کلمه جو
صفحه اصلی

porosity


معنی : تخلخل، پرمنفذی
معانی دیگر : روزن داری، داشتن روزنه یا مسامات یا خلل و فرج، (به ویژه در سنگ) نسبت خلل و فرج به حجم، میزان روزن داری، هرچیز روزن دار

انگلیسی به فارسی

پرمنفذی، تخلخل


تخلخل، پرمنفذی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: porosities
(1) تعریف: the state, quality, or condition of being porous.

(2) تعریف: the ratio of the volume of a substance's pores or interstices to the total volume of its mass, expressed as a percentage.

• porousness, state of having many tiny holes

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] تخلخل - پوکی
[صنایع غذایی] تخلخل
[زمین شناسی] تخلخل - نسبت (درصد) فضاهای خالی به حجم کل توده ای معین از سنگ بستر یا سنگپوش .
[نساجی] تخلخل - پوکی - مقدار هوای محبوس - در صد منافذ ( درصد هوای محبوس نسبت به حجم کل )
[ریاضیات] پوکی، وجود حفره، خلل و فرج، تخلخل
[معدن] تخلخل ( آب های زیرزمینی)
[خاک شناسی] تخلخل
[نفت] تخلخل
[پلیمر] تخلخل، متخلخل، حبابهای کوچک هوا در فیلم پوشش ژلی که تعداد آنها در سطح خیلی زیاد می باشد.
[آب و خاک] تخلخل، پوکی

مترادف و متضاد

تخلخل (اسم)
porosity

پرمنفذی (اسم)
porosity

جملات نمونه

1. acids cause porosity in some stones
اسیدها در برخی از سنگ ها تولید خلل و فرج می کنند.

2. Estimation of porosity in rocks is aided by impregnation with stained resin.
[ترجمه ترگمان]تخمین تخلخل در سنگ ها با آغشته سازی با رزین stained کمک می شود
[ترجمه گوگل]برآورد تخلخل در سنگها به وسیله اشباع رزین رنگارنگ کمک می شود

3. The porosity of a deposit is expressed as the percentage of voids in a given volume of rock.
[ترجمه ترگمان]تخلخل مخزن به صورت درصد حفره های موجود در یک حجم مشخص از سنگ بیان می شود
[ترجمه گوگل]تخلخل رسوب به صورت درصد حفره ها در یک حجم مشخص سنگ بیان می شود

4. The porosity of the lagoonal mudstones is mainly of the intercrystalline type and rarely exceeds 2-3%.
[ترجمه ترگمان]تخلخل of lagoonal عمدتا از نوع intercrystalline است و به ندرت از ۲ - ۳ % تجاوز می کند
[ترجمه گوگل]تخلخل گرانول های لاگوون عمدتا از نوع بین کریستالی است و به ندرت بیش از 2-3٪ است

5. Aim To study the secondary porosity in the clastic rock storage of Ordos Basin.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تخلخل ثانویه در انبار سنگ clastic حوضه Ordos
[ترجمه گوگل]هدف: برای بررسی تخلخل ثانویه در ذخیره سازی سنگهای حوضه رود اردو

6. With meso-high porosity and permeability, the Donghe sandstone member of Upper Devonian Donghetang Formation is the most important pay bed.
[ترجمه ترگمان]با تخلخل گرادیانی و تراوایی، یکی از اعضای ماسه سنگ Donghe of علیا، مهم ترین بس تر پولی است
[ترجمه گوگل]از نظر تخلخل و نفوذ پذیری زیاد، ذرات ماسه سنگ Donghe از سازند Donghetang بالا دانونی مهم ترین تخت خواب است

7. So the effective porosity is drawn from the matrix volume and effective pore volume.
[ترجمه ترگمان]بنابراین تخلخل موثر از حجم ماتریس و حجم حفرات موثر کشیده می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین تخلخل موثر از حجم ماتریس و حجم منافذ موثر است

8. Tight gas wells are generally characterized by low porosity, low permeability and high water saturation.
[ترجمه ترگمان]چاه های محکم گاز به طور کلی با تخلخل کم، نفوذپذیری پایین و اشباع آب بالا مشخص می شوند
[ترجمه گوگل]چاه های گاز تنگ به طور کلی با تخلخل پایین، نفوذ پذیری پایین و اشباع آب بالا مشخص می شود

9. A function found on the data of porosity depth or density depth from a given layer in one well or poly wells could be more reliable so that it can figure out a satisfying decompaction thickness.
[ترجمه ترگمان]تابعی که در داده های عمق و عمق تخلخل از یک لایه مشخص در یک چاه یا یک چاه پیدا می شود، می تواند قابل اعتمادتر باشد به طوری که بتواند ضخامت decompaction ارضا کننده را مشخص کند
[ترجمه گوگل]یک تابع بر روی داده ها از عمق تخلخل یا عمق تراکم از یک لایه داده شده در یک چاه یا حفره های چندگانه می تواند بیشتر قابل اعتماد باشد به طوری که می تواند یک ضخامت decompation رضایت بخش پیدا کند

10. Analysis and calculation of parameters of core plane porosity make up the calculation inadequacy of porosity parameter in hetero. . .
[ترجمه ترگمان]تحلیل و محاسبه پارامترهای تخلخل صفحه اصلی، عدم کفایت پارامتر تخلخل در hetero را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل و محاسبه پارامترهای تخلخل لایه ی هسته ناپایداری محاسبه پارامتر تخلخل را در هترو

11. A semiquantitative prediction model of shrinkage porosity for titanium alloy castings has been established.
[ترجمه ترگمان]یک مدل پیش بینی semiquantitative از تخلخل انقباض برای قالب های آلیاژ تیتانیوم ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]مدل پیش بینی نیمه کوچک تخلخل کوچک برای ریخته گری آلیاژ تیتانیوم ایجاد شده است

12. High porosity, high air permeability and low pressure drop.
[ترجمه ترگمان]تخلخل بالا، نفوذپذیری بالا و افت فشار پایین
[ترجمه گوگل]تخلخل بالا، نفوذ پذیری بالا و افت فشار کم

13. This is sprayed on to hair before perming and combed through to regulate hair's porosity and ensure an even finish.
[ترجمه ترگمان]این کار بر روی موهای قبل از perming پاشیده می شود و از طریق آن برای تنظیم تخلخل مو و اطمینان از اتمام آن به کار می رود
[ترجمه گوگل]این قبل از پر شدن به موها اسپری می شود و برای تخلیه تخلخل مو تنظیم می شود و حتی به پایان می رسد

14. The permeability of the rocks in the reservoir is mainly determined by the porosity and grain size of sands present.
[ترجمه ترگمان]نفوذپذیری سنگ ها در مخزن عمدتا با تخلخل و اندازه دانه شن حاضر تعیین می شود
[ترجمه گوگل]نفوذپذیری سنگها در مخزن عمدتا به دلیل تخلخل و اندازه دانههای ماسه موجود است

acids cause porosity in some stones

اسیدها در برخی از سنگ‌ها تولید خلل و فرج می‌کنند./اسیدها در برخی سنگ‌ها سوراخ ایجاد می‌کنند


پیشنهاد کاربران

تخلخل

خلل و فرج

تراوایی

نفوذپذیری

porosity ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: تخلخل
تعریف: وجود حفره‏ها و فضاهای خالی در خاک یا رسوب یا سنگ


کلمات دیگر: