1. Mark has the potential of being completely rehabilitated.
مارک این توانایی را دارد که کاملا بازسازی شود
2. The coach felt his team had the potential to reach the finals.
مربی تصور کرد تیمش توانایی رسیدن به مسابقات نهایی را دارد
3. Destroying nuclear weapons reduces a potential threat to human survival.
از بین بردن سلاح های هسته ای,تهدید بقا بشر را کاهش می دهد
4. potential barrier
سد پتانسیل،سد تانش
5. potential energy
انرژی پتانسیل،کارمایه ی تانشی
6. a potential leader
یک پیشوای بالقوه (تانشی)
7. breeding potential
توان زادگیری
8. the potential for growth
استعداد رشد
9. the potential mood
وجه امکانی
10. the potential uses of this new device
کاربردهای بالقوه ی این اسباب
11. germany's military potential
توانش نظامی آلمان
12. the detection of hidden or potential diseases
تشخیص بیماری های نهفته یا تانشی
13. a study of the existing and potential book markets
بررسی بازارهای موجود و بالقوه کتاب (تانشی)
14. The company certainly has the potential for growth.
[ترجمه ترگمان]این شرکت قطعا پتانسیل رشد را دارد
[ترجمه گوگل]این شرکت مطمئنا پتانسیل رشد را دارد
15. The potential financial boost is a double-edged sword .
[ترجمه ترگمان]افزایش بالقوه مالی یک شمشیر دولبه است
[ترجمه گوگل]تقویت بالقوه مالی یک شمشیر دو طرفه است
16. The city is finally realizing its tourism potential.
[ترجمه ترگمان]این شهر در نهایت پتانسیل گردشگری خود را درک می کند
[ترجمه گوگل]این شهر در نهایت توانایی گردشگری خود را درک می کند
17. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
18. Marx points out the potential conflicts below the surface of society.
[ترجمه ترگمان]مارکس اشاره می کند که درگیری های بالقوه در زیر سطح جامعه وجود دارد
[ترجمه گوگل]مارکس از درگیری های بالقوه زیر سطح جامعه اشاره می کند
19. The law requires a detailed analysis of the potential impact on the environment of a proposed project.
[ترجمه ترگمان]این قانون نیازمند تحلیل دقیق تاثیر بالقوه بر محیط یک پروژه پیشنهادی است
[ترجمه گوگل]این قانون نیاز به تجزیه و تحلیل دقیق از تاثیر بالقوه بر محیط یک پروژه پیشنهادی دارد
20. She's eyeing me up as a potential customer.
[ترجمه ترگمان]او مرا به عنوان یک مشتری بالقوه برانداز می کند
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک مشتری بالقوه به من نگاه می کند
21. First we need to identify actual and potential problems.
[ترجمه ترگمان]اول باید مشکلات واقعی و بالقوه را شناسایی کنیم
[ترجمه گوگل]اول ما نیاز به شناسایی مشکلات واقعی و بالقوه هستیم
22. The company's financial difficulties have deterred potential investors.
[ترجمه ترگمان]مشکلات مالی این شرکت سرمایه گذاران بالقوه را از خطر انداخته است
[ترجمه گوگل]مشکلات مالی این شرکت مانع سرمایه گذاران بالقوه شده است