حوزه ی نفتی، میدان نفتی، منطقه ی نفت خیز، کان نفت، زمین نفت خیز
oil field
حوزه ی نفتی، میدان نفتی، منطقه ی نفت خیز، کان نفت، زمین نفت خیز
انگلیسی به فارسی
حوزهی نفتی، میدان نفتی، منطقهی نفتخیز
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: an area having large deposits of oil, esp. one with many wells.
• area of land or sea having petroleum deposits (especially one that is actively being drilled for oil)
an oilfield is an area of land or part of the seabed where oil is found and from which it is removed.
an oilfield is an area of land or part of the seabed where oil is found and from which it is removed.
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] میدان نفتی، میدان نفت خیز (الف) یک حوضچه نفتی (ب) دو یا چند حوضچه نفتی که بر روی یک ساختار توپوگرافیک یکسان قرار گرفته و یا در غیر این صورت با هم مرتبط می باشند.
[نفت] میدان نفت خیز
[نفت] میدان نفت خیز
جملات نمونه
1. Those who protect the oil field will be rewarded.
[ترجمه ترگمان]کسانی که از میدان نفتی محافظت می کنند پاداش دریافت خواهند کرد
[ترجمه گوگل]کسانی که از میدان نفتی محافظت می کنند پاداش خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]کسانی که از میدان نفتی محافظت می کنند پاداش خواهند گرفت
2. They are opening up a new oil field.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک میدان نفتی جدید را باز می کنند
[ترجمه گوگل]آنها یک میدان نفتی جدید باز می کنند
[ترجمه گوگل]آنها یک میدان نفتی جدید باز می کنند
3. A third appraisal of this potentially significant heavy oil field will be drilled in 199
[ترجمه ترگمان]یک ارزیابی سوم از این میدان بالقوه نفت به طور بالقوه در ۱۹۹ حوزه حفاری خواهد شد
[ترجمه گوگل]ارزیابی سوم این میدان نفتی سنگین بالقوه در سال 199 حفر خواهد شد
[ترجمه گوگل]ارزیابی سوم این میدان نفتی سنگین بالقوه در سال 199 حفر خواهد شد
4. The reader will appreciate that in most cases oil field development necessitates the use of external finance.
[ترجمه ترگمان]خواننده از این موضوع که در اکثر موارد توسعه میدان نفتی مستلزم استفاده از منابع مالی خارجی است، قدردانی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]خواننده قدردانی خواهد کرد که در اغلب موارد توسعه میدان نفتی نیاز به استفاده از مالی خارجی دارد
[ترجمه گوگل]خواننده قدردانی خواهد کرد که در اغلب موارد توسعه میدان نفتی نیاز به استفاده از مالی خارجی دارد
5. Gullfaks, an oil field east of Statfjord, could provide the revenue lost from Sleipner.
[ترجمه ترگمان]Gullfaks، یک میدان نفتی در شرق of، می تواند درآمد از دست رفته از Sleipner را فراهم کند
[ترجمه گوگل]گلفافکس، یک میدان نفتی در شرق استانفورد، می تواند درآمد ناشی از Sleipner را تامین کند
[ترجمه گوگل]گلفافکس، یک میدان نفتی در شرق استانفورد، می تواند درآمد ناشی از Sleipner را تامین کند
6. The resultant computer models are used in oil field development.
[ترجمه ترگمان]مدل های کامپیوتری حاصل در توسعه میدان نفتی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]مدل های کامپیوتری حاصل از آن در توسعه میدان های نفت استفاده می شود
[ترجمه گوگل]مدل های کامپیوتری حاصل از آن در توسعه میدان های نفت استفاده می شود
7. A Soviet surveying team has found a major oil field.
[ترجمه ترگمان]یک تیم نقشه برداری شوروی یک میدان نفتی بزرگ را پیدا کرده است
[ترجمه گوگل]تیم تحقیقاتی شوروی یک میدان نفتی بزرگ را پیدا کرده است
[ترجمه گوگل]تیم تحقیقاتی شوروی یک میدان نفتی بزرگ را پیدا کرده است
8. The surface engineering information system of Daqing Oil Field is managed in three steps, which realizes high-quality data management.
[ترجمه ترگمان]سیستم اطلاعات مهندسی سطح میدان نفتی Daqing در سه مرحله مدیریت می شود که مدیریت داده های با کیفیت بالا را درک می کند
[ترجمه گوگل]سیستم اطلاعات مهندسی سطح میدان نفتی داکینگ در سه مرحله مدیریت می شود که مدیریت داده های با کیفیت بالا را درک می کند
[ترجمه گوگل]سیستم اطلاعات مهندسی سطح میدان نفتی داکینگ در سه مرحله مدیریت می شود که مدیریت داده های با کیفیت بالا را درک می کند
9. For a production platform of an offshore oil field, drilling multi-branch adjustment wells is the main approach to keep the crude output stable or increase the crude output.
[ترجمه ترگمان]برای پلت فرم تولید یک میدان نفتی ساحلی، حفاری چاه های چند شاخه، روش اصلی حفظ ثبات خروجی خام و یا افزایش خروجی خام است
[ترجمه گوگل]برای یک پلتفرم تولید میدان نفتی دریایی، حفاری چاه های تعدیل چند شاخه، روش اصلی برای حفظ خروجی نفت خام است یا خروجی خام را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]برای یک پلتفرم تولید میدان نفتی دریایی، حفاری چاه های تعدیل چند شاخه، روش اصلی برای حفظ خروجی نفت خام است یا خروجی خام را افزایش می دهد
10. In economic production period of an oil field, economic volume determined through marginal analysis can be considered the output making an oil company obtain maximized profit.
[ترجمه ترگمان]در دوره تولید اقتصادی میدان نفتی، حجم اقتصادی که از طریق تحلیل حاشیه ای تعیین می شود را می توان خروجی یک شرکت نفتی دانست که به حداکثر سود می رسد
[ترجمه گوگل]در دوره تولید اقتصادی میدان نفتی، حجم اقتصادی تعیین شده از طریق تجزیه و تحلیل حاشیه ای می تواند خروجی را در نظر بگیرد که یک شرکت نفت به حداکثر سود می رسد
[ترجمه گوگل]در دوره تولید اقتصادی میدان نفتی، حجم اقتصادی تعیین شده از طریق تجزیه و تحلیل حاشیه ای می تواند خروجی را در نظر بگیرد که یک شرکت نفت به حداکثر سود می رسد
11. During the long-term production in the oil field, the exploitation formation could be damaged among the total production program.
[ترجمه ترگمان]در طول تولید بلند مدت در میدان نفتی، شکل گیری بهره برداری می تواند در بین کل برنامه تولید آسیب ببیند
[ترجمه گوگل]در طول تولید طولانی مدت در میدان نفتی، می توان استمرار بهره برداری را در میان برنامه تولید کل آسیب دید
[ترجمه گوگل]در طول تولید طولانی مدت در میدان نفتی، می توان استمرار بهره برداری را در میان برنامه تولید کل آسیب دید
12. Lofty derricks dot the landscape in an oil field.
[ترجمه ترگمان]جرثقیل های Lofty در یک میدان نفتی به صورت نقطه ای در نظر گرفته شدند
[ترجمه گوگل]حوادث عجیب و غریب چشم انداز در یک میدان نفتی
[ترجمه گوگل]حوادث عجیب و غریب چشم انداز در یک میدان نفتی
13. He told a diplomat that he might withdraw if he were allowed to keep part of a disputed oil field.
[ترجمه ترگمان]او به یک دیپلمات گفت که اگر به او اجازه داده شود که بخشی از یک میدان نفتی مورد مناقشه را حفظ کند، ممکن است عقب نشینی کند
[ترجمه گوگل]او به یک دیپلمات گفت که ممکن است او را ترک کند، اگر اجازه داده شود بخشی از میدان نفتی مورد بحث را حفظ کند
[ترجمه گوگل]او به یک دیپلمات گفت که ممکن است او را ترک کند، اگر اجازه داده شود بخشی از میدان نفتی مورد بحث را حفظ کند
14. The company's Moscow office will co-ordinate the supply of a 700-terminal Unix-based system to be used in oil field data acquisition.
[ترجمه ترگمان]دفتر مسکو عرضه یک سیستم ۷۰۰ پایانه مبتنی بر یونیکس را هماهنگ می کند تا در کسب داده های می دانی نفت مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]دفتر مسکو این شرکت تامین یک سیستم مبتنی بر یونیکس 700 ترمینال را که برای دستیابی به اطلاعات میدان نفتی استفاده می شود، هماهنگ می کند
[ترجمه گوگل]دفتر مسکو این شرکت تامین یک سیستم مبتنی بر یونیکس 700 ترمینال را که برای دستیابی به اطلاعات میدان نفتی استفاده می شود، هماهنگ می کند
15. The Alliance uses the money to fund ongoing health, safety and environmental education programs for the oil field service industry.
[ترجمه ترگمان]این اتحاد از این پول برای تامین بودجه برنامه های آموزشی سلامت، ایمنی و محیط زیست برای صنعت خدمات حوزه نفتی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این اتحاد از این پول برای تأمین برنامه های آموزش بهداشت، ایمنی و زیست محیطی در زمینه صنعت خدمات نفت استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این اتحاد از این پول برای تأمین برنامه های آموزش بهداشت، ایمنی و زیست محیطی در زمینه صنعت خدمات نفت استفاده می کند
16. The oilfield was close to the Los Padres National Forest, then tinder dry.
[ترجمه ترگمان]میدان نفتی نزدیک به جنگل ملی Los بود و سپس خشک شد
[ترجمه گوگل]میدان نفتی نزدیک جنگل ملی لس پدرس بود و سپس خشک شد
[ترجمه گوگل]میدان نفتی نزدیک جنگل ملی لس پدرس بود و سپس خشک شد
17. Both provide Hunting Oilfield Services with a more complete range of connectors and related services for tubes for off-shore operators.
[ترجمه ترگمان]هر دو خدمات Oilfield شکار را با طیف کاملی از اتصالات و خدمات مربوط به لوله ها برای عملگرهای دور از ساحل فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]هر دو سرویس Hunting Oilfield Services را با طیف کاملی از اتصالات و خدمات مربوط به لوله برای اپراتورهای ساحلی ارائه می دهند
[ترجمه گوگل]هر دو سرویس Hunting Oilfield Services را با طیف کاملی از اتصالات و خدمات مربوط به لوله برای اپراتورهای ساحلی ارائه می دهند
18. The Wytch Farm oilfield started production from the Bridport reservoir at the rate of 4000 barrels a day in 197
[ترجمه ترگمان]میدان نفتی Wytch مزرعه تولید را از مخزن Bridport به میزان ۴۰۰۰ بشکه در روز در ۱۹۷ روز آغاز کرد
[ترجمه گوگل]میدان نفتی مزرعه Wytch Farm Production از مخزن Bridport با نرخ 4000 بشکه در روز در سال 197 آغاز شد
[ترجمه گوگل]میدان نفتی مزرعه Wytch Farm Production از مخزن Bridport با نرخ 4000 بشکه در روز در سال 197 آغاز شد
19. Constructing a harmonious oilfield is inevitable for oilfield enterprises to develop.
[ترجمه ترگمان]ساخت میدان نفتی متوازن برای شرکت های نفتی برای توسعه اجتناب ناپذیر است
[ترجمه گوگل]ساختن یک میدان نفتی هماهنگ برای شرکت های نفتی توسعه یافته اجتناب ناپذیر است
[ترجمه گوگل]ساختن یک میدان نفتی هماهنگ برای شرکت های نفتی توسعه یافته اجتناب ناپذیر است
20. A key problem of oilfield data integration is that data cannot be exchanged among isomeric databases.
[ترجمه ترگمان]یکی از مشکلات کلیدی یکپارچه سازی داده های میدان نفتی این است که داده ها را نمی توان بین پایگاه داده های ایزومری عوض کرد
[ترجمه گوگل]یک مشکل کلیدی در ادغام داده های نفتی این است که داده ها را نمی توان در بین پایگاه های ایزومری تغییر داد
[ترجمه گوگل]یک مشکل کلیدی در ادغام داده های نفتی این است که داده ها را نمی توان در بین پایگاه های ایزومری تغییر داد
21. Block Wei 5 of the Jiangsu Oilfield is a marginal field with middle and low permeability and the thin multilateral sand and shale.
[ترجمه ترگمان]بلاک وی ۵ از Jiangsu Oilfield یک میدان حاشیه ای با نفوذپذیری متوسط و کم و ماسه چند جانبه و سنگ شیل است
[ترجمه گوگل]بلو ری 5 میدان نفتی جیانگ سو، یک میدان حاشیه ای با نفوذپذیری متوسط و کم و ماسه و شیل چندجانبه نازک است
[ترجمه گوگل]بلو ری 5 میدان نفتی جیانگ سو، یک میدان حاشیه ای با نفوذپذیری متوسط و کم و ماسه و شیل چندجانبه نازک است
22. Taking the submersible pump well X8-4-2in Daqing Oilfield as an example, the optimization of the patterns of artificial lift using the method mentioned above is conducted.
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن پمپ آب درون چاهی به خوبی X۸ - ۴ - ۲ در Daqing Oilfield به عنوان نمونه، بهینه سازی الگوهای بالا بردن مصنوعی با استفاده از روشی که در بالا ذکر شد انجام می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، با استفاده از پمپ شناور خوب X8-4-2 در میدان نفتی داکینگ، بهینه سازی الگوهای لنت مصنوعی با استفاده از روش ذکر شده در بالا انجام می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، با استفاده از پمپ شناور خوب X8-4-2 در میدان نفتی داکینگ، بهینه سازی الگوهای لنت مصنوعی با استفاده از روش ذکر شده در بالا انجام می شود
23. Well Testing Company, Daqing Oilfield Co., Ltd. ;
[ترجمه ترگمان]شرکت Testing، شرکت Daqing Oilfield، با مسئولیت محدود ؛
[ترجمه گوگل]آزمایشگاه خوب، Daqing Oilfield Co, Ltd ؛
[ترجمه گوگل]آزمایشگاه خوب، Daqing Oilfield Co, Ltd ؛
24. Shanle oilfield is an ultra-low permeability coal series interbred reservoir in Tuba field with special geo-logic condition and complex structures.
[ترجمه ترگمان]میدان نفتی Shanle یک مجموعه زغال سنگ بسیار با نفوذپذیری پایین است که در میدان Tuba با شرایط منطق - ویژه ای و ساختارهای پیچیده وجود دارد
[ترجمه گوگل]میدان نفتی شانل، یک مخزن بینابینی با ظرفیت نفوذ پذیری فوق العاده پایین در منطقه توبا با شرایط خاص جغرافیایی و ساختارهای پیچیده است
[ترجمه گوگل]میدان نفتی شانل، یک مخزن بینابینی با ظرفیت نفوذ پذیری فوق العاده پایین در منطقه توبا با شرایط خاص جغرافیایی و ساختارهای پیچیده است
25. GBEIBE Oilfield is a - permeability fractured carbonate reservoir with gas cap and active edge and bottom water.
[ترجمه ترگمان]GBEIBE Oilfield، مخزن کربناته fractured با کلاهک گازی و لبه فعال و آب زیرین است
[ترجمه گوگل]میدان نفتی GBEIBE یک مخزن کربناته کشیده شده با نفوذپذیری با کلاهک گاز و لبه فعال و آب پایین است
[ترجمه گوگل]میدان نفتی GBEIBE یک مخزن کربناته کشیده شده با نفوذپذیری با کلاهک گاز و لبه فعال و آب پایین است
26. The buried hill tuff oil pool of Hanan Oilfield has an unconformable contact with overlying sandstone of Aershan Group.
[ترجمه ترگمان]The buried، مخزن نفت buried of، یک تماس unconformable با ماسه سنگ overlying از گروه Aershan دارد
[ترجمه گوگل]استخر نفت نفت طوفان حصار نفتی هانان دارای یک تماس غیرمعمول با ماسه سنگهای فرعی گروه Aershan است
[ترجمه گوگل]استخر نفت نفت طوفان حصار نفتی هانان دارای یک تماس غیرمعمول با ماسه سنگهای فرعی گروه Aershan است
27. With some well drilling engineering in Changqin Oilfield as the background, this paper introduces a pattern identification method for signal demodulation with mud pulse testing slope sensor.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک مهندسی حفاری خوب در Changqin Oilfield به عنوان پس زمینه، این مقاله روش شناسایی الگو برای سیگنال دهی سیگنال با سنسور شیب آزمایش و گل را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]با استفاده از برخی از مهندسی حفاری در زمینه نفت چانگین به عنوان پس زمینه، این مقاله روش شناسایی الگوریتم برای demodulation سیگنال با سنسور شیب تست پالس گل می دهد
[ترجمه گوگل]با استفاده از برخی از مهندسی حفاری در زمینه نفت چانگین به عنوان پس زمینه، این مقاله روش شناسایی الگوریتم برای demodulation سیگنال با سنسور شیب تست پالس گل می دهد
28. Drilling will continue on the site to assess the dimensions of the new oilfield.
[ترجمه ترگمان]حفاری در محل برای ارزیابی ابعاد میدان نفتی جدید ادامه خواهد یافت
[ترجمه گوگل]حفاری در سایت برای ارزیابی ابعاد میدان نفتی جدید ادامه خواهد یافت
[ترجمه گوگل]حفاری در سایت برای ارزیابی ابعاد میدان نفتی جدید ادامه خواهد یافت
29. The second half of the course was held on home territory - in the Kemps Hotel, close to the oilfield.
[ترجمه ترگمان]نیمه دوم این دوره در منطقه خانگی - در هتل Kemps نزدیک به میدان نفتی برگزار شد
[ترجمه گوگل]نیمه دوم دوره در سرزمین اصلی - در هتل Kemps، نزدیک به میدان نفتی برگزار شد
[ترجمه گوگل]نیمه دوم دوره در سرزمین اصلی - در هتل Kemps، نزدیک به میدان نفتی برگزار شد
کلمات دیگر: