کلمه جو
صفحه اصلی

reinforcements


تقویت ها، ماموریتهاى تقویتى علوم نظامى : نیروى امدادى

انگلیسی به فارسی

تقویت کننده ها، تقویت


جملات نمونه

1. reinforcements were sent to help the surrounded regiment
برای کمک به هنگ محاصره شده نیروهای امدادی گسیل شدند.

2. to throw reinforcements into a battle
نیروی کمکی به نبرد فرستادن

3. the expedition of reinforcements to the front was delayed
گسیل نیروهای کمکی به جبهه به تعویق افتاد.

پیشنهاد کاربران

تقویت کننده

آرماتور

نیروهای امدادی


کلمات دیگر: