کلمه جو
صفحه اصلی

alex

انگلیسی به فارسی

الکس


انگلیسی به انگلیسی

• male first name (form of alexander); female first name (form of alexandra)

جملات نمونه

1. Alex only took up the pianoforte when he was
[ترجمه ترگمان]الکس فقط موقعی که داشت پیانو می زد،
[ترجمه گوگل]الکس تنها زمانی که پیانو بود صبح زد

2. Alex woke late feeling tired and sluggish.
[ترجمه ترگمان]الکس تا دیروقت بیدار شده بود و احساس خستگی می کرد
[ترجمه گوگل]الکس خسته شد و خسته شد

3. Alex is too young to be already thinking of herself as an old maid.
[ترجمه ترگمان]الکس خیلی جوان تر از آن است که به خودش به عنوان یک خدمتکار پیر فکر کند
[ترجمه گوگل]الکس خیلی جوان است که در حال حاضر به عنوان یک خدمتکار قدیمی فکر می کند

4. I'm baking a birthday cake for Alex.
[ترجمه ترگمان]دارم برای \"الکس\" یه کیک تولد درست می کنم
[ترجمه گوگل]من یک کیک تولد برای الکس پختم

5. Alex stomped angrily out of the meeting.
[ترجمه ترگمان]الکس با عصبانیت از جلسه بیرون رفت
[ترجمه گوگل]الکس از جلسه خشمگین شد

6. His face was expressionless, but Alex felt the unspoken criticism.
[ترجمه ترگمان]چهره اش بی حالت بود، اما الکس انتقاد ناگفته را احساس کرد
[ترجمه گوگل]چهره او ظالمانه بود، اما الکس احساس انتقاد ناگفته ای داشت

7. 'Be careful, the rocks are slippery,' Alex warned.
[ترجمه ترگمان]الکس هشدار داد: مواظب باش، سنگ ها لغزنده هستند
[ترجمه گوگل]الکس هشدار داد: 'مراقب باشید، سنگ ها لغزنده هستند '

8. Alex makes all the big decisions - that's his prerogative as company director.
[ترجمه ترگمان]الکس تمام تصمیمات بزرگ را می گیرد - این حق او به عنوان مدیر شرکت است
[ترجمه گوگل]الکس تصمیمات بزرگی را اتخاذ می کند - این وظیفه اش به عنوان مدیر شرکت است

9. Alex asked me if I wanted a massage.
[ترجمه ترگمان] الکس \"ازم خواست که یه ماساژ بگیرم\"
[ترجمه گوگل]الکس از من پرسید آیا میخواهم ماساژ بدهم؟

10. Alex clenched her fists and gritted her teeth.
[ترجمه ترگمان]الکس مشت هایش را گره کرد و دندان هایش را به هم فشرد
[ترجمه گوگل]الکس مشتهایش را جمع کرد و دندانهایش را گرفت

11. Alex deserves a pat on the back for all his hard work.
[ترجمه ترگمان]الکس \"لیاقت یه دستی رو داره که\" همه کارای سخت اون رو انجام بده
[ترجمه گوگل]الکس برای تمام کارهای سختش تلاش می کند

12. Alex turned his car on to the Albert Quay and drove along until he found a parking place.
[ترجمه ترگمان]آل کس اتومبیلش را به اسکله آلبرت پیچید و به راه افتاد تا اینکه جای پارک پیدا کرد
[ترجمه گوگل]الکس ماشین خود را به آلبرت کوئیل راند و تا زمانی که یک پارکینگ پیدا کرد، به آنجا رفت

13. Alex tactfully refrained from further comment.
[ترجمه ترگمان]الکس با احتیاط از حرف بیشتر خودداری کرد
[ترجمه گوگل]الکس به طفلی از نظرات بیشتر خودداری کرد

14. Alex Popov proved he was back in the groove by winning the 100 metres freestyle.
[ترجمه ترگمان]الکس پوپوف گفت که او با بردن ۱۰۰ متر آزاد در شیار عقب بوده است
[ترجمه گوگل]الکس پوپوف ثابت کرد که با برنده شدن آزادانه 100 متر، در شیار قرار گرفته است


کلمات دیگر: