کلمه جو
صفحه اصلی

sapphire


معنی : یاقوت کبود، رنگ کبود، صفیر کبود
معانی دیگر : (رنگ) آبی سیر

انگلیسی به فارسی

یاقوت کبود، صفیر کبود، رنگ کبود


یاقوت کبود، رنگ کبود، صفیر کبود


انگلیسی به انگلیسی

• hard precious stone, variety of corundum (usually deep blue in color)
a sapphire is a blue precious stone.

اسم ( noun )
(1) تعریف: a precious gemstone that is usu. deep blue.

(2) تعریف: the color of this stone; bright or deep blue.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] سیلیکات آلومینیوم ومنیزیم
[برق و الکترونیک] یاقوت کبود نوع خاصی از سنگهای سخت گرانبها که در طبیعت به وجود می آیند و به طور ترکیبی نیز ساخته می شود . سر به سوزنهای گرامافون را به دلیل داشتن درجه سختی 9 و قابلیت صیقلی شدن از این ماده می سازند .

مترادف و متضاد

یاقوت کبود (اسم)
beryl, sapphire

رنگ کبود (اسم)
sapphire

صفیر کبود (اسم)
sapphire

جملات نمونه

1. In medieval times the sapphire was believed to offer protection to its wearer.
[ترجمه حسینی نژاد] در قرون وسطی اعتقاد بر این بود کسی که یاقوت کبود در دست دارد توسط آن محافظت میشود
[ترجمه امیرحسین طالبی] در قرون وسطی مردم اعتقاد داشتند که یاقوت کبود از کسی که آن را به دست دارد مراقبت میکند.
[ترجمه ترگمان]در دوران قرون وسطی، یاقوت کبود به پیشنهاد حفاظت از صاحب آن عمل کرد
[ترجمه گوگل]اعتقاد بر این است که در قرون وسطی یاقوت کبود محافظت از پوشنده خود را دارد

2. She had the sapphire set in a gold ring.
[ترجمه اکبر خدیوی] او یاقوت کبود را با یک حلقه زرین جفت ( با هم ) کرد.
[ترجمه اکبر خدیوی] او یاقوت کبود را ب یک حلقه زرین سوار کرد.
[ترجمه ترگمان]اون یاقوت کبود رو تو یه حلقه طلایی گذاشته بود
[ترجمه گوگل]او یاقوت کبود را در یک حلقه طلایی قرار داد

3. She wore sapphire earrings, and her ring was a diamond of irrefutable substance.
[ترجمه ترگمان]اون گوشواره یاقوت کبود پوشیده بود و انگشتر اون یه الماس of بود
[ترجمه گوگل]او از گوشواره یاقوت کبود استفاده کرد و حلقه او یک الماس از ماده غیرقابل انکار بود

4. Certainly in both Flame in the Streets and Sapphire, the visual images neutralise White liberalism.
[ترجمه ترگمان]مطمئنا در هر دو شعله در خیابان ها و Sapphire، تصاویر بصری خنثی کردن لیبرالیسم سفید دیده می شود
[ترجمه گوگل]مطمئنا در هر دو شعله در خیابان ها و سفیر، تصاویر بصری لیبرالیسم سفید را خنثی می کند

5. And she was wearing a beautiful pair of sapphire earrings Zack had bought her in London.
[ترجمه اکبر خدیوی] او یک جفت گوشواره یاقوت کبود را که زک از لندن برایش خریده بود پوشید.
[ترجمه ترگمان]و یک جفت گوشواره یاقوت کبود که زک در لندن خریده بود پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او زنی زیبا از گوشواره یاقوت کبود را پوشید و زک او را در لندن خریداری کرد

6. The engine itself comes from the Ford Sapphire Cosworth and is turbocharged.
[ترجمه ترگمان]موتور خود از فورد Sapphire Cosworth می آید و turbocharged است
[ترجمه گوگل]موتور خود را از Ford Sapphire Cosworth می آید و دارای توربوشارژ است

7. And here is a sapphire, and here a ruby.
[ترجمه ترگمان]و اینجا یه یاقوت کبود هست و اینجا یاقوت
[ترجمه گوگل]و در اینجا یک یاقوت کبود است، و در اینجا یک روبی است

8. Ormolu-cased sapphire lenses had replaced both eyes.
[ترجمه ترگمان]لنزهای ormolu (cased)جای هر دو چشم را گرفته بودند
[ترجمه گوگل]لنزهای یاقوت کبود Ormolu هر دو چشم را جایگزین کردند

9. I've designed all her costumes in either dark sapphire or emerald.
[ترجمه ترگمان]من همه لباس های او را در هر یک از یاقوت کبود یا زمردی طراحی کرده ام
[ترجمه گوگل]من تمام لباس های او را در هر نوع یاقوت کبود یا زمرد طراحی کرده ام

10. Sapphire, Yin line with hollow out, for single double dragon, dragons in S, smooth lines, visible tiny jump.
[ترجمه ترگمان]Sapphire، \"یین\" با توخالی، برای یک اژدها دوتایی، اژدهاها در خطوط صاف و صاف، پرش بسیار کوچک
[ترجمه گوگل]Sapphire، یین خط با توخالی، برای اژدهای تک دوگانه، اژدها در S، خطوط صاف، پرش کوچک قابل مشاهده است

11. According to i ts origin, sapphire sand strata are divided into sand wash stratum, pluvial stratum and relict drifted sand stratum, while sapphire concentrated well in drifted sand stratum.
[ترجمه ترگمان]با توجه به اصل ts، لایه های ماسه یاقوت به لایه wash ماسه، لایه pluvial و relict تقسیم می شوند در حالی که یاقوت کبود به خوبی در لایه شن شناور متمرکز شده است
[ترجمه گوگل]با توجه به منشاء منحصر به فرد، میله های شن و ماسه یاقوت کبود به شستشوی شن و ماسه، ورقه پلویا و کریستال شسته شده در خاک تقسیم می شوند، در حالی که یاقوت کبود در ستون شن و ماسه ریزش شده متمرکز شده است

12. A sapphire that was cut cabochon.
[ترجمه ترگمان] یه یاقوت کبود شده بود
[ترجمه گوگل]یک یاقوت کبود که کابوسون بریده شد

13. The time characteristics of a pulsed Ti:sapphire laser have been studied theoretically based on the rate equation of four-level system.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های زمانی یک لیزر pulsed: لیزر یاقوت کبود از لحاظ نظری براساس معادله سرعت سیستم چهار سطحی مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]خصوصیات زمانی یک لیزر یاقوت کبود pulse T به لحاظ تئوری بر اساس معادله سرعت سیستم چهار سطح مورد مطالعه قرار گرفته است

14. A fresh breeze curled the tops of the waves into tiny frills of foam that glistened white on the sapphire sea.
[ترجمه ترگمان]نسیمی تازه بر فراز موج ها موج می زد که روی دریای آبی می درخشید
[ترجمه گوگل]نسیم تازه سبب چرخش امواج امواج به تکه های کوچک فوم که در سفید سفیدی بر روی دریا یاقوت کبود دیده می شود


کلمات دیگر: