انجمن ها، محکمه، دیوانخانه، محل اجتماع عموم، میدان، بازار، دادگاه
forums
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
معنی: انجمن ها
اسم:
tribunal, forum, court of justice, law court, assize : محکمه
forum :دیوانخانه
forum :محل اجتماع عموم
field, square, ground, plaza, battlefield, scope :میدان
market, marketplace, bazaar, mart, agora, plaza:بازار
court, courtroom, courthouse, forum, bar, witness box:دادگاه
معنای دقیق
forums
انجمن ها، محکمه، دیوانخانه، محل اجتماع عموم، میدان، بازار، دادگاه
واژه های مشابه
forum
نظرآزمایی
واژه های مصوّب فرهنگستان
[عمومی] جلسۀ تبادل نظر و برخورد آرا یا سلسله سخنرانی هایی که برای بیان دیدگاه های گوناگون در زمینه ای خاص برگزار شود
forumize
forum
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انجمن، محکمه، دیوانخانه، محل اجتماع عموم، میدان، بازار، دادگاه
اسم:
tribunal, forum, court of justice, law court, assize : محکمه
forum :دیوانخانه
forum :محل اجتماع عموم
field, square, ground, plaza, battlefield, scope :میدان
market, marketplace, bazaar, mart, agora, plaza:بازار
court, courtroom, courthouse, forum, bar, witness box:دادگاه
معنای دقیق
forums
انجمن ها، محکمه، دیوانخانه، محل اجتماع عموم، میدان، بازار، دادگاه
واژه های مشابه
forum
نظرآزمایی
واژه های مصوّب فرهنگستان
[عمومی] جلسۀ تبادل نظر و برخورد آرا یا سلسله سخنرانی هایی که برای بیان دیدگاه های گوناگون در زمینه ای خاص برگزار شود
forumize
forum
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انجمن، محکمه، دیوانخانه، محل اجتماع عموم، میدان، بازار، دادگاه
انجمن ها
assembly
group
group
کلمات دیگر: