کلمه جو
صفحه اصلی

disseminating

انگلیسی به فارسی

توزیع، منتشر کردن، تخم کاشتن


پیشنهاد کاربران

تهیه و تنظیم و انتشار - جمع آوری اطلاعات و انتشار آنها ( مثل تهیه و انتشار صورت های مالی یک بنگاه اقتصادی ) - عمل تهیه و نشر


کلمات دیگر: