کلمه جو
صفحه اصلی

pleas

انگلیسی به فارسی

درخواست ها، دادخواست، تقاضا، بهانه، پیشنهاد، عذر، استدعاء، وعده مشروط، ادعا


جملات نمونه

1. he rejected the pleas of the condemned man
التماس های مرد محکوم را رد کرد.

2. he is a stubborn man who is immune to pleas
او مردی لجوج است که گوشش به درخواست و تقاضا بدهکار نیست.

پیشنهاد کاربران

التماس کردن
اصرار کردن


کلمات دیگر: