کلمه جو
صفحه اصلی

instated

انگلیسی به فارسی

اصلاح شده، گماشتن، برقرار کردن، منصوب نمودن، گذاردن


پیشنهاد کاربران

گماشتن, جا گذاری

Has been instated
وضع شده است ، معین شده است


کلمات دیگر: