pretend something bad was intentional or on purpose. Examples He fell but played it off as though it was a dance move
به یه چیز بدی وانمود کردن که عمدی هستش مثلاً در رقصیدن می افته که این افتادنش از روی اتفاق نیست بلکه عمدا خودش را انداخته است.
به یه چیز بدی وانمود کردن که عمدی هستش مثلاً در رقصیدن می افته که این افتادنش از روی اتفاق نیست بلکه عمدا خودش را انداخته است.