کلمه جو
صفحه اصلی

playing games

پیشنهاد کاربران

ترجمه غیر لفظی: فیلم بازی کردن، ادای انجام کاری یا احساسی را در آوردن، صادقانه رفتار ( یا عمل ) نکردن


کلمات دیگر: