کلمه جو
صفحه اصلی

riskless

انگلیسی به فارسی

بی خطر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of risk.

جملات نمونه

1. Therefore an arbitrageur could make virtually riskless profits by exchanging sterling for Deutschmarks, Deutschmarks for dollars and dollars for sterling:.
[ترجمه ترگمان]بنابراین داور می تواند عملا با مبادله ارز استرلینگ برای Deutschmarks، Deutschmarks برای دلار و دلار برای استرلینگ، سود ببرد
[ترجمه گوگل]بنابراین یک arbitrageur می تواند با استفاده از مبادله استرلینگ برای Deutschmarks، Deutschmarks برای دلار و دلار برای استرلینگ سود تقریبا بی خطر را به دست آورد

2. However, as this is a riskless hedge the investor should expect to receive the riskless rate of return.
[ترجمه ترگمان]با این حال، همانطور که این یک پرچین riskless است، سرمایه گذار باید انتظار داشته باشد که نرخ بازگشت سرمایه را دریافت کند
[ترجمه گوگل]با این حال، به عنوان این یک هشدار بی خطر است، سرمایه گذار باید انتظار داشته باشد که بدون ریسک نرخ بازده دریافت کند

3. This allows the construction of a riskless hedge in which the pay-offs are the same regardless of the outcome.
[ترجمه ترگمان]این کار به ساخت یک پرچین riskless اجازه می دهد که در آن پرداخت ها بدون توجه به نتیجه یک سان هستند
[ترجمه گوگل]این اجازه می دهد تا ساخت یک پرچم بدون خطر که در آن بازپرداخت ها بدون در نظر گرفتن نتیجه یکسان هستند

4. In pure or riskless arbitrage transactions, the purchase and re-sale of the asset in question are conducted simultaneously, thus the arbitrageur does not risk any of their own funds.
[ترجمه ترگمان]در معاملات داوری خالص یا riskless، خرید و فروش مجدد دارایی مورد بحث به طور همزمان انجام می شود، بنابراین داور هیچ یک از وجوه خود را ریسک نمی کند
[ترجمه گوگل]در معاملات ارضایی خالص یا بدون خطر، خرید و فروش مجدد دارایی مورد نظر همزمان انجام می شود، بنابراین داورگر ارزیابی هیچ یک از منابع مالی خود را به خطر نمی اندازد

5. The elimination of riskless profit opportunities in the futures market is referred to as arbitrage.
[ترجمه ترگمان]حذف فرصت های سود riskless در بازار آتی به عنوان داوری شناخته می شود
[ترجمه گوگل]از بین بردن فرصت های سود بی خطر در بازار آتی، به عنوان arbitrage اشاره می شود

6. Banks can choose to hold either riskless or risky asset portfolios.
[ترجمه ترگمان]بانک ها می توانند انتخاب کنند که سبدهای سرمایه دار یا دار ریسک دار را نگه دارند
[ترجمه گوگل]بانک ها می توانند انتخاب کنند که اوراق بهادار بدون خطر یا خطرناک را نگه دارند

7. The investors will have a riskless arbitrage opportunity, if the market price contradicts this relationship.
[ترجمه ترگمان]اگر قیمت بازار در تناقض با این رابطه باشد، سرمایه گذاران دارای یک فرصت داوری riskless خواهند بود
[ترجمه گوگل]اگر قیمت بازار با این رابطه مخالف باشد، سرمایه گذاران فرصت آربیتری بدون خطر خواهند داشت

8. This requires that the expected return from the short position exceeds the riskless rate.
[ترجمه ترگمان]این امر مستلزم آن است که بازده مورد انتظار از موقعیت کوتاه مدت بیش از نرخ riskless باشد
[ترجمه گوگل]این به این معنی است که بازده مورد انتظار از موقعیت کوتاه بیش از نرخ بدون خطر است

9. The width of this band depends not only on f, but also on the spot price and the riskless interest rate.
[ترجمه ترگمان]عرض این باند نه تنها به f، بلکه به قیمت نقدی و نرخ بهره riskless بستگی دارد
[ترجمه گوگل]عرض این باند بستگی دارد نه تنها به f، بلکه همچنین در قیمت نقطه و نرخ بهره بدون خطر

10. The implicit assumption is that investors can borrow and lend at the riskless rate of interest.
[ترجمه ترگمان]فرض ضمنی این است که سرمایه گذاران می توانند نرخ بهره وام را قرض و وام دهند
[ترجمه گوگل]فرضیه ضمنی این است که سرمایه گذاران می توانند بدون توجه به نرخ بهره بی خطر قرض بگیرند

11. It is clear that in all three measures, changes in rank can be induced by altering the riskless rate of return.
[ترجمه ترگمان]واضح است که در هر سه مقیاس، تغییرات در رتبه را می توان با تغییر نرخ riskless بازگشت القا کرد
[ترجمه گوگل]واضح است که در هر سه اقدام، تغییرات در رتبه را می توان با تغییر نرخ بدون ریسک بازگشت به وجود آورد

12. The justification for this assumption is that the arbitrage transaction is riskless, and so repayment is guaranteed.
[ترجمه ترگمان]توجیهی برای این فرض این است که تراکنش های داوری riskless است، و بنابراین بازپرداخت آن تضمین می شود
[ترجمه گوگل]توجیه این فرض این است که معامله ارباب رجوع بی خطر است و بنابراین بازپرداخت تضمین شده است

13. Y may be sold short and the proceeds invested in X yielding a riskless return for no investment.
[ترجمه ترگمان]Y ممکن است به طور خلاصه فروخته شود و درآمد سرمایه گذاری شده در X یک بازگشت riskless برای هیچ سرمایه گذاری نیست
[ترجمه گوگل]Y ممکن است کوتاه فروخته شود و درآمد حاصل از آن در X بازدهی بدون ریسک را بدون هیچ سرمایه گذاری سرمایه گذاری می کند

14. What'efficient markets'says is that there are no easy opportunities for riskless profit.
[ترجمه ترگمان]آنچه که بازارهای کارا می گویند این است که هیچ فرصت ساده ای برای سود riskless وجود ندارد
[ترجمه گوگل]بازارهای کارآمد این است که فرصت های آسان برای سود بدون خطر وجود ندارد

پیشنهاد کاربران

بی خطر
بدون ریسک


کلمات دیگر: