(مثلا در آب فلز دادن) ته نشست برقی، قالب گیری برقی، برق افکنی، ته نشست ساختن، برقافکن کردن، قالبگیری برقی کردن
electrodeposit
(مثلا در آب فلز دادن) ته نشست برقی، قالب گیری برقی، برق افکنی، ته نشست ساختن، برقافکن کردن، قالبگیری برقی کردن
انگلیسی به فارسی
(برای مثال در آب فلز دادن) تهنشست برقی، قالبگیری برقی، برق افکنی
(با جریان برق) رسوب ایجاد کردن، تهنشست ساختن، برقافکن کردن، قالبگیری برقی کردن
انگلیسی به انگلیسی
• deposit by electrolysis, deposit a melted substance on an electrode using electrolysis
deposit caused by electrolysis; substance deposited with the use of electrolysis
deposit caused by electrolysis; substance deposited with the use of electrolysis
پیشنهاد کاربران
رسوب دهی الکتریکی
کلمات دیگر: