کلمه جو
صفحه اصلی

baring

انگلیسی به انگلیسی

• removing the outer encasement; exposing, uncovering

جملات نمونه

1. They sneered at her, baring their tiny incisors.
[ترجمه ترگمان]به او پوزخند زدند و دندان های کوچک خود را نشان دادند
[ترجمه گوگل]آنها به او تمسخر کردند و دندانهای کوچک خود را از بین بردند

2. John Kendall, economist at Baring Brothers, said he expected the market to continue to be firm next week.
[ترجمه ترگمان]جان کندال، اقتصاددان در برادران Baring، گفت که انتظار دارد که این بازار هفته آینده شرکت کند
[ترجمه گوگل]جان کندال ، اقتصاددان برادران بارینگ ، اظهار داشت که انتظار دارد بازار هفته آینده همچنان ثابت قدم باشد

3. I don't have to stand here baring my soul in order to make you feel better and less of a victim!
[ترجمه ترگمان]من مجبور نیستم اینجا وایسم و روح خودم رو نشون بدم تا تو احساس بهتری و کم تر از قربانی داشته باشی!
[ترجمه گوگل]من شماره 39 را ندارم ؛ برای اینکه احساس بهتر و کمتر قربانی شدن داشته باشم ، باید اینجا بایستم و روحم را تحریک کنم!

4. And there was Elder Seth, baring his teeth as he pushed her face into the asphalt.
[ترجمه ترگمان]و در آنجا سث بود که دندان هایش را به هم می سایید و صورتش را به آسفالت چسبانده بود
[ترجمه گوگل]و در آنجا پیرمرد شیث بود که دندانهایش را حین فشار دادن صورتش به داخل آسفالت ، میله های خود را محکم می کرد

5. He kept baring and gnashing his teeth. 2
[ترجمه ترگمان]دندان هایش را به هم می سایید و دندان هایش را به هم می فشرد ۲
[ترجمه گوگل]او مرتباً میله های خود را می گرفت و دندان قروچه می كرد 2

6. They stare back defiantly at the crowds, menacingly baring their teeth, and grabbing candy trays with nimble speed.
[ترجمه ترگمان]آن ها با حالتی تهدید آمیز به جمعیت خیره شدند، دندان هایشان را نشان می دادند و سینی های شکلات را با سرعت تند برداشتند
[ترجمه گوگل]آنها با سرپیچی به جمعیت خیره می شوند ، دندان هایشان را تهدید می کنند و سینی های آب نبات را با سرعت زیرک می گیرند

7. Baring at guests 10 minutes after they arrive is stupid.
[ترجمه ترگمان]۱۰ دقیقه بعد از رسیدن آن ها در مهمان ها احمقانه است
[ترجمه گوگل]10 دقیقه پس از رسیدن مهمان احضار احمقانه است

8. So next month, 200 poker buffs will risk baring all in an attempt to become the first World Strip Poker Champion -- and earn a place in the Guinness Book of Records.
[ترجمه ترگمان]در ماه آینده، ۲۰۰ عاشق پوکر در تلاش برای تبدیل شدن به اولین قهرمان زن در نوار جهانی، در معرض خطر هستند - - و در کتاب رکوردهای جهانی گینس جایی کسب می کنند
[ترجمه گوگل]بنابراین ماه آینده ، 200 علاقه مند به پوکر در تلاش برای تبدیل شدن به اولین قهرمان پوکر جهانی نوار - و کسب یک مکان در کتاب رکوردهای گینس ، خطر محرومیت از همه را دارند

9. There are double seals for ball baring unit and it is normally pre-greased for working in the condition of dust, slob and causticity .
[ترجمه ترگمان]seals مضاعف برای واحد گردش توپ وجود دارد و معمولا برای کار در شرایط گرد و غبار، slob و causticity چرب است
[ترجمه گوگل]مهر و موم های دوتایی برای واحد میله های توپی وجود دارد و به طور معمول برای کار در شرایط گرد و غبار ، لجن و خاصیت رطوبت از قبل چرب می شود

10. Baring a midriff or even dressing scantily in a bikini is guaranteed to boost your score.
[ترجمه ترگمان]خوردن یک شکم شکم و یا حتی لباس پوشاندن به شکل scantily با بیکینی تضمین می شود که امتیاز شما را بالا ببرد
[ترجمه گوگل]محروم کردن از میانی یا حتی لباس نامناسب با بیکینی تضمین می کند که نمره شما را افزایش می دهد

11. The bankrupt of Baring Bank was connected with speculative behavior of LEESON outright.
[ترجمه ترگمان]ورشکستگی بانک Baring با رفتار speculative of در ارتباط بود
[ترجمه گوگل]ورشکستگی بانک Baring با رفتار سوداگرانه LEESON کاملا ارتباط داشت

12. Some preachers make a practice of baring their souls when they preach.
[ترجمه ترگمان]بعضی از وعاظ، هنگامی که موعظه می کنند، روح خود را عریان می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از واعظان در حین تبلیغ ، روحی را منع می کنند که روح خود را ببندند

13. Baring rows of serrated teeth a great white shark is aptly called a killing machine.
[ترجمه ترگمان]ردیف ردیف دندان های دندانه دار یک کوسه سفید بزرگ به اسم یک ماشین کشنده نام دارد
[ترجمه گوگل]بسته شدن ردیف دندانهای دندانه دار به یک کوسه سفید بزرگ به طور مناسب دستگاه کشتار نامیده می شود

14. More than 1000 Mexicans stripped off, baring all for the sake of art.
[ترجمه ترگمان]بیش از ۱۰۰۰ مکزیکی لخت شدند و همه را به خاطر هنر نمایش دادند
[ترجمه گوگل]بیش از 1000 مکزیکی از کار خود محروم شدند و همه آنها را به خاطر هنر ممنوع کردند


کلمات دیگر: