برهنگی، سادگی، بی ارایشی
bareness
برهنگی، سادگی، بی ارایشی
انگلیسی به فارسی
ناراحتی
انگلیسی به انگلیسی
• emptiness; exposed condition; nakedness
جملات نمونه
1. Amy had not mentioned the smallness and bareness of Luis'shome.
[ترجمه ترگمان]ای می هم از کوچکی و برهنگی لویی shome سخن نگفته بود
[ترجمه گوگل]امی به کوچک و برهنه بودن لوئیس #39 اشاره نکرده است
[ترجمه گوگل]امی به کوچک و برهنه بودن لوئیس #39 اشاره نکرده است
2. The place have indeed the bareness that do not suggest hide treasure.
[ترجمه ترگمان]این مکان در واقع برهنگی است که نشان نمی دهد گنج را پنهان کند
[ترجمه گوگل]این مکان در واقع سختی است که گنجینه پنهان کردن را نشان نمی دهد
[ترجمه گوگل]این مکان در واقع سختی است که گنجینه پنهان کردن را نشان نمی دهد
3. Her feet were bare, and their bareness was only a revelation of greater beauty.
[ترجمه ترگمان]پاهایش برهنه بودند و برهنگی فقط یک مکاشفه بزرگ تر از زیبایی بود
[ترجمه گوگل]پاهای او برهنه بود و برهنه بودن آنها فقط نمایانگر زیبایی بیشتر بود
[ترجمه گوگل]پاهای او برهنه بود و برهنه بودن آنها فقط نمایانگر زیبایی بیشتر بود
4. The place had indeed the bareness that did not suggest hidden treasures.
[ترجمه ترگمان]این محل کاملا عریان بود که نشان نمی داد treasures مخفی است
[ترجمه گوگل]در واقع این مکان از سختی هایی برخوردار بود که گنج های پنهان را نشان نمی داد
[ترجمه گوگل]در واقع این مکان از سختی هایی برخوردار بود که گنج های پنهان را نشان نمی داد
5. The wood panelling was stripped of any varnish, its bareness somehow complementing the character of the chapel itself.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب به هر صورت که پوشیده از any بود، لخت و عریان شده بود و برهنگی خود را به نحوی کامل تکمیل می کرد
[ترجمه گوگل]تابلوهای چوبی از هر لاک برداشته شده بود و سختی آن به نوعی مکمل شخصیت نمازخانه بود
[ترجمه گوگل]تابلوهای چوبی از هر لاک برداشته شده بود و سختی آن به نوعی مکمل شخصیت نمازخانه بود
6. The meeting hall was an elongated poorly lighted room bordering on bareness.
[ترجمه ترگمان]تالار مجمع یک اتاق روشن و دراز و روشن بود که به برهنگی شباهت داشت
[ترجمه گوگل]سالن اجتماعات یک اتاق کشیده و دارای نور کم بود که با لختی مرز بود
[ترجمه گوگل]سالن اجتماعات یک اتاق کشیده و دارای نور کم بود که با لختی مرز بود
7. In this letter title page bureau has girl's name, but in envelope actually a bareness thing.
[ترجمه ترگمان]در این نامه، دفتر اداره، اسم دختر دارد، اما در واقع یک چیز برهنگی است
[ترجمه گوگل]در این نامه صفحه عنوان دفتر نام دختر #39 است ، اما در واقع یک پاکت نامه است
[ترجمه گوگل]در این نامه صفحه عنوان دفتر نام دختر #39 است ، اما در واقع یک پاکت نامه است
8. Heat the heat - shrinkable sleeve, make It'shrink, covering the bareness part of the cable core.
[ترجمه ترگمان]آستین بالا - shrinkable را حرارت دهید، آن را کوچک کنید و بخش برهنگی هسته کابل را پوشش دهید
[ترجمه گوگل]آستین قابل انعطاف پذیری را گرم کنید ، آنرا #39 قرار دهید و کوچک شود و قسمت لختی هسته سیم را بپوشاند
[ترجمه گوگل]آستین قابل انعطاف پذیری را گرم کنید ، آنرا #39 قرار دهید و کوچک شود و قسمت لختی هسته سیم را بپوشاند
9. Human's love and marriage of thousands of year mean bareness and desertion on the Green Island, while vigorousness and forlornness at the archway below.
[ترجمه ترگمان]عشق و ازدواج هزاران سال به معنای برهنگی و ترک در جزیره گرین، در حالی که vigorousness و forlornness در زیر طاقی در پایین
[ترجمه گوگل]عشق و ازدواج هزاران ساله انسان #39 به معنای لختگی و فرار از جزیره سبز است ، در حالی که قدرت و بی ادبی در طاق نمایی زیر است
[ترجمه گوگل]عشق و ازدواج هزاران ساله انسان #39 به معنای لختگی و فرار از جزیره سبز است ، در حالی که قدرت و بی ادبی در طاق نمایی زیر است
10. She was unexpectedly cheerful, and her dining - room had the decency of clean bareness.
[ترجمه ترگمان]به طور غیر منتظره شاد و سرحال بود، و اتاق ناهار خوری او به حدی بود که برهنگی را لخت کند
[ترجمه گوگل]او به طور غیر منتظره سرحال بود ، و اتاق ناهار خوری اش از نجابت پاک زشتی برخوردار بود
[ترجمه گوگل]او به طور غیر منتظره سرحال بود ، و اتاق ناهار خوری اش از نجابت پاک زشتی برخوردار بود
11. Her dining - room had the decency of clean bareness.
[ترجمه ترگمان]اتاق ناهار خوری او کاملا برهنگی بود
[ترجمه گوگل]اتاق ناهار خوری او نجابت برهنه تمیز داشت
[ترجمه گوگل]اتاق ناهار خوری او نجابت برهنه تمیز داشت
کلمات دیگر: