کلمه جو
صفحه اصلی

carbolic

انگلیسی به فارسی

کاربولی


انگلیسی به انگلیسی

• (chemistry) pertaining to carbolic acid (powerful antiseptic and disinfectant)

جملات نمونه

1. Carbolic acid is usually used for cleaning.
[ترجمه ترگمان]اسید carbolic معمولا برای تمیز کردن استفاده می شود
[ترجمه گوگل]اسید کاربولی معمولا برای تمیز کردن استفاده می شود

2. She smelled strongly of carbolic soap.
[ترجمه ترگمان]بوی صابون carbolic می داد
[ترجمه گوگل]او به شدت از صابون کاربولی بویژه داشت

3. The locker was whitewashed and smelled of carbolic acid.
[ترجمه ترگمان]کمد سفید شده بود و بوی اسید carbolic می داد
[ترجمه گوگل]قفسه ها سفید پوشیده شده و از اسید کاربولیک بوییدند

4. He could smell the harsh carbolic soap of the orphanage, then the schoolroom with its dust and chalk.
[ترجمه ترگمان]او می توانست بوی زننده carbolic یتیم خانه را استشمام کند، بعد کلاس درس با گرد و خاک و گچ
[ترجمه گوگل]او می تواند صابون سخت کربلا یتیم خانه را بپوشد، سپس اتاق مدرسه با گرد و غبار و گچ خود

5. Carbolic acid ( or phenol ) : Organic compound, simplest member of the class of phenols.
[ترجمه ترگمان]carbolic اسید (یا فنول): ترکیب آلی، ساده ترین عضو گروه فنول
[ترجمه گوگل]اسید کاربولیک (یا فنل) ترکیبات ارگانیک، ساده ترین عضو کلاس فنول

6. In tracing method, carbolic acid is added into the feed stream. Leak is determined by the presence of aromatics in separator bottom oil.
[ترجمه ترگمان]در روش ردیابی، carbolic اسید در جریان تغذیه اضافه می شود Leak با حضور آروماتیک در روغن زیرین جدا کننده تعیین می شود
[ترجمه گوگل]در روش ردیابی، اسید کاربولیک به جریان خوراک افزوده می شود نشتی توسط حضور آروماتیک در روغن پایین جداساز تعیین می شود

7. Carbolic acid can be used to make antiseptic.
[ترجمه ترگمان]اسید carbolic را می توان برای ساختن ضد عفونی کننده استفاده کرد
[ترجمه گوگل]اسید کاربولیک می تواند برای ضد عفونی استفاده شود

8. Carbolic acid can damage internal organs if ingested.
[ترجمه ترگمان]اسید carbolic در صورت بلعیدن می تواند به اندام های داخلی آسیب برساند
[ترجمه گوگل]اسید کاربولیک می تواند در صورت مصرف خوراکی به اندام های داخلی آسیب برساند

9. Main products are anthracene, naphthalene, bitumen, crude carbolic acid, benzene, toluene and xylene etc.
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی عبارتند از: anthracene، نفتالن، bitumen، acid خام، بنزن، تولوین و زایلن
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی آن عبارتند از: آنتراسن، نفتالین، قیر، اسید کاربول خام، بنزن، تولوئن و زایلن و غیره

10. Fearing bankruptcy, Carbolic argued the advert was not to be taken as a serious, legally binding offer.
[ترجمه ترگمان]carbolic که از ورشکستگی بیم داشت، معتقد بود که این تبلیغ به عنوان یک پیشنهاد قانونی جدی تلقی نمی شود
[ترجمه گوگل]ورشکستگی ترسناک، Cararbolic ادعا کرد که تبلیغ نباید به عنوان یک پیشنهاد جدی و قانونی پذیرفته شود

11. Carbolic paper: Impregnated paper for packing products subject to deterioration from fungi or attack by insects.
[ترجمه ترگمان]کاغذ carbolic: کاغذ Impregnated برای بسته بندی محصولات در معرض وخامت از قارچ یا حمله حشرات
[ترجمه گوگل]کاغذ کاربلی مقاله اشباع شده برای بسته بندی محصولات به دلیل بدتر شدن قارچها و یا حمله حشرات

12. It was known as carbolic acid.
[ترجمه ترگمان]به اسم اسید carbolic معروف بود
[ترجمه گوگل]این به عنوان اسید کاربولیک شناخته شده بود

13. Carbolic acid( or phenol ):Organic compound, simplest member of the class of phenols. A colourless liquid with a Bland, sweetish odour, it is toxic and caustic.
[ترجمه ترگمان]carbolic اسید (یا فنول): ترکیب آلی، ساده ترین عضو گروه فنول مایعی بی رنگ با بوی شیرین و sweetish، سمی و گزنده است
[ترجمه گوگل]اسید کاربولیک (یا فنل) ترکیبات ارگانیک، ساده ترین عضو کلاس فنول مایع بی رنگ با Bland، بوی شیرین، سمی و سوزاننده است

14. Leo Baekeland increased the amounts of formaldehyde and carbolic acid in the beaker and turned the flame higher than usual.
[ترجمه ترگمان]لیو Baekeland مقدار formaldehyde و carbolic اسید در ظرف را افزایش داد و شعله را بالاتر از حد معمول چرخاند
[ترجمه گوگل]لئو Baekeland مقادیر فرمالدئید و اسید کاربولیک را در فنجان افزایش داد و شعله را بیشتر از حد معمول تبدیل کرد


کلمات دیگر: