(داروسازی) بادبر، (گرفتگی بینی و سینه) راه گشا، احتقان زدا، گرفتگی بر، ضد احتقان
decongestant
(داروسازی) بادبر، (گرفتگی بینی و سینه) راه گشا، احتقان زدا، گرفتگی بر، ضد احتقان
انگلیسی به فارسی
(داروسازی) بادبر، (گرفتگی بینی و سینه) راه گشا، احتقانزدا، گرفتگی بر، ضد احتقان
ضد انعقاد
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a medical agent that reduces congestion, as in sinuses or nasal passages.
• substance that reduces congestion
a decongestant is a medicine which helps someone who has a cold to breathe more easily.
a decongestant is a medicine which helps someone who has a cold to breathe more easily.
جملات نمونه
1. Decongestants can be helpful, because they reduce the swelling of the lining of the nose, making air passage easier.
[ترجمه ترگمان]Decongestants می تواند مفید باشد، چون میزان تورم بینی را کاهش می دهد و عبور هوا را آسان تر می کند
[ترجمه گوگل]ضد انعقاد میتواند مفید باشد، زیرا باعث کاهش تورم مفصل بینی می شود و باعث می شود که عبور هوا آسان تر شود
[ترجمه گوگل]ضد انعقاد میتواند مفید باشد، زیرا باعث کاهش تورم مفصل بینی می شود و باعث می شود که عبور هوا آسان تر شود
2. No aromatic oils, vapour rubs, smelly nasal decongestants like menthol or eucalyptus etc.
[ترجمه ترگمان]هیچ روغن معطر، مالش بخار، بوی بد بینی مانند menthol یا اوکالیپتوس و غیره وجود ندارد
[ترجمه گوگل]بدون روغن های معطر، پاک کردن بخار، ضد انعقاد نازک بینی مانند ممتنول یا اکالیپتوس و غیره
[ترجمه گوگل]بدون روغن های معطر، پاک کردن بخار، ضد انعقاد نازک بینی مانند ممتنول یا اکالیپتوس و غیره
3. Talk with your doctor before using a decongestant if you have high blood pressure, kidney disease, glaucoma, thyroid problems or diabetes.
[ترجمه ترگمان]اگر شما دارای فشار خون بالا، بیماری های کلیوی، آب سیاه، تیرویید، مشکلات تیروئیدی و دیابت باشید با پزشک خود صحبت کنید
[ترجمه گوگل]اگر فشار خون بالا، بیماری کلیوی، گلوکوم، مشکلات تیروئید یا دیابت دارید، قبل از استفاده از یک ضد انعقاد، با پزشک خود صحبت کنید
[ترجمه گوگل]اگر فشار خون بالا، بیماری کلیوی، گلوکوم، مشکلات تیروئید یا دیابت دارید، قبل از استفاده از یک ضد انعقاد، با پزشک خود صحبت کنید
4. The warming effects make it a natural decongestant as well as an antihistamine making it the perfect remedy for colds.
[ترجمه ترگمان]اثرات گرم شدن کره زمین، آن را به decongestant طبیعی و نیز آنتی هیستامین برای درمان کامل سرماخوردگی تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]اثرات گرم شدن آن را یک ضد انعقاد طبیعی و همچنین آنتی هیستامین می سازد و آن را درمان مناسب برای سرماخوردگی می کند
[ترجمه گوگل]اثرات گرم شدن آن را یک ضد انعقاد طبیعی و همچنین آنتی هیستامین می سازد و آن را درمان مناسب برای سرماخوردگی می کند
5. The effect of both physical exercise and nasal decongestant on NAR was compared using active anterior rhinomanometry.
[ترجمه ترگمان]تاثیر هر دو تمرین فیزیکی و مجاری بینی بر روی nar با استفاده از rhinomanometry داخلی فعال مقایسه شد
[ترجمه گوگل]اثر تمرینات فیزیکی و ضد انعقاد نازک بر روی NAR با استفاده از رینمانومتری قدامی مقایسه شد
[ترجمه گوگل]اثر تمرینات فیزیکی و ضد انعقاد نازک بر روی NAR با استفاده از رینمانومتری قدامی مقایسه شد
6. Decongestant sprays and pills may reduce the swelling in your nasal passages.
[ترجمه ترگمان]اسپری های آب نمک به کاهش تورم در مجاری بینی خود کمک می کنند
[ترجمه گوگل]اسپری های قرص ضد انعقاد و قرص ها ممکن است باعث تورم بینی شما شود
[ترجمه گوگل]اسپری های قرص ضد انعقاد و قرص ها ممکن است باعث تورم بینی شما شود
7. But decongestant sprays or drops can worsen congestion if used more than two or three days.
[ترجمه ترگمان]اما اگر بیش از دو یا سه روز به کار رود، اسپری های آب نمک یا قطرات آب ممکن است تراکم را بدتر کند
[ترجمه گوگل]اما اسپری ها یا قطره های ضد انجماد اگر بیش از دو یا سه روز مصرف شود، می تواند باعث تراکم بیشتری شود
[ترجمه گوگل]اما اسپری ها یا قطره های ضد انجماد اگر بیش از دو یا سه روز مصرف شود، می تواند باعث تراکم بیشتری شود
8. It can be readily synthesized from over-the-counter decongestant products.
[ترجمه ترگمان]این می تواند به راحتی از محصولات ضد the تولید شود
[ترجمه گوگل]این می تواند به راحتی از محصولات ضد انعطاف پذیر بیش از حد سنتز
[ترجمه گوگل]این می تواند به راحتی از محصولات ضد انعطاف پذیر بیش از حد سنتز
9. Eucalyptus (Eucalyptus globulus) and sage (Salvia officinalis): Decongestant and antibacterial.
[ترجمه ترگمان]Eucalyptus (Eucalyptus globulus)و sage (salvia officinalis): decongestant و آنتی باکتریال
[ترجمه گوگل]اکالیپتوس (اکالیپتوس گلوبولوس) و مریم گلی (Salvia officinalis): ضد انعقاد و ضد باکتری
[ترجمه گوگل]اکالیپتوس (اکالیپتوس گلوبولوس) و مریم گلی (Salvia officinalis): ضد انعقاد و ضد باکتری
10. Take the directed dose of decongestant during the day and antihistamines at night. Drink plenty of fluids.
[ترجمه ترگمان]دز directed of را در طول روز و antihistamines در شب بگیرید مقدار زیادی مایعات بنوشید
[ترجمه گوگل]دوز هدایت کننده ضد انعقاد در طول روز و آنتی هیستامین ها در شب را مصرف کنید به مقدار زیاد مایعات بنوشید
[ترجمه گوگل]دوز هدایت کننده ضد انعقاد در طول روز و آنتی هیستامین ها در شب را مصرف کنید به مقدار زیاد مایعات بنوشید
11. I'm taking a nasal decongestant, I'm using eye drops, and I'm taking cough medicine and sucking on throat lozenges.
[ترجمه ترگمان]من دارم از تو بینی استفاده می کنم، از قطرات چشم استفاده می کنم و داروی سرفه بر می دارم و lozenges را می مکید
[ترجمه گوگل]من استفاده از ضد انعقاد بینی دارم، من از قطره چشم استفاده می کنم، و من مصرف دارو سرفه و مکیدن لوزی گلو
[ترجمه گوگل]من استفاده از ضد انعقاد بینی دارم، من از قطره چشم استفاده می کنم، و من مصرف دارو سرفه و مکیدن لوزی گلو
12. You may also take decongestant .
[ترجمه ترگمان]شما هم چنین ممکن است decongestant را بردارید
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید ضد انعقاد داشته باشید
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید ضد انعقاد داشته باشید
13. I saw an ear, nose and throat physician who put me on prescription medication, including steroids and a strong decongestant.
[ترجمه ترگمان]من یک گوش، بینی و گلوی یک پزشک را دیدم که داروهای تجویزی را تجویز کرد، از جمله استروئید و a قوی
[ترجمه گوگل]من یک پزشک گوش، بینی و گلو را دیدم که به داروهای تجویزی، از جمله استروئید ها و ضد انعقاد قوی، مراجعه کرد
[ترجمه گوگل]من یک پزشک گوش، بینی و گلو را دیدم که به داروهای تجویزی، از جمله استروئید ها و ضد انعقاد قوی، مراجعه کرد
14. An over-the-counter antihistamine may be helpful. You may also take decongestant.
[ترجمه ترگمان]یک آنتی antihistamine بیش از حد ممکن است مفید باشد شما هم چنین ممکن است decongestant را بردارید
[ترجمه گوگل]ضد انعطاف پذیری بیش از حد ممکن است مفید باشد شما همچنین می توانید ضد انعقاد داشته باشید
[ترجمه گوگل]ضد انعطاف پذیری بیش از حد ممکن است مفید باشد شما همچنین می توانید ضد انعقاد داشته باشید
پیشنهاد کاربران
ضد گرفتگی, ضداحتقان
کلمات دیگر: