کلمه جو
صفحه اصلی

bargain for


1- چانه زدن 2- انتظار داشتن، (روی چیزی) حساب کردن

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: take into account; expect.
مترادف: anticipate, count on, expect
مشابه: consider, foresee, reckon on, take into account

- She got more than she bargained for when she ended up having twins.
[ترجمه محسنی] به دنیا آوردن دو قلوها با اینکه او را خلاص کرد، اما فراتر از انتظار او بود.
[ترجمه ترگمان] اون بیشتر از اون چیزی که بهش چانه زده بود پیدا کرد
[ترجمه گوگل] او بیشتر از زمانی که او دوقلوهای خود را به پایان رسانده بود، چانه زده بود

• haggle in an attempt to get a good price, fight for a good price

جملات نمونه

1. He spent hours bargaining for the valuable watch.
[ترجمه ترگمان]ساعت ها مشغول معامله با ارزش آن ساعت با ارزش بود
[ترجمه گوگل]او ساعت ها برای این ساعت ارزشمند چانه زنی کرد

2. Such a notorious person has got to the top of the company. That's more than I bargained for.
[ترجمه ترگمان]این شخص بدنام، به بالاترین قسمت شرکت رسیده است این بیشتر از آن چیزی است که من انتظارش را داشتم
[ترجمه گوگل]چنین شخص بدنامی در راس شرکت قرار گرفته است این #39 ؛ بیش از آن است که من برای آن چانه زدم

3. The dealer spent hours bargaining for the painting.
[ترجمه ترگمان]فروشنده ساعت ها به چانه زدن برای نقاشی می پرداخت
[ترجمه گوگل]فروشنده ساعت ها برای خرید این نقاشی چانه زنی کرد

4. I hadn't bargained for such heavy rain and had left my umbrella at home.
[ترجمه ترگمان]من در این باران شدید چانه نزده بودم و چترم را در خانه جا گذاشته بودم
[ترجمه گوگل]من #39 ؛ برای چنین باران سنگینی چانه زدم و چترم را در خانه گذاشته بودم

5. The thief got more than he bargained for, as Mr Cox tripped him up with his walking stick.
[ترجمه ترگمان]دزد چیزی بیش از آنچه انتظارش را داشت بدست آورد، چون آقای کاکس با عصایش به او اصابت کرد
[ترجمه گوگل]سارق بیش از آنچه معامله کرده بود به دست آورد ، زیرا آقای کاکس با چوب دستی او را از پا در آورد

6. What I hadn't bargained for was that very few people would speak English.
[ترجمه ترگمان]چیزی که من پیش بینی نکرده بودم این بود که چند نفر انگلیسی حرف می زنند
[ترجمه گوگل]چیزی که من برای #39 چانه زنی نکردم این بود که تعداد کمی از مردم انگلیسی صحبت می کنند

7. The exam was more difficult than I had bargained for.
[ترجمه ترگمان]امتحان سخت تر از آن چیزی بود که انتظارش را داشتم
[ترجمه گوگل]امتحان دشوارتر از آن بود که در آن چانه زدم

8. They found that the trouble they were put to was more than had been bargained for.
[ترجمه ترگمان]آن ها دریافتند که این مشکل بیش از آن است که انتظارش را داشتند
[ترجمه گوگل]آنها دریافتند که مشکلی که برای آنها به وجود آمده بیش از آن است که برای آنها چانه زنی شده باشد

9. When he tried to argue with Kate, he got more than he had bargained for.
[ترجمه ترگمان]وقتی سعی کرد با کیت بحث کند، بیش از آن چیزی که انتظارش را داشت پیدا کرد
[ترجمه گوگل]وقتی او سعی کرد با کیت بحث کند ، بیشتر از آنچه برای چانه زنی کرده بود به دست آورد

10. We hadn't bargained for such bad weather.
[ترجمه ترگمان]ما این هوای بد را پیش بینی نکرده بودیم
[ترجمه گوگل]# 39 ؛ برای چنین وضعیت بد آب و هوایی چانه زنی نکرده بودیم

11. He insists he has struck no bargains for their release.
[ترجمه ترگمان]او اصرار دارد که به خاطر آزادی آن ها معامله خوبی انجام نداده است
[ترجمه گوگل]وی اصرار دارد که هیچ معامله ای برای آزادی آنها انجام نداده است

12. The weak dollar means American goods are relative bargains for foreigners.
[ترجمه ترگمان]دلار ضعیف به این معنی است که کالاهای آمریکایی معاملات مناسبی برای خارجیان انجام می دهند
[ترجمه گوگل]ضعف دلار به معنی کالاهای آمریکایی معامله ای نسبی برای خارجی ها است

13. They hadn't bargained for such a dramatic change in the weather.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای تغییر نمایشی در هوا توافق نکرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها #39 ؛ برای چنین تغییر چشمگیر آب و هوا چانه نزده بودند

14. We hadn't bargained for such a dramatic change in the weather.
[ترجمه ترگمان]ما با چنین تغییرات نمایشی در هوا چانه نزده بودیم
[ترجمه گوگل]ما #39 ؛ برای چنین تغییر چشمگیر آب و هوا چانه زنی نکردیم

پیشنهاد کاربران

انتظار اتفاقی رو داشتن، پیش بینی اتفاقی رو کردن


کلمات دیگر: