کلمه جو
صفحه اصلی

electronic surveillance

انگلیسی به فارسی

نظارت الکترونیکی


انگلیسی به انگلیسی

• supervision of events and conversations from a distance by means of electronic equipment

جملات نمونه

1. Police keep track of the kidnapper using electronic surveillance equipment.
[ترجمه ترگمان]پلیس ردیابی the را با استفاده از تجهیزات نظارت الکترونیک حفظ می کند
[ترجمه گوگل]پلیس با استفاده از تجهیزات نظارت الکترونیکی پیگیری آدم ربایی را دنبال می کند

2. In all, four instances of electronic surveillance without a court notIce occurred during the late 1950s.
[ترجمه ترگمان]در مجموع چهار مورد از نظارت الکترونیکی بدون دادگاهی که در اواخر دهه ۱۹۵۰ اتفاق افتاد
[ترجمه گوگل]در مجموع، چهار مورد از نظارت الکترونیکی بدون یک دادگاه در اواخر دهه 1950 اتفاق افتاد

3. Also, an uneven terrain made electronic surveillance more difficult.
[ترجمه ترگمان]همچنین، یک زمین ناهموار، نظارت الکترونیکی را دشوارتر می ساخت
[ترجمه گوگل]همچنین یک زمین ناهموار، نظارت الکترونیکی را دشوارتر می کند

4. An electronic surveillance camera was installed to watch his activities.
[ترجمه ترگمان]یک دوربین تجسس الکترونیکی برای مشاهده فعالیت های او نصب شد
[ترجمه گوگل]یک دوربین نظارت الکترونیکی برای تماشای فعالیت هایش نصب شد

5. The myth has been fostered that electronic surveillance was an invention of the Nixon Adiministration.
[ترجمه ترگمان]این افسانه به خوبی پرورش داده شده است که نظارت الکترونیکی اختراع نیکسون Adiministration بوده است
[ترجمه گوگل]این اسطوره تقویت شده است که نظارت الکترونیک اختراع اداره نیکسون بود

6. The myth has been fostered that electronic surveillance was an invention of the Nixon Administration.
[ترجمه ترگمان]این افسانه به خوبی پرورش داده شده است که نظارت الکترونیکی اختراع دولت نیکسون بود
[ترجمه گوگل]این اسطوره تقویت شد که نظارت الکترونیکی اختراع دولت نیکسون بود

7. He added that the missing hologram should have been detected by electronic surveillance.
[ترجمه ترگمان]وی افزود که the گم شده باید توسط نظارت الکترونیکی شناسایی شوند
[ترجمه گوگل]وی افزود که هولوگرام از دست رفته باید با نظارت الکترونیکی شناسایی شود

8. The bank has its own armed security guards-each a professional marksman-and electronic surveillance systems.
[ترجمه ترگمان]این بانک دارای محافظان امنیتی مسلح خودش است - و هر یک از آن ها یک سیستم حرفه ای در تیراندازی و کنترل الکترونیکی دارند
[ترجمه گوگل]این بانک دارای محافظان مسلح مسلح است - هر یک از سیستم های عکاسی حرفه ای و سیستم های نظارت الکترونیکی

9. He said increased security will include random searches of park visitors and more electronic surveillance at all venues.
[ترجمه ترگمان]او گفت که افزایش تدابیر امنیتی شامل جستجوی تصادفی بازدیدکنندگان پارک و نظارت الکترونیکی بیشتری در همه سالن ها خواهد بود
[ترجمه گوگل]وی گفت افزایش امنیت شامل جستجوهای تصادفی بازدیدکنندگان پارک و نظارت الکترونیک بیشتر در تمام مراکز است

10. Or think, less apocalyptically, of information technology and of electronic surveillance.
[ترجمه ترگمان]یا فکر کنید، less، تکنولوژی اطلاعات و نظارت الکترونیکی
[ترجمه گوگل]یا فکر می کنم، کمتر از قبل، از فناوری اطلاعات و نظارت الکترونیکی

11. The fourth hull is operated by the PLA Navy for the electronic surveillance role.
[ترجمه ترگمان]بدنه چهارم توسط نیروی دریایی PLA برای نقش نظارت الکترونیکی اداره می شود
[ترجمه گوگل]چهارمین بدنه توسط نیروی دریایی PLA برای نقش نظارت الکترونیکی اداره می شود

12. The 9/11 attacks did lead to some expansion of executive authority, most notably in bypassing procedures set up in 1978 to ensure that electronic surveillance is judicially authorized.
[ترجمه ترگمان]حملات ۱۱ سپتامبر منجر به گسترش اختیارات اجرایی شد که مهم ترین آن ها در دور زدن رونده ای تنظیم شده در سال ۱۹۷۸ برای حصول اطمینان از اینکه نظارت الکترونیکی به لحاظ حقوقی مجاز است، انجام شد
[ترجمه گوگل]حملات 11 سپتامبر منجر به گسترش اختیارات اجرایی شد، به ویژه در دور زدن پروسه هایی که در سال 1978 ایجاد شده بود تا اطمینان حاصل شود که نظارت الکترونیکی مجاز است

13. Total length of 240 km of the isolation network connection will be made of barbed wire and equipped with electronic surveillance equipment.
[ترجمه ترگمان]طول کل ۲۴۰ کیلومتر اتصال شبکه جدا شده از سیم خاردار و تجهیزات مراقبت الکترونیکی مجهز خواهد شد
[ترجمه گوگل]طول کل 240 کیلومتر اتصال شبکه جداسازی شده از سیم خاردار و مجهز به تجهیزات نظارت الکترونیکی خواهد بود


کلمات دیگر: