کلمه جو
صفحه اصلی

acidly


باترشرویی، به تندی

انگلیسی به فارسی

اسیدی


انگلیسی به انگلیسی

• scathingly, caustically; in an acidic manner, sourly

جملات نمونه

1. 'I'm sure you're right,' he said acidly.
[ترجمه ترگمان]با ترشرویی گفت: مطمئنم که حق با توا
[ترجمه گوگل]'من مطمئن هستم که شما درست است،' او گفت: اسیدی

2. 'Thanks for nothing,' she said acidly.
[ترجمه ترگمان]با ترشرویی گفت: به خاطر هیچی
[ترجمه گوگل]'برای هیچ چیز متاسفم،' او گفت: اسیدی

3. She stood up, smiling acidly, and bade him good day.
[ترجمه ترگمان]زن از جا برخاست، با ترشرویی لبخند زد و روز به خیر خداحافظی کرد
[ترجمه گوگل]او ایستاد، لبخند اسیدی، و او را روز خوبی داد

4. But then, she thought acidly, he had probably never been young in his life; some people were like that.
[ترجمه ترگمان]فکر کرد: اما در این صورت، شاید هرگز در زندگی او جوان نبوده، بعضی از مردم این طور بودند
[ترجمه گوگل]اما پس از آن، او اساسی فکر کرد، او احتمالا هرگز در زندگی اش جوان بود برخی افراد مانند این بودند

5. Of course there was no rush, she thought acidly, making her way up the stairs.
[ترجمه ترگمان]در حالی که از پله ها بالا می رفت، با ترشرویی فکر کرد: البته که عجله ای در کار نبود
[ترجمه گوگل]مطمئنا عجله نداشت، او اساسی فکر کرد و راهش را به سمت پله ها بالا برد

6. She also remarks, rather acidly, that women these days are inclined to be arrogant when they're in charge.
[ترجمه ترگمان]او همچنین با ترشرویی می گوید که زنان این روزها زمانی که مسئول هستند، مغرور می شوند
[ترجمه گوگل]او همچنین نسبت به اسیدیته سخن می گوید که زنان در این روز تمایل دارند تا زمانی که مسئول هستند، متکبر باشند

7. Cog liable to mildew damage effect ins acidly.
[ترجمه ترگمان] امکان داره که به ins آسیب وارد کنه
[ترجمه گوگل]اسباب بازی که به آسیب قارچی آسیب می زند اسیدی است

8. He added, acidly: " They don't worry about debt, for a start. "
[ترجمه ترگمان]وی با ترشرویی گفت: \" آن ها نگران بدهی نیستند، برای یک شروع \"
[ترجمه گوگل]وی افزود: 'آنها برای شروع به بدهی نگران نیستند '

9. Speaking acidly, Keycase used a line already rehearsed.
[ترجمه ترگمان]acidly، Keycase قبلا تمرین کرده بودن
[ترجمه گوگل]Keycase با استفاده از اسیدی صحبت کرد و خطی را که در حال حاضر تمرین شده بود استفاده کرد

10. He hardened his heart and turned on his computer, smiling acidly at the screen.
[ترجمه ترگمان]او قلب خود را سفت کرد و روی کامپیوتر خود چرخید و با ترشرویی به صفحه تلویزیون لبخند زد
[ترجمه گوگل]او قلبش را سخت کرد و کامپیوترش را روشن کرد، لبخند اسیدی روی صفحه نمایش

11. Please advise your travel plan at earliest date so we make argot acidly.
[ترجمه ترگمان]آرگو با ترشرویی می گوید: لطفا در اسرع وقت برنامه سفر خود را توصیه کنید
[ترجمه گوگل]لطفا برنامه سفر خود را در ابتدای تاریخ اعلام کنید، بنابراین اسیدفولیک اسید را تهیه می کنیم

12. The vulgarians with whom Lily and Ralph grapple unsuccessfully are accurately and acidly observed.
[ترجمه ترگمان]The که لی لی و رالف با او گلاویز شده بودند، با دقت و تندی گفت:
[ترجمه گوگل]گرگانی که لیلی و رالف را بدون موفقیت به طور دقیق و اسیدی مشاهده می کنند

13. "You don't know how to be a mother and you never did," she said acidly.
[ترجمه ترگمان]او با ترشرویی گفت: \" شما نمی دانید که چطور یک مادر شوید و هرگز این کار را نکردید \"
[ترجمه گوگل]او گفت: 'شما نمی دانید که چگونه یک مادر هستید و هرگز چنین کاری را انجام نداده اید '


کلمات دیگر: