کلمه جو
صفحه اصلی

felicitously


بطورمقتضی یادرخور، مسعودانه

انگلیسی به انگلیسی

• appropriately, in a fitting manner, suitably; happily, with good fortune

جملات نمونه

1. The results felicitously explain that the number of introns distributed in vertebrates, Diptera and nematodes are declining sequentially .
[ترجمه ترگمان]نتایج felicitously توضیح می دهند که تعداد of توزیع شده در مهره داران، Diptera و nematodes بصورت پی درپی در حال کاهش هستند
[ترجمه گوگل]نتایج به طرز دلخواه توضیح می دهد که تعداد اینترفرون های توزیع شده در مهره داران، دوپرتاها و نماتدها به طور پیوسته کاهش می یابد

2. Felicitously applying history materials to teaching is one of the important approaches of developing students' history ideation in high school history education.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از مطالب تاریخ برای تدریس، یکی از رویکردهای مهم توسعه تاریخ دانش آموزان در آموزش تاریخ دبیرستان است
[ترجمه گوگل]خوشبختانه استفاده از مواد تاریخی برای تدریس یکی از رویکردهای مهم توسعه ایده های تاریخی دانش آموزان در آموزش دبیرستان است

3. EWB software was applied felicitously in virtual simulation experiment, which can play a useful supplementary, expanded and deepened role for the real experiment.
[ترجمه ترگمان]نرم افزار EWB در یک آزمایش شبیه سازی مجازی به کار گرفته شد که می تواند نقش مکمل مفیدی را ایفا کند، گسترش یافته و نقش پررنگ تر را برای آزمایش واقعی ایفا کند
[ترجمه گوگل]نرم افزار EWB به خوبی در آزمایش شبیه سازی مجازی اعمال شد، که می تواند نقش مفیدی، گسترش یافته و عمیق تر برای آزمایش واقعی بازی کند

4. In the development of new product concepts, taking these important factors into account well and managing them felicitously will be beneficial to develop high quality product concepts.
[ترجمه ترگمان]در توسعه مفاهیم محصول جدید، گرفتن این عوامل مهم در نظر گرفتن خوب و مدیریت آن ها برای توسعه مفاهیم محصول با کیفیت بالا سودمند خواهد بود
[ترجمه گوگل]در توسعه مفاهیم محصول جدید، توجه به این عوامل مهم را به خوبی حساب کنید و مدیریت آنها به طرز محسوسی مفیدی برای توسعه مفاهیم محصول با کیفیت بالا خواهد بود

5. Under the expansion of emission rights trading, the major question faced by the enterprises in China is how these tradable emission rights should be felicitously accounted for .
[ترجمه ترگمان]تحت گسترش تجارت حقوق انتشار، سوال اصلی که شرکت ها در چین با آن مواجه هستند این است که چگونه این حقوق انتشار آلاینده ها را باید محاسبه کرد
[ترجمه گوگل]با گسترش تجارت حق اختراع، سوال اصلی مطرح شده توسط شرکت ها در چین این است که چگونه این حقوق انتشار تسلیحاتی باید به خوبی مورد توجه قرار گیرد

6. Second, all the employees in Wasin can treat all the needs of customs felicitously and perfect all the serving standards under the principle of respecting customs.
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، تمام کارمندان در wasin می توانند تمام نیازهای of های گمرکی را درمان کرده و تمام استانداردهای در حال خدمت تحت قانون احترام به گمرک را کامل کنند
[ترجمه گوگل]دوم، تمام کارکنان واسین می توانند با توجه به اصل آداب و رسوم، تمام نیازهای آداب و رسوم را با دقت و کامل انجام دهند

7. In the novels of the period the dilemma was felicitously solved by the discovery, on the last page, that the apparently penniless heroine was really a great heiress.
[ترجمه ترگمان]در رمان های دوره، معما از طریق کشف، در صفحه آخر، حل شد، که داستان ظاهرا بیپول، واقعا یک وارث بزرگ بود
[ترجمه گوگل]در رمانهای دوره، معضل با کشف، در آخرین صفحه حل شد، که قهرمان ظاهرا بی پول واقعا یک وارث بزرگ بود

8. But I also received many others that raised the notion of the Macintosh much more felicitously.
[ترجمه ترگمان]اما من همچنین بسیاری از افراد دیگر را که ایده (مکینتاش)را خیلی بیشتر از (مکینتاش)را مطرح کردند، دریافت کردم
[ترجمه گوگل]اما من همچنین بسیاری از دیگران را پذیرفتم که مفهوم Macintosh را بسیار دلپذیر تر کرد


کلمات دیگر: