تصمیم گیری
decider
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• one who decides
جملات نمونه
1. They lost what was regarded as the championship decider at Leeds.
[ترجمه ترگمان]آن ها آنچه که به عنوان قهرمانی در لیدز در نظر گرفته شد را از دست دادند
[ترجمه گوگل]آنها چیزی را که در قهرمانی قهرمانی در لیدز در نظر گرفته شده اند، از دست دادند
[ترجمه گوگل]آنها چیزی را که در قهرمانی قهرمانی در لیدز در نظر گرفته شده اند، از دست دادند
2. He won the decider which completed England's 3-victory over Austria.
[ترجمه ترگمان]او در decider پیروز شد که پیروزی ۳ بر اتریش بر اتریش را به پایان رساند
[ترجمه گوگل]او موفق شد که پیروزی 3 بر انگلیس مقابل اتریش را به پایان برساند
[ترجمه گوگل]او موفق شد که پیروزی 3 بر انگلیس مقابل اتریش را به پایان برساند
3. This next round will be the decider.
[ترجمه ترگمان] راند بعدی کسیه که انتخاب شده
[ترجمه گوگل]این دور بعدی تصمیم خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]این دور بعدی تصمیم خواهد گرفت
4. Jones scored the decider in the final minute.
[ترجمه ترگمان]جونز در دقیقه آخر the را به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]جونز در دقیقه آخر گلزنی کرد
[ترجمه گوگل]جونز در دقیقه آخر گلزنی کرد
5. McGrath scored the decider in Villa's 2-1 home win over Forest.
[ترجمه ترگمان]مک گراث مدال طلا را در خانه ۲ - ۱ ویلا در مقابل جنگل به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]McGrath گلزنی در مسابقات والاس 2-1 در برابر جنگل به دست آورد
[ترجمه گوگل]McGrath گلزنی در مسابقات والاس 2-1 در برابر جنگل به دست آورد
6. Easter sees the potential decider at St. Helen's between Swansea and Llanelli.
[ترجمه ترگمان]عید پاک، پتانسیل decider را در سنت هلن بین سوانسی و Llanelli می بیند
[ترجمه گوگل]عید پاک تصمیمات بالقوه در سنت هلن بین سوانسی و لانللی را می بیند
[ترجمه گوگل]عید پاک تصمیمات بالقوه در سنت هلن بین سوانسی و لانللی را می بیند
7. I'm the decider, and I decide what is best. George W Bush
[ترجمه ترگمان]من the هستم، و تصمیم می گیرم چه چیزی بهتر است جورج دبلیو بوش
[ترجمه گوگل]من قاضی هستم، و من تصمیم می گیرم که بهترین است جورج دبلیو بوش
[ترجمه گوگل]من قاضی هستم، و من تصمیم می گیرم که بهترین است جورج دبلیو بوش
8. But if nothing else, the McKenna decider served one purpose - it helped to put additional fire in Derry's bellies.
[ترجمه ترگمان]اما اگر چیز دیگری هم نبود مک کنا decider یک هدف را بکار برد - به to بیشتر در شکم دری کمک کرد
[ترجمه گوگل]اما اگر هیچ چیز دیگری، قاضی McKenna خدمت به یک هدف - آن کمک کرد تا آتش اضافی در درد شکم درری قرار داده است
[ترجمه گوگل]اما اگر هیچ چیز دیگری، قاضی McKenna خدمت به یک هدف - آن کمک کرد تا آتش اضافی در درد شکم درری قرار داده است
9. In both cases the decider ends up where he started from.
[ترجمه ترگمان]در هر دو مورد the به جایی ختم می شود که از آنجا شروع به کار کرده است
[ترجمه گوگل]در هر دو مورد قاضی به جایی رسید که از او شروع می شود
[ترجمه گوگل]در هر دو مورد قاضی به جایی رسید که از او شروع می شود
10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
11. Both teams have met in the decider so often that they are vastly familiar with each other's style of play.
[ترجمه ترگمان]هر دو تیم در the دیدار کرده اند، به طوری که اغلب با سبک بازی یکدیگر بسیار آشنا هستند
[ترجمه گوگل]هر دو تیم در قضاوت بسیار ملاقات کرده اند که بسیار با سبک بازی یکدیگر آشنا هستند
[ترجمه گوگل]هر دو تیم در قضاوت بسیار ملاقات کرده اند که بسیار با سبک بازی یکدیگر آشنا هستند
12. Drago cleared the last three colours in the decider after McCulloch had jawed a straight forward blue.
[ترجمه ترگمان]در the سه رنگی باقی مانده بود که بعد از آن که McCulloch درست به سمت آبی متمایل شده بود، سه رنگ های مختلف را صاف کرد
[ترجمه گوگل]Drago سه رنگ آخر را در Decider پاک کرد پس از اینکه McCulloch یک آبی مستقیم به طرف چپ داشت
[ترجمه گوگل]Drago سه رنگ آخر را در Decider پاک کرد پس از اینکه McCulloch یک آبی مستقیم به طرف چپ داشت
13. Cascarino's decider came with the game heading for a shoot-out.
[ترجمه ترگمان]تصمیم گیرنده با این بازی که داره میره بیرون
[ترجمه گوگل]تصمیم گیرنده Cascarino با بازی به عنوان یک تیراندازی مطرح شد
[ترجمه گوگل]تصمیم گیرنده Cascarino با بازی به عنوان یک تیراندازی مطرح شد
14. His best effort came in the decider.
[ترجمه ترگمان] بهترین تلاش اون تو تصمیم گیرنده بود
[ترجمه گوگل]بهترین تلاش او در تصمیم گیری است
[ترجمه گوگل]بهترین تلاش او در تصمیم گیری است
15. But we are taught instead to'the Decider.
[ترجمه ترگمان]اما به جای آن به decider آموزش داده می شود
[ترجمه گوگل]اما ما به جای 'Decider' آموزش داده می شود
[ترجمه گوگل]اما ما به جای 'Decider' آموزش داده می شود
پیشنهاد کاربران
تعیین کننده
آخرین قسمت بازی که نشان می دهد برنده کیست
آخرین قسمت بازی که نشان می دهد برنده کیست
کلمات دیگر: