1. Camping and caravanning attract people of all ages.
[ترجمه ترگمان]کمپ زدن و جذب کردن مردم در تمام طول سال ها
[ترجمه گوگل]کمپینگ و کاروانسری جذب افراد در تمام سنین است
2. We're going caravanning in Spain this summer.
[ترجمه ترگمان]تابستان امسال به اسپانیا خواهیم رفت
[ترجمه گوگل]ما تابستان امسال در اسپانیا کاروانسرا می کنیم
3. He was on a caravanning holiday.
[ترجمه ترگمان]او در تعطیلات caravanning بود
[ترجمه گوگل]او در تعطیلات کاروانسن بود
4. There's also Billing Aquadrome, popular for caravanning and camping.
[ترجمه ترگمان]There نیز هست که برای اردو زدن و اردو زدن معروف است
[ترجمه گوگل]همچنین Aquadrome حسابداری، محبوب برای کاروانسرا و کمپینگ وجود دارد
5. Rectangular bags sold as family camping and caravanning bags are fine for summer camping but no use for cold conditions.
[ترجمه ترگمان]کیسه های مستطیلی که به عنوان چادر کمپینگ و کیف های زیپ دار فروخته می شوند برای اردو زدن تابستانی خوب است اما برای شرایط سرد استفاده نمی شود
[ترجمه گوگل]کیسه های مستطیلی که به عنوان کمپینگ خانواده و کیسه های کارواننجی به فروش می رسند مناسب است برای کمپینگ تابستان اما برای شرایط سرد استفاده نمی شود
6. Over the years motor caravanning has given us a completely new view of the world.
[ترجمه ترگمان]طی سال ها، caravanning به ما یک دیدگاه کاملا جدید از جهان داده است
[ترجمه گوگل]در طول سالها ماشینکاری خودرو به ما یک دیدگاه کاملا جدید از جهان داده است
7. Model told the officer they were on a caravanning holiday in the nearby New Forest.
[ترجمه ترگمان]مدل به افسر گفت که آن ها در یک تعطیلات caravanning در نزدیکی جنگل نو واقع شده اند
[ترجمه گوگل]مدل به افسر گفت که آنها در تعطیلات caravaning در نزدیک جنگل جدید بود
8. Some people prefer camping and caravanning.
[ترجمه ترگمان]برخی افراد اردو زدن و caravanning را ترجیح می دهند
[ترجمه گوگل]برخی از مردم ترجیح می دهند کمپینگ و کاروان
9. In addition to its use for greenhouse lighting and frost protection, it is an ideal outdoor lantern for barbecues, camping and caravanning.
[ترجمه ترگمان]به علاوه استفاده از آن برای روشنایی گلخانه ای و حفاظت از یخ بندان، این یک فانوس خارجی ایده آل برای کباب کردن، چادر زدن و چادر زدن است
[ترجمه گوگل]علاوه بر استفاده از آن برای روشنایی گلخانه ای و حفاظت از یخ زدگی، فانوس فضای بیرونی ایده آل برای کباب، کمپینگ و کاروانینی است
10. He spends as much of his spare time as possible with his family, and enjoys caravanning and home wine-making.
[ترجمه ترگمان]او بیشتر اوقات فراغت خود را با خانواده اش می گذراند و از caravanning و شراب خانه لذت می برد
[ترجمه گوگل]او به همان اندازه از وقت اوقات فراغت خود با خانواده اش صرف می کند و از کاروانسراها و شراب خانگی بهره می برد
11. But this dismal summer, the multimillionaire Premiership player chose to holiday with the caravanning folk of North Wales.
[ترجمه ترگمان]اما این تابستان ملال انگیز، این مولتی میلیونر که مولتی میلیونر بود، تصمیم گرفت با مردم caravanning شمال ولز به تعطیلات برود
[ترجمه گوگل]اما این تابستان غم انگیز، بازیکن چند ملیتی Premiership تصمیم گرفت برای تعطیلات با قوم کارواننگی شمال ولز
12. The "staycation" phenomenon, where people holiday at home, has boosted the domestic market in Britain with cheaper holiday options like caravanning and camping in high demand.
[ترجمه ترگمان]پدیده \"staycation\" که در آن مردم در خانه به سر می برند، بازار داخلی را در بریتانیا با گزینه های تعطیلات ارزان تر مثل caravanning و اردو زدن با تقاضای بالا افزایش داده است
[ترجمه گوگل]پدیده 'staycation'، جایی که مردم در خانه مانده اند، بازار داخلی انگلیس را با گزینه های تعطیل ارزان تر مانند کاروانسرا و کمپینگ با تقاضای بالا، افزایش داده است