کلمه جو
صفحه اصلی

haustorium


(گیاه شناسی) مکینه (ریشه یا زایده ی ریشه مانندی که گیاهان انگلی با آن از میزبان خود خوراک می کشند)، الت مکنده گیاه انگلی

انگلیسی به فارسی

هواستوریم


(گیاه‌شناسی) الت مکنده گیاه انگلی


انگلیسی به انگلیسی

• small sucking organ through which certain parasites feed

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] آلت مکنده گیاه انگلی اندامی در قارچ ها یا دیگر گیاهان انگلی که وظیفه جذب غذا را به عهده دارد.

جملات نمونه

1. Early necrosis or post haustorium formation necrosis of haustoria might take place.
[ترجمه ترگمان]نکروز اولیه و یا نکروز haustorium ممکن است رخ دهد
[ترجمه گوگل]ممکن است نکروز زودرس یا ایجاد نکروز تومور هیستوریم ممکن است رخ دهد

2. The haustorium cellularizated from the micropylar end to chalazal end at the later globular stage.
[ترجمه ترگمان]The cellularizated از انتهای micropylar تا chalazal در مرحله globular بعدی به پایان می رسد
[ترجمه گوگل]هواستوریم سلولیزه شده از انتهای میکروپارل به انتهای چالازال در مرحله بعدی گلبول قرمز

3. With embryo sac haustorium in chalazal end, the embryo sac is Endymion type.
[ترجمه ترگمان]با کیسه جنینی در انتهای chalazal، کیسه جنین از نوع Endymion است
[ترجمه گوگل]هیستوریوم کیسه جنین در انتهای چالزال، کیسه جنین نوع Endymion است

4. The primary chalazal haustorium ramifies around the vascular tissues of the ovule.
[ترجمه ترگمان]The اولیه haustorium در اطراف بافت های آوندی در تخمک به کار می رود
[ترجمه گوگل]هیستوریم Chalazal اولیه در اطراف بافت های عروقی تخمک میچرخد

5. This mass, which connected the haustorium with nucellus was likely to be as an active functional unit of haustorium.
[ترجمه ترگمان]این جرم که the را با nucellus متصل می کرد احتمالا به عنوان یک واحد عملیاتی فعال of بود
[ترجمه گوگل]این توده ای که هیستوریم را با نوکلئوس متصل می کند احتمالا به عنوان یک واحد فعال فعال هواستوریوم است

6. We performed artificial culture and induction of C. deserticolaio study seed germination, haustorium generation and morphologic development by optical microscopy and scanning electron microscopy.
[ترجمه ترگمان]ما فرهنگ مصنوعی و القا در C را انجام دادیم deserticolaio مطالعه دانه جوانه زنی، تولید haustorium و توسعه مورفولوژی را به وسیله میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه گوگل]ما کشت مصنوعی و القاء جوانه زنی بذر بذر، رشد هواستوریم و توسعه مورفولوژیک از طریق میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی اسکن انجام شد

7. In high resistant hosts, the hypersensitive responses might happen prior to the present of fungal primary haustorium in the cell.
[ترجمه ترگمان]در میزبان های مقاوم در برابر مقاومت، پاسخ حساس ممکن است قبل از حضور قارچ اولیه قارچی در سلول رخ دهد
[ترجمه گوگل]در میزبان های با مقاومت بالا، ممکن است پاسخ های حساس قبل از حضور هیستوریوم اولیه قارچی در سلول رخ دهد

8. At the early globular embryo, the chalazal portion of the embryo sac grown into tubular haustorium, which still remained coenocytic.
[ترجمه ترگمان]در جنین globular اولیه، بخش chalazal از کیسه جنینی به لوله لوله ای شکل تبدیل می شود که هنوز coenocytic باقی مانده است
[ترجمه گوگل]در جنین زودرس کروی، قسمت چالازال کیسه جنین به هواستوریم تومور تبدیل شده که هنوز هم سدیم سدیم است

9. The seeds treated by fluridone began to germinate after days, and then the apex of the seedling radicle swelled and haustorium developed.
[ترجمه ترگمان]دانه های تیمار شده توسط fluridone پس از گذشت روزها شروع به جوانه زدن کردند و سپس راس of ورم کرده و haustorium رشد یافت
[ترجمه گوگل]دانه های تحت درمان با فلوریدون بعد از چند روز جوانهزنی می کنند و پس از آن ریشه های گیاهچه رشد می کنند و هیستوریوم رشد می کند

10. Both hypha and haustorial mother cell were dikaryotic, while the typical mature haustorium was mono - karyotic.
[ترجمه ترگمان]هر دو سلول hypha و haustorial dikaryotic بودند، در حالی که haustorium بالغ، تک - بود
[ترجمه گوگل]هر دو سلول مادر هیپا و هیستولار دیکاریوتیک بودند، در حالیکه هواستوریوم معمولی بالغ بود و تنها کروی بود

11. Endosperm formation is nuclear type and the endosperm forms chalazal haustorium.
[ترجمه ترگمان]شکل گیری endosperm نوع هسته ای و فرم endosperm chalazal haustorium است
[ترجمه گوگل]تشکیل آندوسپرم نوع هسته ای است و آندوسپرم هواستوریوم چالازال را تشکیل می دهد

12. The percentage seed germination of C. tubulosa in all three species peaked at 82%, and the percentage haustorium formation of C. sala peaked at 52%.
[ترجمه ترگمان]درصد رویش دانه سی tubulosa در هر سه گونه به میزان ۸۲ درصد و درصد تشکیل haustorium C به اوج خود رسید جمعیت سالن به ۵۲ % رسید
[ترجمه گوگل]درصد جوانه زنی بذر C tubulosa در هر سه گونه در 82 درصد به حداکثر رسید و درصد تشکیل هیستوریم C sala در 52 درصد افزایش یافت

13. The thickness of the haustorial sheath is getting thicker and thicker along with the haustorium elongation and swell.
[ترجمه ترگمان]ضخامت غلاف haustorial ضخیم تر و ضخیم تر از طول haustorium و تورم است
[ترجمه گوگل]ضخامت غلاف ناحیه ای ضخیم تر و ضخیم تر است و ضخامت و استحکام کششی

14. Perhaps they played the function as chalazal end of the haustorium.
[ترجمه ترگمان]شاید آن ها تابع را به عنوان پایان of بازی می کردند
[ترجمه گوگل]شاید آنها به عنوان پایان چالازال هواستوریوم عمل کنند


کلمات دیگر: