بنددار، مفصل دار، تاشو، خم شو، بند بند
jointed
بنددار، مفصل دار، تاشو، خم شو، بند بند
انگلیسی به فارسی
بنددار،مفصل دار،بند بند
متصل، بند بند کردن، کردن
انگلیسی به انگلیسی
• having joints
something that is jointed has joints that move.
something that is jointed has joints that move.
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] بنددار، بندبند وقتی قسمت های سفت بدن به کمک منطقه نرم وقابل انعطاف به هم متصل می شوند گفته می شود که بدن پیوند خورده است .
جملات نمونه
1. jointed boards
تخته های به هم وصل شده
2. a jointed chicken
(گوشت) مرغ شقه شده (با استخوان)
3. a jointed doll
عروسک مفصل دار (خم شو)
4. a table with jointed legs
میزی با پایه های تاشو (خم شونده)
5. the stones are jointed nicely
سنگ ها خوب به هم جور شده اند.
6. the table's legs are jointed
پایه های میز تاشو هستند.
7. The group of jointed animals known as arthropods includes scorpions and spiders, and almost all of these are venomous.
[ترجمه ترگمان]گروهی از حیوانات jointed که به عنوان بندپایان شناخته می شوند شامل عقرب و عنکبوت، و تقریبا همه اینها سمی هستند
[ترجمه گوگل]گروهی از حیوانات پیوند خورده که به عنوان اعضای شهید چمنی شناخته می شوند شامل عقرب ها و عنکبوت ها هستند و تقریبا همه آنها سمی هستند
[ترجمه گوگل]گروهی از حیوانات پیوند خورده که به عنوان اعضای شهید چمنی شناخته می شوند شامل عقرب ها و عنکبوت ها هستند و تقریبا همه آنها سمی هستند
8. We commence with the idealized freely jointed chain, which may be described exactly and also by several very useful approximations.
[ترجمه ترگمان]ما با یک زنجیره کامل به صورت ایده آل شروع می کنیم، که می توان آن را دقیقا و نیز با چندین تقریب بسیار مفید توصیف کرد
[ترجمه گوگل]ما با زنجیره ای که به صورت آزادانه متحرک ایده آل شده است، می توان آن را دقیقا توصیف کرد و همچنین با چند تقریب بسیار مفید
[ترجمه گوگل]ما با زنجیره ای که به صورت آزادانه متحرک ایده آل شده است، می توان آن را دقیقا توصیف کرد و همچنین با چند تقریب بسیار مفید
9. Unmarked boxes of jointed meat with forged inspection stamps are being sold into the bulk meat trade.
[ترجمه ترگمان]جعبه های unmarked گوشت به هم پیوسته با تمبرهای جعلی در حال فروش به بخش عمده گوشت و گوشت فروخته می شوند
[ترجمه گوگل]جعبه های بدون برچسب از گوشت های متحرک با تمبر بازرسی های جعلی به فروش عمده گوشت فروخته می شود
[ترجمه گوگل]جعبه های بدون برچسب از گوشت های متحرک با تمبر بازرسی های جعلی به فروش عمده گوشت فروخته می شود
10. The fishermen used long, jointed, cane poles.
[ترجمه ترگمان]ماهیگیران از بلند کردن چوب بلند و بلند عصا استفاده می کردند
[ترجمه گوگل]ماهیگیران از قطب های طولانی، متصل، نیشکر استفاده می کردند
[ترجمه گوگل]ماهیگیران از قطب های طولانی، متصل، نیشکر استفاده می کردند
11. The carpenter jointed two pieces of wood.
[ترجمه ترگمان]نجار دو تکه چوب بلند کرد
[ترجمه گوگل]نجار دو قطعه چوب را پیوند داد
[ترجمه گوگل]نجار دو قطعه چوب را پیوند داد
12. A flute is made of wood or metal in three jointed sections.
[ترجمه ترگمان]یک فلوت از چوب یا فلز در سه بخش مفصل دار ساخته شده است
[ترجمه گوگل]فلوت از جنس چوب یا فلز در سه بخش متصل است
[ترجمه گوگل]فلوت از جنس چوب یا فلز در سه بخش متصل است
13. However, others appear to be made up in regular jointed sections which do not conform to the natural lines of cleavage.
[ترجمه ترگمان]با این حال، به نظر می رسد که برخی دیگر در بخش های منظم jointed ساخته شده اند که با خطوط طبیعی تقسیم همخوانی ندارند
[ترجمه گوگل]با این حال، دیگران به نظر می رسد در بخش های منظم متصل شده باشند که با خطوط طبیعی شکاف سازگار نیستند
[ترجمه گوگل]با این حال، دیگران به نظر می رسد در بخش های منظم متصل شده باشند که با خطوط طبیعی شکاف سازگار نیستند
14. At last she stood naked, her long legs like a jointed wooden doll's, ready for her bath.
[ترجمه ترگمان]سرانجام برهنه ایستاد، پاهای بلندش مثل یک عروسک چوبی برای حمام آماده بود
[ترجمه گوگل]در نهایت او برهنه ایستاده بود، پاهای بلندش مانند یک عروسک چوبی متصل، آماده برای حمام او بود
[ترجمه گوگل]در نهایت او برهنه ایستاده بود، پاهای بلندش مانند یک عروسک چوبی متصل، آماده برای حمام او بود
15. Such buds containing re-aggregated cells do not develop normally but they can form jointed cartilage elements and sometimes very good-looking digit-like structures.
[ترجمه ترگمان]چنین buds حاوی سلول های re به طور طبیعی توسعه نمی یابند، اما می توانند عناصر غضروف jointed و برخی اوقات بسیار زیبا مانند را تشکیل دهند
[ترجمه گوگل]جوانه هایی که حاوی سلول های مجاور هستند، به طور طبیعی رشد نمیکنند، اما می توانند عناصر غضروف مفصلی و گاهی اوقات ساختارهای بسیار شبیه به رقمی را تشکیل دهند
[ترجمه گوگل]جوانه هایی که حاوی سلول های مجاور هستند، به طور طبیعی رشد نمیکنند، اما می توانند عناصر غضروف مفصلی و گاهی اوقات ساختارهای بسیار شبیه به رقمی را تشکیل دهند
16. But like all armoured animals they have sacrificed flexibility for security and must now be content with a stiffly jointed existence.
[ترجمه ترگمان]اما مانند همه حیوانات مسلح، آن ها انعطاف پذیری خود را برای امنیت قربانی کرده اند و اکنون باید به نوعی از وجود stiffly راضی باشند
[ترجمه گوگل]اما مانند تمام حیوانات زرهی آنها انعطاف پذیری را برای امنیت فدا کرده اند و اکنون باید با وجود وجود سختی متصل شوند
[ترجمه گوگل]اما مانند تمام حیوانات زرهی آنها انعطاف پذیری را برای امنیت فدا کرده اند و اکنون باید با وجود وجود سختی متصل شوند
a table with jointed legs
میزی با پایههای تاشو (خمشونده)
پیشنهاد کاربران
متصل
وصل شدن
وصل شدن
joints
کلمات دیگر: