کلمه جو
صفحه اصلی

concessionary


وابسته به اعطا یا امتیاز، امتیازی، امتیازی ,واگذارشده ,صاحب امتیاز

انگلیسی به فارسی

وابسته به اعطا یا امتیاز، امتیازی


صاحب امتیاز (برای بهرهبرداری از منابع)


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, pertaining to, or in the nature of a concession.
اسم ( noun )
حالات: concessionaries
• : تعریف: one who owns or operates a concession.

• pertaining to concession

جملات نمونه

1. Concessionary tickets are available at half the standard price.
[ترجمه ترگمان]بلیط های concessionary نیمی از قیمت استاندارد موجود است
[ترجمه گوگل]بلیط اختصاصی در نیمه قیمت استاندارد در دسترس است

2. There are concessionary rates for students.
[ترجمه ترگمان]برای دانش آموزان نرخ های تخفیف دار وجود دارد
[ترجمه گوگل]برای دانشجویان میزان امتیازدهی وجود دارد

3. Proper concessionary fare schemes will be developed in every area.
[ترجمه ترگمان]طرح های کرایه خودرو در هر منطقه توسعه داده خواهند شد
[ترجمه گوگل]طرح های کرایه ای تخفیف مناسب در هر منطقه توسعه می یابد

4. Assisting people in rural areas by making concessionary fares on local public transport widely available.
[ترجمه ترگمان]کمک به افراد در مناطق روستایی با استفاده از هزینه های تخفیف دار بر حمل و نقل عمومی محلی به طور گسترده در دسترس است
[ترجمه گوگل]کمک به مردم در مناطق روستایی با پرداخت هزینه های تخفیف در حمل و نقل عمومی محلی به طور گسترده ای در دسترس است

5. Thursday night concessionary prices to all who dress as zombies or ghouls.
[ترجمه ترگمان]شب پنجشنبه قیمت concessionary به همه کسانی که به عنوان زامبی یا غول ها لباس می پوشند
[ترجمه گوگل]پنج شنبه شب قیمت های تخفیف برای همه که به عنوان زامبی و یا ghouls لباس

6. The 1883 Cheap Trains Act made concessionary fares for workers general and compulsory.
[ترجمه ترگمان]قانون پیش بینی شده Trains در سال ۱۸۸۳ برای کارگران عمومی و اجباری بود
[ترجمه گوگل]قانون قطارهای 1883 کم هزینه کرایه های عمومی را برای کارگران و اجناس اجاره کرد

7. Airline employees also enjoy concessionary travel.
[ترجمه ترگمان]کارکنان خطوط هوایی همچنین از سفر با تخفیف دار لذت می برند
[ترجمه گوگل]کارکنان هواپیمایی نیز از سفرهای معوقه برخوردار می باشند

8. It is available to blind people at a concessionary cost of £1 5
[ترجمه ترگمان]برای نابینایان در یک هزینه تخفیف دار ۱ پوند در اختیار افراد نابینا قرار دارد
[ترجمه گوگل]این برای افراد نابینا با هزینه ی معادل 1/5 پوند در دسترس است

9. The evidence is that when free concessionary travel was withdrawn fewer trips were made and there were fewer elderly bus passenger casualties.
[ترجمه ترگمان]این مدرک حاکی از آن است که زمانی که سفر تخفیف دار معاف شد، سفره ای کمتری انجام شد و تلفات مسافران اتوبوس نیز کم تر شد
[ترجمه گوگل]شواهد حاکی از آن است که زمانی که مسافرت های رایگان به صورت رایگان دریافت می شد، سفرهای کمتر انجام می شد و تلفات مسافران مسافر سالمندان کمتر بود

10. The concessionary fares scheme in London will continue.
[ترجمه ترگمان]طرح کرایه concessionary در لندن ادامه خواهد یافت
[ترجمه گوگل]طرح کرایه امتیازدهی در لندن ادامه خواهد یافت

11. After the concessionary period, the product in accordance with the normal fees charged.
[ترجمه ترگمان]پس از دوره تخفیف دار، محصول مطابق با هزینه های نرمال است
[ترجمه گوگل]پس از دوره ی مزایده، محصول مطابق با هزینه های عادی پرداخت می شود

12. The above are only a limited number of concessionary tickets, the public can purchase in advance.
[ترجمه ترگمان]در بالا فقط تعداد محدودی از بلیط های concessionary وجود دارد که مردم می توانند پیشاپیش خرید کنند
[ترجمه گوگل]در بالا فقط تعداد محدودی از بلیط های تخفیف عمومی است که می توانید از قبل خریداری کنید

13. Concessionary ticket holders will be admitted production of acceptable proof of identity.
[ترجمه ترگمان]دارندگان بلیط concessionary به تولید مدرک قابل قبولی از هویت پذیرفته خواهند شد
[ترجمه گوگل]تولید کنندگان گواهینامه قابل قبول هویت پذیرفته می شوند

14. Children under 12 and passengers aged 65 or above enjoy concessionary fares on all routes.
[ترجمه ترگمان]کودکان زیر ۱۲ سال و مسافران ۶۵ سال یا بالاتر از کرایه concessionary در همه مسیرها بهره مند خواهند شد
[ترجمه گوگل]کودکان زیر 12 سال و مسافرانی که در سن 65 سالگی یا بالاتر هستند، از تمام هزینه های تخفیف بهره مند می شوند

15. Admission was expected to be about £ 00 full rate, and there would as usual be concessionary rates.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رفت که پذیرش اعضای جدید در حدود ۰۰ پوند باشد، و به همین ترتیب نرخ های usual نیز وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]انتظار میرفت که ورود پذیری به میزان بالغ بر پوند به 100 دلار برسد و طبق معمول نرخ سود مجاز خواهد بود

پیشنهاد کاربران

واگذار شده، واگذاری، اعطائی، ارفاقی، تخفیفی، تخفیف دار


کلمات دیگر: