عسرالنفس، نفس تنگه
dyspnoea
عسرالنفس، نفس تنگه
انگلیسی به انگلیسی
• labored breathing, shortness of breath (medicine)
جملات نمونه
1. In more severe cases dyspnoea and tenacious nasal discharge are also present.
[ترجمه ترگمان]در موارد شدیدتر، تخلیه بینی و tenacious بینی نیز وجود دارد
[ترجمه گوگل]در موارد شدید تر، انسداد تنفسی و تنگی بینی نیز وجود دارد
[ترجمه گوگل]در موارد شدید تر، انسداد تنفسی و تنگی بینی نیز وجود دارد
2. We know, for instance, that dyspnoea is distressing and often poorly controlled.
[ترجمه ترگمان]برای مثال ما می دانیم که dyspnoea distressing است و اغلب به طور ضعیف کنترل می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال می دانیم که فشارخون دچار ناراحتی و اغلب ضعیف است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال می دانیم که فشارخون دچار ناراحتی و اغلب ضعیف است
3. The rare acute infection shows dyspnoea and violent cough, with white-yellow, occasionally bloody, sputum.
[ترجمه ترگمان]عفونت حاد، تنگی نفس و سرفه خشن، با خون زرد، و گاهی خلط خونی و خلط خونی، نشان می دهد
[ترجمه گوگل]عفونت حاد نادر، دود ناگهانی و سرفه خشونت آمیز، همراه با خلط سفید و زرد، گاهی خونریزی است
[ترجمه گوگل]عفونت حاد نادر، دود ناگهانی و سرفه خشونت آمیز، همراه با خلط سفید و زرد، گاهی خونریزی است
4. The spontaneous activities were correlated with clinical dyspnoea and %FVC.
[ترجمه ترگمان]فعالیت های خود به خودی با dyspnoea بالینی و % FVC هم بسته بودند
[ترجمه گوگل]فعالیت های خودبخودی با انسداد بالینی و٪ FVC ارتباط داشتند
[ترجمه گوگل]فعالیت های خودبخودی با انسداد بالینی و٪ FVC ارتباط داشتند
5. The woman developed lightheadedness, dyspnoea, tongue numbness, muscle twitching and formication on the legs and back.
[ترجمه ترگمان]زن lightheadedness، dyspnoea، بی حسی زبان، ماهیچه منقبض و formication را روی پاها و پشتش ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]این زن مبتلا به سرگیجه، گلودرد، بی حسی زبان، تکان دادن عضلات و فرمیک روی پاها و عقب شد
[ترجمه گوگل]این زن مبتلا به سرگیجه، گلودرد، بی حسی زبان، تکان دادن عضلات و فرمیک روی پاها و عقب شد
6. However, the dyspnoea of chronic pulmonary disease is recognized as inappropriately severe for the level of exertion.
[ترجمه ترگمان]با این حال، dyspnoea از بیماری های مزمن ریوی به نحوی نامناسب برای سطح تلاش شناخته شده است
[ترجمه گوگل]با این حال، تنگی نفس بیماری مزمن ریوی به عنوان ناخوشایند شدید برای سطح اعمال می شود
[ترجمه گوگل]با این حال، تنگی نفس بیماری مزمن ریوی به عنوان ناخوشایند شدید برای سطح اعمال می شود
7. Results There were 8 cases of dyspnoea and 1cases of asphyxia on perioperative period.
[ترجمه ترگمان]نتایج ۸ مورد از dyspnoea و ۱ مورد of در دوره perioperative بودند
[ترجمه گوگل]نتایج: در 8 دوره گلودرد و 1 مورد آسفیکسی در دوره حاملگی وجود داشت
[ترجمه گوگل]نتایج: در 8 دوره گلودرد و 1 مورد آسفیکسی در دوره حاملگی وجود داشت
8. The disease is characterized by weight loss, dyspnoea and jaundice combined with the pathological findings of interstitial pneumonia, enlarged lymph nodes, hepatitis and nephritis.
[ترجمه ترگمان]این بیماری با کاهش وزن، dyspnoea و یرقان همراه است که با یافته های pathological در مورد ذات الریه interstitial بین دو قطبی ترکیب می شود، غدد لنفاوی، هپاتیت و nephritis را گسترش می دهد
[ترجمه گوگل]بیماری با کاهش وزن، انسداد و زردی همراه با یافته های پاتولوژیک پنومونی بینابینی، غدد لنفاوی بزرگ، هپاتیت و نفریت مشخص می شود
[ترجمه گوگل]بیماری با کاهش وزن، انسداد و زردی همراه با یافته های پاتولوژیک پنومونی بینابینی، غدد لنفاوی بزرگ، هپاتیت و نفریت مشخص می شود
9. Dyspnoea measures were similar between placebo and iloprost at baseline and at the end of therapy.
[ترجمه ترگمان]این اقدامات مشابه placebo و iloprost در سطح پایه و در پایان درمان بودند
[ترجمه گوگل]اندازه گیری های انسداد بین پلاسبو و ایلوپروست در آغاز و در پایان درمان مشابه بود
[ترجمه گوگل]اندازه گیری های انسداد بین پلاسبو و ایلوپروست در آغاز و در پایان درمان مشابه بود
10. When the disease occure, the caprine shows cough, dyspnoea and die acutely.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که بیماری occure می شود، caprine به شدت سرفه می کند و می میرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که بیماری رخ می دهد، کرم نشان می دهد سرفه، گرفتگی بینی و حاد
[ترجمه گوگل]هنگامی که بیماری رخ می دهد، کرم نشان می دهد سرفه، گرفتگی بینی و حاد
11. The woman's dyspnoea and hypoxia settled gradually with conservative management and she was discharged 7 days later.
[ترجمه ترگمان]The و hypoxia زن بتدریج با مدیریت محافظه کارانه سازش کردند و او ۷ روز بعد اخراج شد
[ترجمه گوگل]انسداد و هیپوکسی در زنان به تدریج با مدیریت محافظه کار حل و فصل شد و او 7 روز بعد تخلیه شد
[ترجمه گوگل]انسداد و هیپوکسی در زنان به تدریج با مدیریت محافظه کار حل و فصل شد و او 7 روز بعد تخلیه شد
12. She was admitted to hospital on 21 January because of a productive cough and mild dyspnoea which had appeared four days earlier.
[ترجمه ترگمان]او در ۲۱ ژانویه به دلیل سرفه های ملایم و dyspnoea ملایم که چهار روز قبل به سر آمده بود، به بیمارستان منتقل شد
[ترجمه گوگل]او به علت سرفه مولد و تهوع خفیف که چهار روز پیش از آن ظاهر شده بود، در 21 ژانویه به بیمارستان بستری شد
[ترجمه گوگل]او به علت سرفه مولد و تهوع خفیف که چهار روز پیش از آن ظاهر شده بود، در 21 ژانویه به بیمارستان بستری شد
13. However in heavy infections coughing is marked, and is accompanied by dyspnoea and nasal discharge.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در عفونت های شدید عفونت های قارچی مشخص می شود و با dyspnoea و تخلیه بینی همراه می شود
[ترجمه گوگل]با این حال در عفونت های سنگین سرفه مشخص می شود و با انسداد انسداد و تخریب بینی همراه است
[ترجمه گوگل]با این حال در عفونت های سنگین سرفه مشخص می شود و با انسداد انسداد و تخریب بینی همراه است
14. Discussion Our results suggest that oxygen supplementation decreased the intensity of dyspnoea in patients with terminal cancer.
[ترجمه ترگمان]بحث ما نشان می دهد که مکمل اکسیژن شدت of در بیماران مبتلا به سرطان پایانه را کاهش داده است
[ترجمه گوگل]بحث و نتیجه گیری نتایج ما نشان می دهد که مکمل های اکسیژن شدت انسداد را در بیماران مبتلا به سرطان سرطانی کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]بحث و نتیجه گیری نتایج ما نشان می دهد که مکمل های اکسیژن شدت انسداد را در بیماران مبتلا به سرطان سرطانی کاهش می دهد
15. However, in patients with terminal cancer the normal cause of dyspnoea is restrictive pulmonary failure.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در بیماران مبتلا به سرطان پایانه، علت نرمال of، نارسایی حاد ریوی است
[ترجمه گوگل]با این حال، در بیماران مبتلا به سرطان سرطانی، علت طبیعی دیس پونا نارسایی ریوی محدود کننده است
[ترجمه گوگل]با این حال، در بیماران مبتلا به سرطان سرطانی، علت طبیعی دیس پونا نارسایی ریوی محدود کننده است
پیشنهاد کاربران
تنگی نفس
کلمات دیگر: