کشور بروندی (در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر)
burundi
کشور بروندی (در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر)
انگلیسی به فارسی
کشور بروندی (در مرکز خاوری آفریقا و شرق کشور زئیر)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a central African country between Tanzania and the Democratic Republic of the Congo.
• republic of burundi, country in east-central africa
the republic of burundi is a country in central africa. it was part of german east africa from 1899 until the first world war. belgium administered it until independence in 1962. ethnic conflict, between the majority hutu and politically dominant tutsi, has been a source of civil disorder and widespread violence. the union for national progress (uprona) was the sole legal party from 1966 to 1992, when political parties were legalized. melchior ndadaye, a hutu, was elected president in 1993 and was assassinated the same year. in the ethnic violence which followed, more than 100,000 people were killed and 1.5 million displaced. cyprien ntaryamira was elected president by the legislature in 1994, but was killed with president habyarimana of rwanda when their plane crashed. sylvestre ntibantunganya became acting president. ethnic violence continued. burundi is a member of the organization of african unity. it exports coffee, tea, and cotton.
the republic of burundi is a country in central africa. it was part of german east africa from 1899 until the first world war. belgium administered it until independence in 1962. ethnic conflict, between the majority hutu and politically dominant tutsi, has been a source of civil disorder and widespread violence. the union for national progress (uprona) was the sole legal party from 1966 to 1992, when political parties were legalized. melchior ndadaye, a hutu, was elected president in 1993 and was assassinated the same year. in the ethnic violence which followed, more than 100,000 people were killed and 1.5 million displaced. cyprien ntaryamira was elected president by the legislature in 1994, but was killed with president habyarimana of rwanda when their plane crashed. sylvestre ntibantunganya became acting president. ethnic violence continued. burundi is a member of the organization of african unity. it exports coffee, tea, and cotton.
جملات نمونه
1. Burundi was formerly a Belgian trusteeship.
[ترجمه ترگمان]بروندی قبلا یک قیمومیت بلژیکی بود
[ترجمه گوگل]بوروندی قبلا یک وظیفه بلژیکی بود
[ترجمه گوگل]بوروندی قبلا یک وظیفه بلژیکی بود
2. Courtney gave everything to his mission in Burundi.
[ترجمه ترگمان]کورتنی \"همه چیزش رو به\" his \"داده\"
[ترجمه گوگل]کورتنی همه چیز را به مأموریتش در بوروندی تحویل داد
[ترجمه گوگل]کورتنی همه چیز را به مأموریتش در بوروندی تحویل داد
3. The police in Burundi have killed three gunmen after a heavy exchange of fire in the capital Bujumbura.
[ترجمه ترگمان]پلیس در بوروندی سه مرد مسلح را بعد از یک تبادل آتش سنگین در پایتخت بوجومبورا کشته است
[ترجمه گوگل]پلیس در بوروندی پس از یک تبادل سنگین در شهر Bujumbura سه مرد مسلح را کشت
[ترجمه گوگل]پلیس در بوروندی پس از یک تبادل سنگین در شهر Bujumbura سه مرد مسلح را کشت
4. Sierra Leone and Burundi have been designated as the first two beneficiaries.
[ترجمه ترگمان]سیرالئون و بوروندی به عنوان دو ذی نفع اول تعیین شده اند
[ترجمه گوگل]سیرالئون و بوروندی به عنوان نخستین دو ذینفع تعیین شده اند
[ترجمه گوگل]سیرالئون و بوروندی به عنوان نخستین دو ذینفع تعیین شده اند
5. A villager of Gatumba, Burundi, displays a photograph of an infamous Nile crocodile known as Gustave as workers in the background wade in the Rusizi River.
[ترجمه ترگمان]یک روستایی از Gatumba، بوروندی، عکسی از یک crocodile معروف نیل که در آن گوستاو به عنوان کارگر در پس زمینه رودخانه Rusizi شناخته می شود را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]روستایی از گاتومبا، بروندی، یک عکس از یک تمساح پنهانی نیل را که به عنوان کارگران در پسزمینه رودخانه رویزیزی شناخته می شود، نشان می دهد
[ترجمه گوگل]روستایی از گاتومبا، بروندی، یک عکس از یک تمساح پنهانی نیل را که به عنوان کارگران در پسزمینه رودخانه رویزیزی شناخته می شود، نشان می دهد
6. "Officially, Burundi has a number of laws and regulations prohibiting corrupt practices such as bribery, nepotism, preferential hiring and promotion and embezzlement," the State Dept.
[ترجمه ترگمان]وزارت کشور گفت: \" به طور رسمی، بروندی دارای قوانین و مقرراتی است که اعمال فساد مانند رشوه خواری، انتصاب های فامیلی، استخدام ترجیحی و اختلاس و اختلاس را ممنوع می کند
[ترجمه گوگل]به طور رسمی، بوروندی تعدادی از قوانین و مقررات را که منجر به اعمال فاسد نظیر رشوه خواری، فتنه انگیزی، استخدام ترجیحی و ترویج و اختلاس می شود، منعکس می کند
[ترجمه گوگل]به طور رسمی، بوروندی تعدادی از قوانین و مقررات را که منجر به اعمال فاسد نظیر رشوه خواری، فتنه انگیزی، استخدام ترجیحی و ترویج و اختلاس می شود، منعکس می کند
7. Burundi continued its relatively peaceful transition from civil war to democracy.
[ترجمه ترگمان]بوروندی به انتقال مسالمت آمیز خود از جنگ داخلی به دموکراسی ادامه داد
[ترجمه گوگل]بوروندی این انتقال نسبتا صلح آمیز از جنگ داخلی به دموکراسی را ادامه داد
[ترجمه گوگل]بوروندی این انتقال نسبتا صلح آمیز از جنگ داخلی به دموکراسی را ادامه داد
8. In 2007 it even expanded to include Burundi and Rwanda.
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۰۷ این کشور گسترش یافت تا بروندی و رواندا را هم شامل شود
[ترجمه گوگل]در سال 2007، آن را حتی به Burundi و رواندا گسترش داد
[ترجمه گوگل]در سال 2007، آن را حتی به Burundi و رواندا گسترش داد
9. The capital and largest city of Burundi, in the western part of country on Lake Tanganyika.
[ترجمه ترگمان]پایتخت و بزرگ ترین شهر بروندی، در بخش غربی کشور در دریاچه تانگانیکا
[ترجمه گوگل]پایتخت و بزرگترین شهر بوروندی در قسمت غربی کشور در دریاچه تانگانیکا
[ترجمه گوگل]پایتخت و بزرگترین شهر بوروندی در قسمت غربی کشور در دریاچه تانگانیکا
10. The United Nations Integrated Office in Burundi at Bujumbura, Burundi has a requirement for the Provision of Travel Services.
[ترجمه ترگمان]دفتر منطقه ای سازمان ملل متحد در بوروندی در بوجومبورا، بوروندی یک الزام برای ارائه خدمات مسافرتی دارد
[ترجمه گوگل]اداره یکپارچه سازمان ملل متحد در بوروندی در بوجومبرا، بروندی، نیاز به ارائه خدمات مسافرتی دارد
[ترجمه گوگل]اداره یکپارچه سازمان ملل متحد در بوروندی در بوجومبرا، بروندی، نیاز به ارائه خدمات مسافرتی دارد
11. It attends to countries like Burundi or Sierra Leone that do not attract much private interest.
[ترجمه ترگمان]این سازمان در کشورهایی مانند بروندی یا سیرالئون که منافع خصوصی زیادی را جذب نمی کنند، شرکت می کند
[ترجمه گوگل]این شرکت در کشورهای مانند بوروندی یا سیرالئون شرکت می کند که منافع خصوصی زیادی را جذب نمی کند
[ترجمه گوگل]این شرکت در کشورهای مانند بوروندی یا سیرالئون شرکت می کند که منافع خصوصی زیادی را جذب نمی کند
12. Additional peacekeepers have arrived from Burundi in recent days, but the current force of around 000 Ugandan and Burundian troops is far less than the envisioned 000.
[ترجمه ترگمان]حافظان صلح دیگری در روزه ای اخیر از بروندی رسیده اند، اما نیروی کنونی حدود ۱۰۰۰۰ نیروی اوگاندا و Burundian بسیار کم تر از ۴۰۰۰ نفر است
[ترجمه گوگل]صلحبانان اضافی در روزهای اخیر از بروندی وارد شده اند، اما نیروهای موجود در حدود 000 نیروی اورگاندا و بوروندی کمتر از حد انتظار 000 هستند
[ترجمه گوگل]صلحبانان اضافی در روزهای اخیر از بروندی وارد شده اند، اما نیروهای موجود در حدود 000 نیروی اورگاندا و بوروندی کمتر از حد انتظار 000 هستند
13. Mugere Hydropwer Station of the Republic of Burundi, Africa, as aid construction by the chinese government.
[ترجمه ترگمان]ایستگاه Hydropwer Hydropwer جمهوری بوروندی، آفریقا، به عنوان کمک از سوی دولت چین
[ترجمه گوگل]ایستگاه آبگرم Mugere از جمهوری بوروندی، آفریقا، به عنوان کمک ساخت توسط دولت چین
[ترجمه گوگل]ایستگاه آبگرم Mugere از جمهوری بوروندی، آفریقا، به عنوان کمک ساخت توسط دولت چین
14. Originally called Usumbura, it was renamed when Burundi became independent in 196 Population, 22980.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا به نام Usumbura نام گذاری شد، که در سال ۱۹۶ جمعیت در ۱۹۶ جمعیت مستقل شد نام آن تغییر یافت
[ترجمه گوگل]به اصطلاح Usumbura نامیده می شود، زمانی که بوروندی در 196 جمعیت، 22980، مستقل شد
[ترجمه گوگل]به اصطلاح Usumbura نامیده می شود، زمانی که بوروندی در 196 جمعیت، 22980، مستقل شد
کلمات دیگر: