کلمه جو
صفحه اصلی

run for it


(به منظور فرار یا احتراز) دویدن، دو زدن

انگلیسی به فارسی

گریختن، در رفتن


مترادف و متضاد

To run very quickly in order to escape from someone or something


جملات نمونه

1. I decided to make a run for it .
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفتم فرار کنم
[ترجمه گوگل]من تصمیم گرفتم برای آن برنامه اجرا کنم

2. Run for it he's got a gun!
[ترجمه ترگمان]فرار کن، اون یه اسلحه داره!
[ترجمه گوگل]برای اینکه او یک تفنگ داشته باشد، اجرا شود!

3. He made a run for it and, bam, they shot him in the leg.
[ترجمه ترگمان] اون برای اینکار فرار کرد و، بم، اونا بهش شلیک کردن
[ترجمه گوگل]او برای آن کار می کرد و، بم، او را در پای شلیک کرد

4. Look. The train's in. We'll have to run for it now.
[ترجمه ترگمان] ببین قطار وارد شد باید همین الان فرار کنیم
[ترجمه گوگل]نگاه کن قطار در حال حاضر ما باید برای آن اجرا شود

5. Then she could jump out and make a run for it.
[ترجمه ترگمان]آن وقت می توانست از جا بپرد و فرار کند
[ترجمه گوگل]سپس او می تواند از آن بیرون بیاید و برایش کار کند

6. Riney decided to make a run for it and escaped, crashing through a glass window in the process.
[ترجمه ترگمان]Riney تصمیم گرفت فرار کند و فرار کند و در یک پنجره شیشه ای در این فرآیند برخورد کند
[ترجمه گوگل]Riney تصمیم گرفت تا برای آن یک فرمان اجرا کند و فرار کرد و از طریق یک پنجره شیشه ای سقوط کرد

7. Already soaked, he decided he would make a run for it.
[ترجمه ترگمان]به همین زودی خیس شد و تصمیم گرفت که فرار کند
[ترجمه گوگل]قبلا خیس شده، تصمیم گرفت او را برای اجرا آماده کند

8. They're going to make a run for it, she thought.
[ترجمه ترگمان]باخود گفت: می خواهند فرار کنند
[ترجمه گوگل]او فکر کرد که آنها برای انجام این کار آماده می شوند

9. Hurry! Run for it !
[ترجمه ترگمان]عجله کنید! ! فرار کنین
[ترجمه گوگل]عجله کن برای آن کار کنید

10. Now was the time to make a run for it, for better for worse!
[ترجمه ترگمان]حالا وقتش بود که فرار کنیم، چه بهتر!
[ترجمه گوگل]حالا وقت آن رسیده است که برای آن کار بدتر شود

11. One jump, and you're out, and we'll run for it like antelopes. '
[ترجمه ترگمان]یک جهش، و شما بیرون می روید، و ما مثل دو آهو فرار می کنیم
[ترجمه گوگل]یک پرش، و شما بیرون، و ما برای آن مانند آنیلوپ ها اجرا می کنیم '

12. You'd better run for it before anyone else arrives.
[ترجمه ترگمان]بهتره قبل از اینکه کسی برسه، فرار کنی
[ترجمه گوگل]بهتر است قبل از هر کس دیگری وارد آن شوید

13. Won't everybody just make a run for it and bust the bank?
[ترجمه ترگمان]آیا همه به خاطر آن فرار نمی کنند و بانک را پاره می کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا همه فقط برای آن کار می کنند و بانک را دفع می کنند؟

14. Pongo : He is right, Colonel, we'd better run for it.
[ترجمه ترگمان]حق با اوست کلنل، بهتر است فرار کنیم
[ترجمه گوگل]Pongo او درست است، سرهنگ، ما بهتر است برای آن اجرا شود

15. It looks like rain; we'd run for it.
[ترجمه ترگمان]مثل باران است؛ فرار کرده ایم
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد باران؛ ما برای آن کار می کنیم

پیشنهاد کاربران

در رفتن. فرارکردن


کلمات دیگر: