همکاری، شریک کردن، مصاحبت کردن، وابسته کردن، امیزش کردن، همدم شدن، پیوستن، مربوط ساختن، معاشرت کردن
associating
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• fraternizing, consorting, spending time with
جملات نمونه
1. He has been associating with known criminals.
[ترجمه ترگمان]او با تبهکاران آشنا شده است
[ترجمه گوگل]او با جنایتکاران شناخته شده مرتبط شده است
[ترجمه گوگل]او با جنایتکاران شناخته شده مرتبط شده است
2. Through science we've got the idea of associating progress with the future.
[ترجمه ترگمان]ما از طریق علم ایده هم کاری با آینده را به دست آوردیم
[ترجمه گوگل]از طریق علم ما ایده ارتباط پیشرفت در آینده را داریم
[ترجمه گوگل]از طریق علم ما ایده ارتباط پیشرفت در آینده را داریم
3. I don't want my children associating with drug-addicts and alcoholics.
[ترجمه ترگمان]من نمی خوام بچه هام با معتادها و alcoholics ارتباط برقرار کنن
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم بچه هایم را با معتادان به مواد مخدر و مشروبگیران مرتبط سازم
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم بچه هایم را با معتادان به مواد مخدر و مشروبگیران مرتبط سازم
4. I don't like you associating with such people.
[ترجمه ترگمان]دوست ندارم با چنین آدم هایی معاشرت کنی
[ترجمه گوگل]من دوست ندارم شما با چنین افرادی ارتباط برقرار کنید
[ترجمه گوگل]من دوست ندارم شما با چنین افرادی ارتباط برقرار کنید
5. He was accused of associating with known criminals.
[ترجمه ترگمان]او متهم به هم کاری با مجرمان مشهور بود
[ترجمه گوگل]او متهم به همکاری با مجرمان شناخته شده بود
[ترجمه گوگل]او متهم به همکاری با مجرمان شناخته شده بود
6. I don't like these layabouts you're associating with.
[ترجمه ترگمان]من این اوباش را دوست ندارم که با آن ها حشر و نشر می کنی
[ترجمه گوگل]من این لابی هایی را که با آن ارتباط دارید دوست ندارم
[ترجمه گوگل]من این لابی هایی را که با آن ارتباط دارید دوست ندارم
7. I don't like you associating with those people.
[ترجمه ترگمان]دوست ندارم با این آدم ها ارتباط برقرار کنی
[ترجمه گوگل]من دوست ندارم که با این افراد ارتباط برقرار کنید
[ترجمه گوگل]من دوست ندارم که با این افراد ارتباط برقرار کنید
8. The stigma may not result from associating her language with ignorance, but the unkindness is just as real.
[ترجمه ترگمان]داغ ننگ ممکن است ناشی از ارتباط دادن زبان او با بی خبری باشد، اما the به همان اندازه واقعی است
[ترجمه گوگل]ننگ بودن ممکن است ناشی از ارتباط زبان با جهل نباشد، اما نومیدی بودن به همان اندازه واقعی است
[ترجمه گوگل]ننگ بودن ممکن است ناشی از ارتباط زبان با جهل نباشد، اما نومیدی بودن به همان اندازه واقعی است
9. Associating democracy with fear certainly multiplies the ambiguities and increases the uncertainties.
[ترجمه ترگمان]پیوند دموکراسی با ترس قطعا باعث ایجاد ابهام می شود و ابهامات را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]همبستگی دموکراسی با ترس مطمئنا ابهامات را افزایش می دهد و عدم اطمینان را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]همبستگی دموکراسی با ترس مطمئنا ابهامات را افزایش می دهد و عدم اطمینان را افزایش می دهد
10. Still, associating with our most crooked modern president is not a way to win public confidence, nor an election.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ارتباط با most رئیس جمهور کنونی ما راهی برای جلب اعتماد عمومی و یا انتخابات نیست
[ترجمه گوگل]با این وجود، ارتباط با رئیس جمهور مدرن ما که بیشتر کج شده است، راهی برای کسب اعتماد عمومی و انتخابات نیست
[ترجمه گوگل]با این وجود، ارتباط با رئیس جمهور مدرن ما که بیشتر کج شده است، راهی برای کسب اعتماد عمومی و انتخابات نیست
11. Since females reap substantial protective benefits from associating with alpha males, this is perhaps not surprising.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که ماده ها منافع حفاظت قابل توجهی را از ارتباط با مردان آلفا به دست می آورند، این شاید تعجب آور نباشد
[ترجمه گوگل]از آنجایی که زنان از همکاری با مردان آلفا بهره مند می شوند، این احتمالا جای تعجب نیست
[ترجمه گوگل]از آنجایی که زنان از همکاری با مردان آلفا بهره مند می شوند، این احتمالا جای تعجب نیست
12. The results of associating various combinations of thymocytes and stromal cells are summarized in Table
[ترجمه ترگمان]نتایج مرتبط کردن ترکیبات مختلف of و سلول های استرومایی در جدول خلاصه شده است
[ترجمه گوگل]نتایج حاصل از ترکیب ترکیبات مختلف تاموسیت ها و سلول های استرومائی در جدول زیر خلاصه می شود
[ترجمه گوگل]نتایج حاصل از ترکیب ترکیبات مختلف تاموسیت ها و سلول های استرومائی در جدول زیر خلاصه می شود
13. Artie may have been associating with the criminals.
[ترجمه ترگمان]آرتی \"ممکنه با مجرمین ارتباط برقرار کرده باشه\"
[ترجمه گوگل]Artie ممکن است با جنایتکاران همکاری داشته باشد
[ترجمه گوگل]Artie ممکن است با جنایتکاران همکاری داشته باشد
14. By associating with the cat, one only risks becoming richer. Colette
[ترجمه ترگمان]با پیوند دادن با گربه، تنها یک ریسک غنی تر می شود کولت
[ترجمه گوگل]با همکاری با گربه، تنها خطر رو به رو شدن با غنای بیشتر است کولت
[ترجمه گوگل]با همکاری با گربه، تنها خطر رو به رو شدن با غنای بیشتر است کولت
15. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
پیشنهاد کاربران
إرتباط
معاشرت کردن
مشورت گرفتن
مشورت گرفتن
کلمات دیگر: