حقوق و امتیازات خود را بزور بدیگران قبولاندن
assert oneself
حقوق و امتیازات خود را بزور بدیگران قبولاندن
انگلیسی به فارسی
حقوق و امتیازات خود را به زور به دیگران قبولاندن
انگلیسی به انگلیسی
• prove oneself, show oneself worthy; stand up for ones own opinions
جملات نمونه
1. Customer oriented, credibility, communication abilities and ability to assert oneself .
[ترجمه ترگمان]مشتری محور، اعتبار، توانایی های ارتباطی و توانایی دفاع از خود
[ترجمه گوگل]مشتری گرا، اعتبار، توانایی های ارتباطی و توانایی ادعای خود
[ترجمه گوگل]مشتری گرا، اعتبار، توانایی های ارتباطی و توانایی ادعای خود
2. Ability to assert oneself, Integrity, independence, team work and willing to work under pressure.
[ترجمه ترگمان]توانایی دفاع از خود، تمامیت، استقلال، کار تیمی و تمایل به کار تحت فشار
[ترجمه گوگل]توانایی دفاع از خود، یکپارچگی، استقلال، کار گروهی و تمایل به کار تحت فشار
[ترجمه گوگل]توانایی دفاع از خود، یکپارچگی، استقلال، کار گروهی و تمایل به کار تحت فشار
3. It then becomes difficult to assert oneself as a sex worker or to speak openly about what there is to like about this work without being judged.
[ترجمه ترگمان]سپس به سختی می توان خود را به عنوان یک کارگر جنسی معرفی کرد و یا در مورد آنچه که در مورد این کار وجود دارد بدون اینکه داوری شود، صحبت کند
[ترجمه گوگل]پس از آن دشوار است که خود را به عنوان یک کارگر جنسی و یا به صورت آشکارا در مورد آنچه که در مورد این کار می خواهم بدون اینکه قضاوت می شود صحبت کنید
[ترجمه گوگل]پس از آن دشوار است که خود را به عنوان یک کارگر جنسی و یا به صورت آشکارا در مورد آنچه که در مورد این کار می خواهم بدون اینکه قضاوت می شود صحبت کنید
4. It also shows us the general vitality and the ability to assert oneself, it describes a general tone of being which colors everything else.
[ترجمه ترگمان]هم چنین آن سرزندگی عمومی و توانایی بیان خود را به ما نشان می دهد، و یک لحن کلی از این که رنگ ها همه چیز را رنگ می کنند، توصیف می کند
[ترجمه گوگل]همچنین به ما نشان می دهد که ژنیت کلی و توانایی ادعای خود، آن را یک تن کلی از وجود دارد که هر چیز دیگری را رنگ می کند
[ترجمه گوگل]همچنین به ما نشان می دهد که ژنیت کلی و توانایی ادعای خود، آن را یک تن کلی از وجود دارد که هر چیز دیگری را رنگ می کند
5. You have the image of the cutting off, the castration, of the power of generativity. All poetic potency, all power to assert oneself in the world, can be severed and that's it.
[ترجمه ترگمان]شما تصویر بریدن، آخته کردن، یا قدرت of را دارید تمام توان شاعرانه، که قدرت بیان خود را در دنیا دارد، می تواند از بین برود و همین است
[ترجمه گوگل]شما تصویر برش، کاستراسیون، قدرت نسلیت را دارید تمام قدرت شاعرانه، تمام توان خود را برای دفاع از خود در جهان، می توان قطع کرد و همین طور است
[ترجمه گوگل]شما تصویر برش، کاستراسیون، قدرت نسلیت را دارید تمام قدرت شاعرانه، تمام توان خود را برای دفاع از خود در جهان، می توان قطع کرد و همین طور است
کلمات دیگر: