کلمه جو
صفحه اصلی

asthma attack

انگلیسی به فارسی

حمله آسم


انگلیسی به انگلیسی

• eruption of asthma, attack of difficult breathing

جملات نمونه

1. I think he's having an asthma attack.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم دچار حمله تنگی شده
[ترجمه گوگل]فکر میکنم او یک حمله آسم دارد

2. Stress can bring on an asthma attack.
[ترجمه ترگمان]استرس می تواند باعث حمله به آسم شود
[ترجمه گوگل]استرس می تواند یک حمله آسم ایجاد کند

3. He died after suffering a severe asthma attack .
[ترجمه ترگمان]او پس از رنج بردن از یک حمله شدید به آسم درگذشت
[ترجمه گوگل]او پس از یک حمله شدید آسم فوت کرد

4. Roger was hospitalized after a severe asthma attack.
[ترجمه ترگمان]راجر پس از حمله شدید به آسم، در بیمارستان بستری شد
[ترجمه گوگل]راجر پس از یک حمله شدید آسم در بیمارستان بستری شد

5. Or you have an asthma attack?
[ترجمه ترگمان]یا حمله آسم داشته باشی؟
[ترجمه گوگل]یا شما یک حمله آسم دارید؟

6. Still, the smell of smoke inevitably triggers an asthma attack.
[ترجمه ترگمان]با این حال، بوی دود به ناچار باعث حمله به آسم می شود
[ترجمه گوگل]با این حال، بوی دود به طور ناگهانی منجر به حمله آسم می شود

7. My lungs are screaming and threatening an asthma attack.
[ترجمه ترگمان]ریه هایم در حال جیغ زدن هستند و حمله asthma را تهدید می کنند
[ترجمه گوگل]ریه های من فریاد می زنند و تهدید حمله آسم می کنند

8. She felt an asthma attack coming on.
[ترجمه ترگمان] دچار حمله تنگی شده بود
[ترجمه گوگل]او احساس حمله آسم را داشت

9. An asthma attack affects the bronchi and bronchioles in the lungs.
[ترجمه ترگمان]یک حمله آسم بر bronchi و bronchioles ریه ها تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]حمله آسم بر روی برونش ها و برونشیل ها در ریه ها تاثیر می گذارد

10. She has suffered several incidents of asthma attack in the past month, and has been in and out ER many times with allopathic treatment.
[ترجمه ترگمان]او در ماه گذشته چندین مورد حمله به آسم را متحمل شده است و بارها و بارها با درمان allopathic به اتاق اورژانس برده شده است
[ترجمه گوگل]او در ماه گذشته چندین حادثه آسم را تجربه کرده است و چندین بار با درمان الوپاتی درمان شده است

11. Watching a child struggle to breathe during an asthma attack is frightening for any parent.
[ترجمه ترگمان]تماشای یک کودک برای نفس کشیدن در طول یک حمله آسم برای هر والد، ترسناک است
[ترجمه گوگل]تماشای مبارزه کودک برای نفس کشیدن در طی یک حمله آسم، برای هر والدین ترسناک است

12. a severe asthma attack.
[ترجمه ترگمان]یک حمله شدید به آسم است
[ترجمه گوگل]یک حمله شدید آسم

13. Even if you are on an appropriate medication regimen, you may still get an occasional asthma attack.
[ترجمه ترگمان]حتی اگر رژیم دارویی مناسبی داشته باشید، ممکن است هنوز هم دچار سکته مغزی گاهی باشید
[ترجمه گوگل]حتی اگر شما در رژیم مناسب دارو باشید، ممکن است یک حمله اتفاقی گاه به گاه دریافت کنید

14. It can assist in diminishing the effects of an asthma attack and is an integral part of the childbirth process.
[ترجمه ترگمان]آلوئه ورا می تواند به کاهش اثرات حمله به آسم و بخش جدایی ناپذیر فرآیند زایمان کمک کند
[ترجمه گوگل]این می تواند در کاهش اثرات حمله آسم کمک کند و بخشی جدایی ناپذیر از روند زایمان است


کلمات دیگر: