کلمه جو
صفحه اصلی

assuredness


اطمینان، دلگرمی، خاطرجمعی، حتمی بودن

انگلیسی به فارسی

اطمینان


انگلیسی به انگلیسی

• composure, self-control, calmness

جملات نمونه

1. You will be full of assuredness and be brave in receiving challenge with Personal Trainer's encouragement.
[ترجمه ترگمان]شما پر از assuredness خواهید بود و در رسیدن به چالش با تشویق و تشویق شخصی شجاعت به خرج خواهید داد
[ترجمه گوگل]شما با اطمینان کامل خواهید بود و با تشویق شخصی ترنر، چالش برانگیز شوید

2. Assuredness, very difficult, Have no the advanced tool, only only have, some.
[ترجمه ترگمان]assuredness، خیلی سخت است، نه ابزار پیشرفته، فقط باید داشته باشد
[ترجمه گوگل]اطمینان، بسیار دشوار است، هیچ ابزار پیشرفته ای ندارند، فقط فقط برخی دارند

3. Clinging to outside sources indicates a lack of assuredness inwardly.
[ترجمه ترگمان]چسبیده به منابع بیرونی، فقدان assuredness درونی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]چسبیدن به منابع خارجی نشان دهنده فقدان اطمینان داخلی است

4. Assuredness, this is a Chinese New Year that float snow!
[ترجمه ترگمان]assuredness، امسال سال نوی چینی است که برف را شناور می کند!
[ترجمه گوگل]اطمینان، این یک سال نو چینی است که برف شناور است!

5. The major features of transpersonal experiences include wonderment, assuredness, wisdom, unity, universality, and influential power.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های اصلی تجربیات transpersonal عبارتند از شگفتی، حکمت، حکمت، وحدت، جهان شمولی و قدرت موثر
[ترجمه گوگل]ویژگی های عمده تجربیات transpersonal عبارتند از شگفتی، اطمینان، حکمت، وحدت، جهانی بودن و قدرت نفوذ

6. Probably and yes, his assuredness are too tired.
[ترجمه ترگمان]احتمالا و بله، assuredness خیلی خسته هستند
[ترجمه گوگل]احتمالا و بله، اطمینان او بسیار خسته است

7. Self - assuredness is also crucial for one activity that freelancers absolutely must engage in: self - promotion.
[ترجمه ترگمان]خود - assuredness برای یک فعالیت حیاتی است که freelancers باید در آن شرکت داشته باشد: خود ارتقا
[ترجمه گوگل]اعتماد به نفس نیز برای یک فعالیت که فارغ التحصیلان به طور کامل باید درگیر شوند عبارتند از: ارتقاء خود

8. Assuredness, rose, that is the color of a kind of blood!
[ترجمه ترگمان]Assuredness، رز، این رنگ یک نوع خون است!
[ترجمه گوگل]اطمینان، گل رز، این رنگ یک نوع خون است!

9. Say it with assuredness.
[ترجمه ترگمان]با \"assuredness\" بگو
[ترجمه گوگل]بگو با اطمینان

10. This a lyrical work written with the authority and assuredness of an experienced writer.
[ترجمه ترگمان]این یک اثر غنایی است که با قدرت و assuredness یک نویسنده با تجربه نوشته شده است
[ترجمه گوگل]این یک اثر ملودی است که با اقتدار و اطمینان یک نویسنده باتجربه نوشته شده است

11. Gone, maybe, are the famed histrionics but in their place is an assuredness which hints at a new maturity.
[ترجمه ترگمان]شاید، معروف هستند اما در جای آن ها an است که به یک بلوغ جدید اشاره می کند
[ترجمه گوگل]شاید، شاید، هنجارهای معروف هستند، اما در جای خود، اطمینان است که به بلوغ جدید اشاره دارد

12. Throughout his time at Old Trafford he has played with dazzling flair, breathtaking skill and a fleet-footed assuredness that has created unforgettable moments of magic.
[ترجمه ترگمان]او در تمام دوران خود در Trafford پیر با استعداد خیره کننده، مهارت نفس گیری و سبک fleet که لحظات فراموش نشدنی از جادو را ایجاد کرده است، بازی کرده است
[ترجمه گوگل]در طول زمان خود در Old Trafford او با خلق و خوی خیره کننده، مهارت های نفس گیر و اطمینان ناوگان ناامن که لحظات جادویی فراموش نشدنی را بازی کرده است

13. This is a lyrical work written with the authority and assuredness of an experienced writer.
[ترجمه ترگمان]این یک اثر غنایی است که با قدرت و assuredness یک نویسنده با تجربه نوشته شده است
[ترجمه گوگل]این یک کار خنده دار است که با اقتدار و اطمینان یک نویسنده باتجربه نوشته شده است

14. Life is happier if it is full of easiness and assuredness.
[ترجمه ترگمان]اگر پر از سادگی و assuredness باشد، زندگی شادتر است
[ترجمه گوگل]زندگی پر از اشتیاق و اطمینان است شادتر

پیشنهاد کاربران

یقین. بی گمانی


کلمات دیگر: