کلمه جو
صفحه اصلی

assistant professor


استادیار

انگلیسی به فارسی

استادیار


انگلیسی به انگلیسی

• member of a staff at a university whose classification is above instructor and below an associate professor

جملات نمونه

1. On I January 1803 he was appointed assistant professor at 100 guineas perannum.
[ترجمه ترگمان]در < Number > ۱۸۰۳ < \/ Number > در < Number > ۱۰۰ < \/ Number > گینی به عنوان استادیار انتخاب شد
[ترجمه گوگل]در 1 ژانویه 1803 او به عنوان استادیار در 100 guineas perannum منصوب شد

2. He Guangbang, MD Medical Assistant, Assistant Professor of Internal Medicine, He is the Director of the Medical Affairs Department.
[ترجمه ترگمان]او Guangbang، دستیار پروفسور پزشکی MD، مدیر دپارتمان امور پزشکی است
[ترجمه گوگل]او Guangbang، MD دستیار پزشکی، استادیار داخلی، او مدیر بخش امور پزشکی است

3. Assistent " Assistant professor is the first job on this path. "
[ترجمه ترگمان]استادیار Assistent اولین کار در این مسیر است \"
[ترجمه گوگل]Assistant 'استادیار اولین کار در این مسیر است '

4. An assistant professor who receives tenure becomes associate professor.
[ترجمه ترگمان]یک دستیار پروفسور که دوره تصدی را دریافت می کند، دانشیار است
[ترجمه گوگل]یک استادیار که مدرک دریافت می کند، استاد دانشگاه می شود

5. Tzahi Cath, an assistant professor of environmental science and engineering at the Colorado School of Mines noted the devices' limitations.
[ترجمه ترگمان]Tzahi Cath، استادیار علوم محیطی و مهندسی در دانشکده معادن کلرادو، به محدودیت های این دستگاه ها اشاره کرد
[ترجمه گوگل]Tzahi کات، استادیار علوم و مهندسی محیط زیست در دانشکده معدن کلرادو، محدودیت های دستگاه را ذکر کرد

6. Chinese academy of science, assistant professor, major research in plasma physics.
[ترجمه ترگمان]آکادمی علوم چین، استادیار، تحقیقات عمده در فیزیک پلاسما
[ترجمه گوگل]آکادمی چینی علوم، استادیار، تحقیقات عمده در فیزیک پلاسما

7. Michael Flaxman, Assistant Professor, Department of Urban Studies and Planning, MIT.
[ترجمه ترگمان]مایکل Flaxman، استادیار بخش مطالعات شهری و برنامه ریزی، ام آی تی
[ترجمه گوگل]مایکل فلکسمن، استاد، گروه مطالعات شهری و برنامه ریزی، MIT

8. Prep school kids have, as assistant professor at Columbia University Shamus Raham Khan says, "the ability to treat hierarchies as ladders, not ceilings. "
[ترجمه ترگمان]مدرسه ابتدایی کودکان به عنوان استادیار دانشگاه کلمبیا، Shamus Raham خان می گوید: \" توانایی برخورد با سلسله مراتب به عنوان نردبان، نه سقف \"
[ترجمه گوگل]شاموس رحام خان، استادیار دانشگاه کلمبیا می گوید: 'توانایی درمان سلول های بنیادی به عنوان نردبان، نه سقف '

9. An assistant professor who receives tenure becomes an professor and may later be appointed full professor.
[ترجمه ترگمان]یک پروفسور استادیار که دوره تصدی را دریافت می کند استاد می شود و ممکن است بعدا به عنوان استاد کامل منصوب شود
[ترجمه گوگل]یک استادیار که مدرک دریافت می کند، به عنوان استاد شناخته می شود و بعدا می تواند به استاد کامل منصوب شود

10. After that, the instructor instructor could become an assistant professor.
[ترجمه ترگمان]بعد از آن مربی می تواند به یک استاد تبدیل شود
[ترجمه گوگل]پس از آن، مربی تربیت معلم می تواند به عنوان استادیار تبدیل شود

11. That's a challenge Beazley, now an assistant professor with the Department of Computer Science at the University of Chicago, is tackling.
[ترجمه ترگمان]این چالشی است که در حال حاضر استادیار دانشکده علوم کامپیوتر در دانشگاه شیکاگو در حال رسیدگی به آن است
[ترجمه گوگل]این یک چالش بویزلی است که در حال حاضر دستیار پروفسور گروه علوم رایانه در دانشگاه شیکاگو است

12. Louis Hyman is an assistant professor of history at Cornell and the author of "Debtor Nation: A History of America in Red Ink. "
[ترجمه ترگمان]لوییس Hyman استادیار تاریخ در کورنل و نویسنده کتاب \"ملت Debtor: تاریخ آمریکا در جوهر قرمز\" است
[ترجمه گوگل]لوئیم هیمن استاد تاریخ در کورنل و نویسنده 'ملل بدهکار: تاریخ آمریکا در رنگ قرمز' است '

13. Dan Grossman is an assistant professor at the University of Washington in the Department of Computer Science and Engineering.
[ترجمه ترگمان]دن گراسمن استادیار دانشکده علوم و مهندسی کامپیوتر در دانشگاه واشنگتن است
[ترجمه گوگل]دن گروسمن استادیار دانشگاه واشنگتن در بخش علوم کامپیوتر و مهندسی است

14. He is assistant professor at the Columbia University Creative Writing Program in New York.
[ترجمه ترگمان]او استادیار برنامه نوشتن خلاق دانشگاه کلمبیا در نیویورک است
[ترجمه گوگل]او استادیار برنامه نوشتن خلاقیت دانشگاه کلمبیا در نیویورک است

15. Dr. David Dosa, a geriatrician and assistant professor of medicine at Brown University, said, "He doesn't make too many mistakes. "
[ترجمه ترگمان]دکتر دیوید Dosa، استادیار رشته پزشکی در دانشگاه براون، گفت: \" او اشتباه ات زیادی نمی کند
[ترجمه گوگل]دکتر دیوید داوس، متخصص جراحی و استادیار پزشکی در دانشگاه براون، گفت: 'او اشتباهات زیادی را مرتکب نمی شود '


کلمات دیگر: