کلمه جو
صفحه اصلی

dysplastic

انگلیسی به فارسی

دیسپلازیک


انگلیسی به انگلیسی

• of dysplasia (abnormal tissue growth)

جملات نمونه

1. It's a gradual process from dysplastic nodule(DN) to SHCC, sometimes MR manifestations of DN and SHCC are partly overlapped, making it difficult to differentiate them.
[ترجمه ترگمان]این یک فرآیند تدریجی از گره dysplastic (DN)تا SHCC است، گاهی اوقات manifestations از DN و SHCC تا حدودی همپوشانی دارند، و متمایز کردن آن ها مشکل است
[ترجمه گوگل]این یک فرایند تدریجی از گره های داپلاز (DN) به SHCC است، گاهی اوقات علائم MR از DN و SHCC تا حدی همپوشانی دارند، و ساختن آنها دشوار است

2. Dysplastic spondylolisthesis is due to a congenital sacral or L5 arch anomaly.
[ترجمه ترگمان]dysplastic spondylolisthesis ناشی از یک ناهنجاری مادرزادی یا ناهنجاری ضمنی L۵ است
[ترجمه گوگل]اسپوندیلولیستازیس Dysplastic به علت انسداد قاعده مادرزادی شکم یا L5 است

3. Conclusions Dysplastic gangliocytoma of the cerebellum is a benign neoplasm, and has a preferable prognosis.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری dysplastic gangliocytoma از مخچه neoplasm خوب است و یک پیش بینی بهتر دارد
[ترجمه گوگل]نتیجه گانگلیسیتومی داپلازی مخچه یک نئوپلاسم خوش خیم است و پیش آگهی مطلوبی دارد

4. Dysplastic hips are painful and lack smooth movements; therefore quality of life of the dog can be severely affected.
[ترجمه ترگمان]مفصل ران باعث درد و کمبود حرکات نرم می شود؛ بنابراین کیفیت زندگی این سگ می تواند به شدت تحت تاثیر قرار گیرد
[ترجمه گوگل]ناحیه تناسلی دردناک و دردناک است بنابراین کیفیت زندگی سگ را می توان به شدت تحت تاثیر قرار داد

5. I do not see dysplastic neurons or features of ependymal differentiation.
[ترجمه ترگمان]من نورون های dysplastic یا ویژگی های تمایز ependymal را نمی بینم
[ترجمه گوگل]من نورونهای دیسپلازیک یا ویژگی های تمایز اپندمی را نمی بینم

6. In other words, dysplastic changes as a sign of field cancerization is really underestimated and not well-studied yet.
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، تغییرات dysplastic به عنوان نشانه ای از cancerization میدان واقعا دست کم گرفته می شود و هنوز مورد مطالعه قرار نگرفته است
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، تغییرات پوسیدگی به عنوان نشانه ای از سرطان مزمن واقعا زیر ارزش است و هنوز به خوبی مطالعه نشده است

7. Furthermore, we found that HPV-positive dysplastic and tumorigenic cervical lesions were characterized by high levels of EZH2 protein in vivo.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، ما دریافتیم که dysplastic مثبت اچ پی وی (HPV)و ضایعات گردنی (tumorigenic)به وسیله سطوح بالایی از پروتئین EZH۲ در بدن مشخص می شوند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، ما دریافتیم که ضایعات انسداد پلاستیک و تومورنژیک HPV مثبت با سطح بالایی از پروتئین EZH2 در in vivo مشخص می شود

8. Mechanical stress on the dysplastic hip has been widely described, but dynamic instability requires further evaluation.
[ترجمه ترگمان]فشار مکانیکی بر روی مفصل ران به طور گسترده توصیف شده است، اما ناپایداری پویا نیازمند ارزیابی بیشتر است
[ترجمه گوگل]استرس مکانیکی بر لگن داپللاستی به طور گسترده توصیف شده است، اما بی ثباتی دینامیکی نیاز به ارزیابی بیشتر دارد

9. Results Hypothyroidism and sexual dysplastic has its unique clinical and pathological mechanism.
[ترجمه ترگمان]نتایج Hypothyroidism و dysplastic جنسی مکانیزم منحصر به فرد و pathological دارد
[ترجمه گوگل]نتایج هیپوتیروئیدی و دیسپلازیک جنسی دارای مکانیسم بالینی و آسیب شناختی منحصر به فرد است

10. In chronic disease, there may be dysplastic changes in the epithelial lining that may lead to development of adenocarcinoma.
[ترجمه ترگمان]در بیماری های مزمن، ممکن است تغییرات dysplastic در لایه پوششی وجود داشته باشد که ممکن است منجر به توسعه of شود
[ترجمه گوگل]در بیماری مزمن، ممکن است تغییرات پلاکتی در برداشتن اپیتلیال وجود داشته باشد که ممکن است به ایجاد آدنوکارسینوم منجر شود

11. Precursors to cancer, such as " dysplastic nevi" as precursors to melanoma, linked to several forms of cancer (late 1970s and early 1980s).
[ترجمه ترگمان]Precursors به سرطان مانند \" dysplastic به عنوان مواد اولیه در ملانوما که به چندین شکل سرطان مرتبط است (اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰)
[ترجمه گوگل]پیش آگهی های مربوط به سرطان، مانند 'Nevio Displastic Nevi' به عنوان پیش سازهای ملانوم، به چندین نوع سرطان مربوط می شود (اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980)

12. It is confirmed that the dysplastic nodule of liver cirrhosis is an important precancer to liver cancer.
[ترجمه ترگمان]تایید شده است که گره dysplastic سیروز جگر یک عامل مهم برای سرطان کبد است
[ترجمه گوگل]تأیید شده است که گره دیسپلازیک سیروز کبدی یک پیشگویی مهم برای سرطان کبد است

13. The left kidney was multicystic dysplastic. The sigmoid colon was extremely distended.
[ترجمه ترگمان]کلیه چپ، multicystic dysplastic بود روده \"sigmoid\" خیلی ورم کرده بود
[ترجمه گوگل]کلیه سمت چپ انسدادی مولتی سیستیک بود کولون سیگموئید بسیار پراکنده بود

14. The malignant potential of many other virus types mainly found in association with mild to moderate dysplastic smears is uncertain.
[ترجمه ترگمان]پتانسیل بدخیم بسیاری از انواع ویروس های دیگر عمدتا در ارتباط با mild متوسط to متوسط یافت می شود
[ترجمه گوگل]پتانسیل بدخیم بسیاری از انواع دیگر ویروس که عمدتا در ارتباط با اسمیرهای پلاکتی ملایم و متوسط ​​مشاهده شده، نامطلوب است

پیشنهاد کاربران

یاخته یا عضوی که بطور غیرطبیعی رشد یا تکامل یافته


کلمات دیگر: