کلمه جو
صفحه اصلی

dyspraxia


روانشناسى : کنش پریشى

انگلیسی به انگلیسی

• motion difficulty, difficulty in performance of intentional movements

جملات نمونه

1. This is implied by the dyspraxia that sometimes occurs in frontal or parietal lobe disease in the absence of paralysis.
[ترجمه ترگمان]این امر توسط the که گاهی در بیماری های بخش قدامی یا آهیانه ای رخ می دهد و در غیاب فلج رخ می دهد، به کار می رود
[ترجمه گوگل]این در معرض دیسپراکسی است که گاهی اوقات در بیماری لوب پیشانی یا پاریتال در غیاب فلج اتفاق می افتد

2. The World Health Organization estimates that dyspraxia affects 6 percent of all children to varying degrees, with some estimates suggesting the number may be as high as 20 percent.
[ترجمه ترگمان]سازمان بهداشت جهانی تخمین می زند که dyspraxia ۶ درصد از همه کودکان را به درجات مختلف تحت تاثیر قرار می دهد و برخی برآوردها نشان می دهد که این تعداد ممکن است تا ۲۰ درصد بالا باشد
[ترجمه گوگل]سازمان جهانی بهداشت برآورد می کند که اختلال هذیان 6 درصد از همه کودکان را در درجه های مختلف تحت تأثیر قرار می دهد و برخی برآوردها نشان می دهند که این تعداد ممکن است تا 20 درصد باشد

3. People have dyspraxia may even have trouble speaking, so imagine the difficulty in learning a sport.
[ترجمه ترگمان]افراد حتی ممکن است مشکل صحبت کردن داشته باشند، پس مشکل یادگیری یک ورزش را تصور کنید
[ترجمه گوگل]افراد مبتلا به دیسپراکسی ممکن است حتی صحبت کردن را مشکل کنند، بنابراین تصور کنید مشکل در یادگیری یک ورزش است

4. Social skills are another issue. People with dyspraxia can have trouble making friends.
[ترجمه ترگمان]مهارت های اجتماعی یک مساله دیگر هستند افراد مبتلا به dyspraxia می توانند برای ایجاد دوستی مشکل داشته باشند
[ترجمه گوگل]مهارت های اجتماعی مسئله دیگری است افراد مبتلا به دیسپراکسیا می توانند با دوستان خود مشکل داشته باشند

5. People with dyspraxia may even have trouble speaking. So imagine the difficulty in learning a sport.
[ترجمه ترگمان]افراد مبتلا به نارساخوانی ممکن است مشکل صحبت کردن داشته باشند پس مشکل یادگیری یک ورزش را تصور کنید
[ترجمه گوگل]افراد مبتلا به دیسپراکسی ممکن است حتی با صحبت کردن مشکل داشته باشند بنابراین تصور کنید مشکل در یادگیری یک ورزش است

6. People with dyspraxia may even have trouble speaking.
[ترجمه ترگمان]مردم با dyspraxia ممکن است حتی مشکل صحبت کردن داشته باشند
[ترجمه گوگل]افراد مبتلا به دیسپراکسی ممکن است حتی با صحبت کردن مشکل داشته باشند

7. Dyspraxia is a movement disorder.
[ترجمه ترگمان]Dyspraxia یک اختلال حرکتی است
[ترجمه گوگل]اختلال حرکتی اختلال حرکتی است

8. "Harry Potter" star Daniel Radcliffe recently revealed that he suffers from a mild case of dyspraxia and sometimes has trouble tying his shoes or writing a thank you note.
[ترجمه ترگمان]\"دنیل رادکلیف\"، ستاره هری پاتر، به تازگی اعلام کرده است که از یک مورد ملایم of رنج می برد و گاهی اوقات مشکل بستن کفش هایش یا نوشتن یک یادداشت تشکر را دارد
[ترجمه گوگل]دانیل رادکلیف ستاره هری پاتر اخیرا نشان داده است که او از یک مورد خفیف نارسایی ناشی از رنج می برد و گاهی اوقات در ارتباط با کفش هایش یا نوشتن یک یادداشت متشکل از مشکل است

9. We continue our series on learning disabilities with a look this week at a condition called dyspraxia.
[ترجمه ترگمان]ما به مجموعه خود در زمینه ناتوانی های یادگیری با نگاهی به این هفته در شرایطی که dyspraxia نامیده می شود ادامه می دهیم
[ترجمه گوگل]این سریال در مورد ناتوانی های یادگیری را با نگاهی به این هفته در شرایطی که به نام دیسپراکسای نامیده می شود، ادامه می دهیم

10. Experts say it is important for parents to provide help and support to Dyspraxia children from an early age.
[ترجمه ترگمان]متخصصان می گویند که برای والدین مهم است که کمک و حمایت از کودکان خردسال را از سنین پایین تامین کنند
[ترجمه گوگل]کارشناسان می گویند مهم است که والدین برای کمک به کودکان دشوار در دوران کودکی، از آنها حمایت کنند

11. The National Center for Learning Disabilities says people with dyspraxia have trouble planning and completing fine motor tasks.
[ترجمه ترگمان]مرکز ملی ناتوانی های یادگیری می گوید که افراد مبتلا به dyspraxia در برنامه ریزی و تکمیل وظایف مهم حرکتی مشکل دارند
[ترجمه گوگل]مرکز ملی ناتوانی در یادگیری می گوید افرادی که مبتلا به دیسپراکسی هستند برنامه ریزی و تکمیل وظایف حرکتی خوبی دارند

12. We continue our series on learning disabilities a look this week at a condition called dyspraxia.
[ترجمه ترگمان]ما به مجموعه خود در زمینه ناتوانی های یادگیری در این هفته در شرایطی به نام dyspraxia ادامه می دهیم
[ترجمه گوگل]این سریال در مورد ناتوانی های یادگیری در این هفته در شرایطی به نام دیسپراکسی ادامه می دهد

13. Experts say it is important for parents to provide help and support to dyspraxia children from the early age.
[ترجمه ترگمان]متخصصان می گویند که برای والدین مهم است که کمک و حمایت از کودکان خردسال را از سنین پایین تامین کنند
[ترجمه گوگل]کارشناسان می گویند که والدین برای کمک به کودکان مبتلا به دیسپاشیا از سالخوردگی مهم است

14. We continue our serials on learning disabilities with a look this week at a condition called dispressia ( Dyspraxia ). dispressia ( Dyspraxia ) is a movement disorder.
[ترجمه ترگمان]ما سریال های خود را در زمینه ناتوانی های یادگیری با نگاهی به این هفته در شرایطی به نام dispressia (Dyspraxia)ادامه می دهیم dispressia (Dyspraxia)یک اختلال حرکتی است
[ترجمه گوگل]ما در این هفته در شرایطی به نام دیسپرسیا (Dyspraxia)، سریالهای ما را در زمینه ناتوانی های یادگیری ادامه می دهیم دیسپریا (اختلال حرکتی) یک اختلال حرکتی است


کلمات دیگر: