غذای ناسالم، گنده خوراک، هله هوله
junk food
غذای ناسالم، گنده خوراک، هله هوله
انگلیسی به فارسی
غذای آشغال
غذای ناسالم، گنده خوراک، هله هوله
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: prepackaged snack food that is low in nutritional value but usu. high in calories.
• food with little or no nutritional value
junk food is food that is not very good for your health but is easy and quick to prepare.
junk food is food that is not very good for your health but is easy and quick to prepare.
مترادف و متضاد
unhealthful food
Synonyms: candy, canned food, convenience food, dehydrated food, fast food, frozen food, prepackaged food, processed food, snack food, snacks, unhealthy food
جملات نمونه
1. Most junk food is high in sugar.
[ترجمه Nastrn] اغلب غذاهای ناسالم دارای قند زیاد است
[ترجمه BAHAR] اکثر غذا های ناسالم دارای قند زیاد هستند
[ترجمه Nima] بیشتر غذاهای فست فودی دارای قند زیادی هستند
[ترجمه ترگمان]اغلب غذاهای کم ارزش در شکر زیاد هستند[ترجمه گوگل]اکثر مواد غذایی نوشیدنی دارای قند زیاد است
2. He eats a lot of junk food and doesn't get enough exercise.
[ترجمه saghi] او غذای ناسالم ( فست فود ) زیادی می خورد و به اندازه کافی هم ورزش نمی کند
[ترجمه ^.^] او غذاهای ناسالم ( هله هوله ) فراوانی میخورد و به مقدار کافی ورزش نمیکند .
[ترجمه ترگمان]او خیلی از غذاهای ناسالم را می خورد و به اندازه کافی ورزش نمی کند[ترجمه گوگل]او غذای ناخواسته را می خورد و به اندازه کافی ورزش نمی کند
3. Kids are all prone to eat junk food.
[ترجمه saghi] کودکان مستعد خوردن غذاهای ناسالم هستند ( علاقه دارند بخورند ) .
[ترجمه ترگمان]کودکان همگی مستعد خوردن غذاهای ناسالم هستند[ترجمه گوگل]بچه ها همه مستعد خوردن غذاهای ناخواسته هستند
4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
5. As a nation, our consumption of junk food is horrifying.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک ملت، مصرف مواد غذایی بی ارزش بسیار ترسناک است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک ملت، مصرف ما از مواد غذایی ناخواسته وحشتناک است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک ملت، مصرف ما از مواد غذایی ناخواسته وحشتناک است
6. He lived on a diet of junk food.
[ترجمه محدثه] زندگی او بر پایه ی ( یا رژیم ) خوردن فست فود جلو می رود.
[ترجمه ترگمان]او در رژیم غذایی ناسالم زندگی می کرد[ترجمه گوگل]او در رژیم غذایی ناخواسته زندگی کرد
7. My son likes junk food such as crips, sweets an fizzy drinks.
[ترجمه ترگمان]پسر من غذای اضافی دوست دارد مثل crips، شیرینی و نوشابه fizzy
[ترجمه گوگل]پسر من غذاهای ناخواسته مانند کرم ها، شیرینی ها و نوشیدنی ها را دوست دارد
[ترجمه گوگل]پسر من غذاهای ناخواسته مانند کرم ها، شیرینی ها و نوشیدنی ها را دوست دارد
8. Living on junk food day in day out is not good for you.
[ترجمه ترگمان]زندگی در روز غذاهای ناسالم در روز برای شما خوب نیست
[ترجمه گوگل]زندگی روزمره غذای بی خطر برای شما خوب نیست
[ترجمه گوگل]زندگی روزمره غذای بی خطر برای شما خوب نیست
9. He seems to live off junk food.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که او با غذاهای ناسالم زندگی می کند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که غذای ناخواسته زندگی می کند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که غذای ناخواسته زندگی می کند
10. He eats a lot of junk food, and he doesn't get enough rest.
[ترجمه ترگمان]غذای زیادی می خورد و به اندازه کافی استراحت نمی کند
[ترجمه گوگل]او مقدار زیادی مواد غذایی ناخواسته می خورد و او به اندازه کافی استراحت نمی کند
[ترجمه گوگل]او مقدار زیادی مواد غذایی ناخواسته می خورد و او به اندازه کافی استراحت نمی کند
11. I sit around all day and eat junk food out of boredom.
[ترجمه ترگمان]من تمام روز رو میشینم و غذاهای junk می خورم
[ترجمه گوگل]من در تمام روز نشستم و غذای ناخواسته را از خستگی می خورم
[ترجمه گوگل]من در تمام روز نشستم و غذای ناخواسته را از خستگی می خورم
12. It's too easy to end up living off junk food.
[ترجمه ترگمان]زندگی کردن از غذاهای آشغال خیلی راحت است
[ترجمه گوگل]این بسیار آسان است که در نهایت زندگی کردن با مواد غذایی ناخواسته به پایان برسد
[ترجمه گوگل]این بسیار آسان است که در نهایت زندگی کردن با مواد غذایی ناخواسته به پایان برسد
13. Tim eats way too much junk food.
[ترجمه ترگمان]تیم غذای بیش از حد هله وهوله می خورد
[ترجمه گوگل]تیم غذای بیش از حد ناخواسته را می خورد
[ترجمه گوگل]تیم غذای بیش از حد ناخواسته را می خورد
14. Probably because of a diet of junk food and a general reluctance as a nation to exercise.
[ترجمه ترگمان]شاید به خاطر رژیم غذایی ناسالم و بی میلی عمومی به عنوان یک ملت برای ورزش کردن
[ترجمه گوگل]احتمالا به خاطر یک رژیم غذایی ناخواسته و یک بی میلی به عنوان یک ملت برای تمرین
[ترجمه گوگل]احتمالا به خاطر یک رژیم غذایی ناخواسته و یک بی میلی به عنوان یک ملت برای تمرین
15. Stef, Hugo pointed out, was dead set against junk food.
[ترجمه ترگمان]هوگو با اشاره سر تصدیق کرد که در برابر غذاهای ناسالم نیز مرده بود
[ترجمه گوگل]هوگو اشاره کرد که Stef، مرده است در برابر غذای ناخواسته
[ترجمه گوگل]هوگو اشاره کرد که Stef، مرده است در برابر غذای ناخواسته
پیشنهاد کاربران
The foods that are bad for your health
غذاهای آت و آشغال
غذای ناسالم و ضرر دار
هله هوله ، فست فود، غذا های ناسالم
junk food رو برای چیپس و پفک و تنقلات های دیگه
هله هوله و غذاهای ناسالم آماده. مثله پفک و چیپس و کالباس . با fast food کمی فرق میکند
غذای مزخرف - غذای آماده و به درد نخور
غذای کم ارزش، مثلا پرچرب یاباخطربالا
هله هوله
غذای ناسالم
غذای ضرر دار
تنقلات
غذا های پر ضرر
غزای آشغال ن ناسالم و. غزای مضر هله هوله
غذای بیهوده
تنقلات ، هله هوله
غذای ناسالم. غذای مضر برای بدن. غذایی که به بدن آسیب می رساند.
هله هوله
غذا هایی با ارزش غذایی پایین
غذا های محبوب و سریع الطبخ مانند . frenchfried, pizza, hamburger, sandwich, etc
غذا هایی با ارزش غذایی پایین
غذا های محبوب و سریع الطبخ مانند . frenchfried, pizza, hamburger, sandwich, etc
غذا های مضر پرچرب
غذا های مضر مثل فست فود
غذا های نا سالم.
غذای کم ارزش ( فست فود )
غذای بیرون ، هله هوله
هله و هوله
غذای بی ارزش
غذاهای کم ارزش
غذاهای ناسالم - غذاهای مضر
غذای ناسالم و مضر
غذای مضر
junk food=هله هوله _ تنقلات_چیس ، پفک، لواشک و . . .
junk food ( تغذیه )
واژه مصوب: هَلِهخوراک
تعریف: هریک از انواع خوراکی های با ارزش تغذیهای کم که اغلب به عنوان تنقلات مصرف میشود
واژه مصوب: هَلِهخوراک
تعریف: هریک از انواع خوراکی های با ارزش تغذیهای کم که اغلب به عنوان تنقلات مصرف میشود
کلمات دیگر: