کلمه جو
صفحه اصلی

workflow

انگلیسی به انگلیسی

• order of activities associated with a particular task between start and completion; scheduling of tasks within a computer system (computers)

جملات نمونه

1. Users can reportedly modify the workflow process on the fly.
[ترجمه رضا] گفته شده که کاربران می توانند گردش کار را در حین عملیات تغییر دهند.
[ترجمه ترگمان]بنا بر گزارش ها، کاربران می توانند روند کار گردش کار را در پرواز اصلاح کنند
[ترجمه گوگل]کاربران می توانند از طریق گزارش روند پردازش را در پرواز تغییر دهند

2. But the high cost of workflow systems limits their appeal to the larger organisation.
[ترجمه ترگمان]اما هزینه بالای سیستم های گردش کار جذابیت خود را به سازمان بزرگ تر محدود می کند
[ترجمه گوگل]اما هزینه های بالای سیستم های گردش کار درخواست تجدید نظر خود را نسبت به سازمان بزرگتر محدود می کنند

3. It also features its own workflow engine and Query-by-Example facility.
[ترجمه ترگمان]این مدل همچنین موتور گردش کار خودش و ساختمان نمونه از پرس و جو را نیز مشخص می کند
[ترجمه گوگل]همچنین دارای موتور گردش کار خود و امکانات Query by Example است

4. Using workflow, one hardware manufacturer managed to cut the time taken to process an invoice from six weeks to three days.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از جریان کار، یک تولیدکننده سخت افزار موفق به کاهش زمان صرف شده برای پردازش یک فاکتور از شش هفته تا سه روز شد
[ترجمه گوگل]با استفاده از گردش کار، یک سازنده سخت افزار موفق به کاهش زمان گرفته شده برای پردازش صورتحساب از شش هفته تا سه روز شد

5. Adds an accounts receivable symbol to your workflow flowchart.
[ترجمه ترگمان]تبدیل یک نماد حساب های دریافتی به نمودار جریان کار تان
[ترجمه گوگل]نماد حساب کاربری دریافتی را به جریان flowchart خود اضافه می کند

6. Based on the combination of workflow engine and intelligent form, which is used as information carrier, this paper provides a lightweight and flexible transaction processing system.
[ترجمه ترگمان]براساس ترکیب موتور گردش کار و فرم هوشمند، که به عنوان حامل اطلاعات استفاده می شود، این مقاله یک سیستم پردازش تراکنش انعطاف پذیر و انعطاف پذیر فراهم می کند
[ترجمه گوگل]بر اساس ترکیبی از موتور گردش کار و شکل هوشمند که به عنوان حامل اطلاعات استفاده می شود، این مقاله یک سیستم پردازش معامله سبک و قابل انعطاف را فراهم می کند

7. You can see many of the same workflow tools from other scenarios, but in this case, a differential analysis tool also compares the patterns of related inputs, supporting sophisticated analysis.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید بسیاری از ابزارهای جریان کار را از سناریوهای دیگر ببینید، اما در این حالت یک ابزار آنالیز افتراقی، الگوهای ورودی مربوطه را با پشتیبانی تجزیه و تحلیل پیچیده مقایسه می کند
[ترجمه گوگل]شما می توانید بسیاری از ابزار گردش کار مشابه را از سایر دیگر ببینید، اما در این مورد، یک ابزار تحلیل دیفرانسیل نیز الگوهایی از ورودی های مربوطه را تجزیه و تحلیل، تجزیه و تحلیل پیچیده را مقایسه می کند

8. The 4 th chapter explains Workflow Reference Model and functions of every interface.
[ترجمه ترگمان]فصل چهارم مدل مرجع گردش کار و توابع هر رابط را توضیح می دهد
[ترجمه گوگل]فصل چهارم مدل مدل کارآیی و توابع هر رابط را توضیح می دهد

9. Adds a information systems symbol to your workflow flowchart.
[ترجمه ترگمان]یک سمبل سیستم های اطلاعاتی را به نمودار جریان کار شما تبدیل کنید
[ترجمه گوگل]نماد سیستم های اطلاعاتی را به فلوچارت گردش کار اضافه می کند

10. Adds a personnel and staff symbol to your workflow flowchart.
[ترجمه ترگمان]یک نماد کارکنان و پرسنل را به نمودار جریان کار خود تبدیل کنید
[ترجمه گوگل]نماد کارکنان و کارکنان را به فلوچارت گردش کار خود اضافه می کند

11. Makesthe workflow technology of batch data processing apply to voltage guidelinemanagement, has improved the efficiency and quality of voltage management andlightened the work load of manager greatly.
[ترجمه ترگمان]فن آوری گردش کار گروهی از پردازش داده های گروهی به ولتاژ guidelinemanagement ولتاژ اعمال می شود، کارایی و کیفیت مدیریت ولتاژ را تا حد زیادی بهبود بخشیده است
[ترجمه گوگل]تکنولوژی گردش کار Makesthe از پردازش داده های دسته ای به مدیریت هدایت ولتاژ اعمال می شود، باعث بهبود کارایی و کیفیت مدیریت ولتاژ شده و میزان کار مدیران را تا حد زیادی افزایش داده است

12. The verification of throughness of workflow logic is very expensive both in time and space. The state ex- plosion is the main difficulty.
[ترجمه ترگمان]تایید کارایی منطق گردش کار هم در زمان و هم در فضا بسیار هزینه بر است مشکل اصلی دولت، مشکل اصلی است
[ترجمه گوگل]تأیید شفافیت منطق گردش کار در زمان و مکان خیلی گران است گستردگی دولت مشکل اصلی است

13. Key requirements of collaborative method of use are workflow support with check-in/check-out functions, support for relationships, and product hierarchy management.
[ترجمه ترگمان]نیازمندی های کلیدی روش مشارکتی، پشتیبانی گردش کار با توابع چک \/ بازرسی \/ بازرسی، پشتیبانی از روابط، و مدیریت سلسله مراتب محصول هستند
[ترجمه گوگل]الزامات کلیدی روش همکاری استفاده از پشتیبانی گردش کار با توابع ورود / چک کردن، پشتیبانی از روابط و مدیریت سلسله مراتب محصول است

14. The development of an executable workflow is a key step in the on demand business process life cycle method.
[ترجمه ترگمان]توسعه جریان کار اجرایی یک گام کلیدی در فرآیند تقاضا برای چرخه عمر فرآیند کسب وکار است
[ترجمه گوگل]توسعه یک گردش کار اجرایی یک گام کلیدی در فرایند چرخه عمر کسب و کار در تقاضا است

15. The adaptability is a sticking point of the workflow system.
[ترجمه ترگمان]سازگاری یک نقطه sticking از سیستم گردش کار است
[ترجمه گوگل]سازگاری نقطه عطفی در سیستم گردش کار است

دانشنامه عمومی

گردش کار، جریان کار، دنباله کار


پیشنهاد کاربران

روند کاری

روند کار

گردشکار

روند کاری، جریان کاری، گردش کاری

جریان کار
گردش کار

نمودار جریان کار
کار نما
کار جریان
کار نمایه
کار مسیر


کلمات دیگر: