کلمه جو
صفحه اصلی

resided

انگلیسی به فارسی

ساکن، ساکن شدن، سکونت کردن، مستقر بودن، اقامت داشتن، مسکن داشتن، مقیم شدن، ساکن بودن


پیشنهاد کاربران

مقیم بودن

سکونت داشتن ، ساکن بودن در شهر یا مکان


کلمات دیگر: