قلبا,ازته دل ,ازصمیم قلب
cordially
قلبا,ازته دل ,ازصمیم قلب
انگلیسی به فارسی
صمیمانه
انگلیسی به انگلیسی
• in a friendly manner, warmly
جملات نمونه
1. akbar shook my hand cordially
اکبر صمیمانه دست مرا فشرد.
2. You are cordially invited to attend the annual parish meeting.
[ترجمه امین] شما صمیمانه برای شرکت در نشست سالانه محله دعوت شده اید
[ترجمه ترگمان]شما صمیمانه از شما دعوت کرده اید که در جلسه سالیانه شرکت کنید[ترجمه گوگل]شما صمیمانه دعوت شده برای شرکت در مجمع سالانه انجمن
3. On a personal level, they came to be cordially disliked.
[ترجمه ترگمان]در یک سطح خصوصی، آن ها از صمیم قلب از آن بیزار بودند
[ترجمه گوگل]در سطح شخصی، آنها به شدت دوست نداشتند
[ترجمه گوگل]در سطح شخصی، آنها به شدت دوست نداشتند
4. You are cordially invited to our wedding on May
[ترجمه ترگمان]شما صمیمانه به عروسی ما در ماه می دعوت شده اید
[ترجمه گوگل]شما صمیمانه به عروسی ما در ماه مه دعوت شده است
[ترجمه گوگل]شما صمیمانه به عروسی ما در ماه مه دعوت شده است
5. They all greeted me very cordially and were eager to talk about the new project.
[ترجمه ترگمان]آن ها خیلی با صمیمیت از من استقبال کردند و مشتاق صحبت در مورد پروژه جدید بودند
[ترجمه گوگل]همه آنها بسیار صمیمانه ملاقات کردند و مشتاقانه درباره پروژه جدید صحبت کردند
[ترجمه گوگل]همه آنها بسیار صمیمانه ملاقات کردند و مشتاقانه درباره پروژه جدید صحبت کردند
6. You are cordially invited to a celebration for Mr Michael Brown on his retirement.
[ترجمه ترگمان]شما صمیمانه به جشنی برای آقای مایکل براون در دوران بازنشستگی خود دعوت شده اید
[ترجمه گوگل]شما صمیمانه به یک جشن برای آقای مایکل براون در بازنشستگی خود دعوت شده است
[ترجمه گوگل]شما صمیمانه به یک جشن برای آقای مایکل براون در بازنشستگی خود دعوت شده است
7. It seemed a good sign that they're cordially hobnobbing at the first time meeting.
[ترجمه ترگمان]این نشانه خوبی بود که در نخستین دیدار با یکدیگر آشتی کردند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید یک نشانه خوب است که آنها در جلسه برای اولین بار در حوادث غافلگیر می شوند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید یک نشانه خوب است که آنها در جلسه برای اولین بار در حوادث غافلگیر می شوند
8. He greeted her most cordially.
[ترجمه ترگمان]از صمیم قلب با او خوش وبش کرد
[ترجمه گوگل]او صمیمانه از او خوش آمد گفت
[ترجمه گوگل]او صمیمانه از او خوش آمد گفت
9. They hailed us cordially.
[ترجمه ترگمان]آن ها با گرمی از ما استقبال کردند
[ترجمه گوگل]آنها ما را با مهربانی به ما تبریک گفتند
[ترجمه گوگل]آنها ما را با مهربانی به ما تبریک گفتند
10. The evening ended cordially with handshakes all round.
[ترجمه ترگمان]تمام شب با فشردن دست، صمیمانه به پایان می رسید
[ترجمه گوگل]این شب با مهر و موم با دستها تمام شد
[ترجمه گوگل]این شب با مهر و موم با دستها تمام شد
11. I should have agreed with him more cordially if that one man had been somebody else.
[ترجمه ترگمان]اگر این مرد شخص دیگری بود باید با او موافقت می کردم
[ترجمه گوگل]من باید با او صمیمانه تر موافق باشم اگر این یک نفر دیگر کسی بوده است
[ترجمه گوگل]من باید با او صمیمانه تر موافق باشم اگر این یک نفر دیگر کسی بوده است
12. The Volunteers were received cordially but with restraint.
[ترجمه ترگمان]داوطلب شدم، اما با خودداری و خویشتن داری
[ترجمه گوگل]داوطلبان به طور صحیح، اما با محدودیت دریافت کردند
[ترجمه گوگل]داوطلبان به طور صحیح، اما با محدودیت دریافت کردند
13. We cordially invite you to learn more about our community, enjoy our warm hospitality and join in the fun!
[ترجمه ترگمان]ما صمیمانه از شما دعوت می کنیم که بیشتر در مورد جامعه خود یاد بگیرید، از مهمان نوازی گرم خود لذت ببرید و به این سرگرمی ملحق شوید!
[ترجمه گوگل]ما از شما دعوت می کنیم تا در مورد جامعه ما بیشتر بیاموزید، از مهمان نوازی گرم ما لذت ببرید و از آن لذت ببرید!
[ترجمه گوگل]ما از شما دعوت می کنیم تا در مورد جامعه ما بیشتر بیاموزید، از مهمان نوازی گرم ما لذت ببرید و از آن لذت ببرید!
14. I was able to work cordially with Jan.
[ترجمه شیوا] من میتوانستم با جان صمیمانه کار کنم
[ترجمه ترگمان]می توانستم با تمام وجودم صمیمانه کار کنم[ترجمه گوگل]من توانستم با ژانویه همکاری خوبی داشته باشم
پیشنهاد کاربران
مهربانانه
دوستانه
مخلصانه
شربت تمشک
کلمات دیگر: