کلمه جو
صفحه اصلی

digging


معنی : نبش
معانی دیگر : کنش، حفر، حفریات، خانه، منزل

انگلیسی به فارسی

حفر، نبش


انگلیسی به انگلیسی

• burrowing, hoeing

مترادف و متضاد

نبش (اسم)
edge, excavation, digging

جملات نمونه

1. digging out the weeds is a bit of a fag
وجین کردن علف های هرزه،کار سختی است.

2. digging the panama canal took several years
کندن آبراه پاناما چندین سال طول کشید.

3. digging too many wells dries an aquifer
کندن چاه های زیاد لایه ی آب دار را خشک می کند.

4. grave digging is a rotten job
قبر کنی شغل ناخوشایندی است.

5. the digging of the canal took three years
حفر آبراه سه سال طول کشید.

6. he is digging away at geometry problems
او دارد سخت روی مسائل هندسه کار می کند.

7. Digging your grave with your own teeth.
[ترجمه ترگمان]دارم قبر تو رو با دندون های خودت می کنم
[ترجمه گوگل]کاوش گور خود را با دندان های خود

8. He is digging in his garden.
[ترجمه ترگمان]دارد باغ خود را می کند
[ترجمه گوگل]او در باغش حفر می کند

9. I think I'll do some digging in the garden.
[ترجمه ترگمان]فکر کنم یه کمی تو باغچه تحقیق کنم
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم بعضی از حشرات را در باغ انجام می دهم

10. They were digging up worms to use for bait.
[ترجمه ترگمان]اونا دنبال کرم کردن که برای طعمه استفاده کنن
[ترجمه گوگل]آنها کرم ها را برای استفاده از طعمه ها کشیدند

11. I spent the morning digging.
[ترجمه ترگمان] امروز صبح داشتم تحقیق می کردم
[ترجمه گوگل]صبح زود هدر رفتم

12. Stop slacking and get on with that digging!
[ترجمه ترگمان]تنبلی نکنید و با این جست و جو ادامه بدهید!
[ترجمه گوگل]توقف لغزیدن و گرفتن با آن حفاری!

13. A concrete foundation was poured after digging down to firm ground.
[ترجمه ترگمان]یک بنیاد بتن پس از حفر زمین محکم به زمین ریخته شد
[ترجمه گوگل]یک بنیاد بتونی بعد از حفر کردن زمین به پایه ریخته شد

14. They have been digging away for two hours.
[ترجمه ترگمان] دو ساعته که دارن تحقیق میکنن
[ترجمه گوگل]آنها برای دو ساعت حفر شده اند

15. They are digging into all the old files connected with this case.
[ترجمه ترگمان]دارن پرونده های قدیمی رو بررسی میکنن که با این پرونده مرتبط هستن
[ترجمه گوگل]آنها به تمام فایل های قدیمی مرتبط با این پرونده حفر می شوند

پیشنهاد کاربران

در والیبال
توپ گیری

Digging up: کَندن

کندوکاو

کندن، له کردن،

گشتن دنبال چیزی بی سرو صدا و اروم

کشف کردن

Digging :تحقیق کردن
I did a little digging
من یکمی تحقیق کردم


کلمات دیگر: