کلمه جو
صفحه اصلی

regretting

انگلیسی به فارسی

پشیمانی، افسوس خوردن، حسرت بردن


پیشنهاد کاربران

پشیمانی
I am regretting to eat that chocolate because it was so fullcab
من از خوردن آن شکلات پشیمانم چون پرکربوهیدرت بود

پشیمانی، حسرت بردن، افسوس خوردن


کلمات دیگر: