سیار، رایج
circulating
سیار، رایج
انگلیسی به فارسی
گردشگری، به گردش در اوردن، گردش کردن، بخشنامه کردن، بدور محور گشتن
انگلیسی به انگلیسی
• passing from one to another; moving in a circuit and returning to the same point
جملات نمونه
1. circulating capital
سرمایه ی در گردش
2. circulating capital
سرمایه ی در گردش،سرمایه ی جاری
3. he was circulating among the guests and greeting every one
او در میان مهمانان می گردید و از همه احوالپرسی می کرد.
4. a report was circulating that he was ill
هو پیچیده بود که بیمار است.
5. many tales are circulating about her behavior
درباره ی رفتار او شایعات فراوانی دهان به دهان می گردد.
6. Some malicious rumours are circulating about his past.
[ترجمه ترگمان]برخی شایعات مغرضانه در مورد گذشته اش در جریان است
[ترجمه گوگل]برخی از شایعات مخرب در مورد گذشته خود منتشر شده است
[ترجمه گوگل]برخی از شایعات مخرب در مورد گذشته خود منتشر شده است
7. Unfounded rumours began circulating that Ian and Susan were having an affair.
[ترجمه ترگمان]شایعاتی پخش شد که ایان و سوزان با هم رابطه داشتن
[ترجمه گوگل]شایعات بی اساس شروع به پخش شدن کردند که یان و سوزان در حال وقوع بودند
[ترجمه گوگل]شایعات بی اساس شروع به پخش شدن کردند که یان و سوزان در حال وقوع بودند
8. Swimming helps to get the blood circulating through the muscles.
[ترجمه ترگمان]شنا کردن به گردش خون در میان ماهیچه ها کمک می کند
[ترجمه گوگل]شنا کمک می کند که خون از طریق عضلات گردش کند
[ترجمه گوگل]شنا کمک می کند که خون از طریق عضلات گردش کند
9. With technical details of the security system already circulating on the Internet, instructions for cracking it will almost certainly make their way into the computer underground.
[ترجمه ترگمان]با جزییات فنی سیستم امنیتی که در حال حاضر در اینترنت منتشر شده است، دستورالعمل شکستن آن قطعا راه خود را به داخل کامپیوتر باز خواهد کرد
[ترجمه گوگل]با جزئیات فنی سیستم امنیتی که در حال حاضر در اینترنت پخش می شود، دستورالعمل هایی برای ترک آن تقریبا قطعا راه خود را به زیر زمین کامپیوتر می رسانند
[ترجمه گوگل]با جزئیات فنی سیستم امنیتی که در حال حاضر در اینترنت پخش می شود، دستورالعمل هایی برای ترک آن تقریبا قطعا راه خود را به زیر زمین کامپیوتر می رسانند
10. This year anonymous leaflets have been circulating in Peking.
[ترجمه ترگمان]امسال برگه های بی نام و نشان در شهر پکن پخش شده اند
[ترجمه گوگل]این جزوات ناشناس در این سال در پکن در حال گردش است
[ترجمه گوگل]این جزوات ناشناس در این سال در پکن در حال گردش است
11. There's a story circulating around the office that you are about to leave the company.
[ترجمه ترگمان]داستانی در اطراف اداره وجود دارد که شما قصد ترک شرکت را دارید
[ترجمه گوگل]یک داستان در اطراف دفتر وجود دارد که می خواهید شرکت را ترک کنید
[ترجمه گوگل]یک داستان در اطراف دفتر وجود دارد که می خواهید شرکت را ترک کنید
12. In 1784 he established his first circulating library.
[ترجمه ترگمان]در ۱۷۸۴ اولین کتابخانه سیار خود را تاسیس کرد
[ترجمه گوگل]او در سال 1784 اولین کتابخانه در حال گردش خود را تاسیس کرد
[ترجمه گوگل]او در سال 1784 اولین کتابخانه در حال گردش خود را تاسیس کرد
13. He was accused of circulating forged banknotes.
[ترجمه ترگمان]او متهم به انتشار اسکناس های جعلی شده بود
[ترجمه گوگل]او متهم به گردش پول نقد جعلی شد
[ترجمه گوگل]او متهم به گردش پول نقد جعلی شد
14. Stories began circulating about her madcap lifestyle.
[ترجمه ترگمان]داستان در مورد سبک زندگی madcap شروع شد
[ترجمه گوگل]داستان ها در مورد سبک زندگی جنون آمیز خود منتشر شد
[ترجمه گوگل]داستان ها در مورد سبک زندگی جنون آمیز خود منتشر شد
15. Rumours are circulating in Whitehall.
[ترجمه ترگمان]شایعاتی در وایت هال در جریان است
[ترجمه گوگل]شایعات در وایتهال پخش می شوند
[ترجمه گوگل]شایعات در وایتهال پخش می شوند
16. Her job involves chairing meetings, and producing and circulating the minutes of those meetings.
[ترجمه ترگمان]کار او شامل جلسات، و تولید و گردش در دقایق این جلسات است
[ترجمه گوگل]کار او شامل سرپرستی جلسات و تولید و توزیع پرونده آن جلسات است
[ترجمه گوگل]کار او شامل سرپرستی جلسات و تولید و توزیع پرونده آن جلسات است
پیشنهاد کاربران
در حال گردش
circulating isolate ایزوله در حال گردش
circulating isolate ایزوله در حال گردش
گردان
در چرخش، در جریان، در گردش
چرخه
چرخشی
چرخشی
گسترش پیدا کردن
کلمات دیگر: