بسوز و بساز باهاش
live with it
پیشنهاد کاربران
قبول کردن شکست و کنار آمدن با آن
اصطلاحی که طرفین معامله برای "کنار آمدن با یکدیگر" به کار می برند.
مثال:
_I also need a retainer. Would ten percent be acceptable to you?
I can live with that.
_ به یک مستخدم هم نیاز دارم. شما ده درصد هزینه اش را پرداخت می کنید؟
با هم کنار می آییم.
مثال:
_I also need a retainer. Would ten percent be acceptable to you?
I can live with that.
_ به یک مستخدم هم نیاز دارم. شما ده درصد هزینه اش را پرداخت می کنید؟
با هم کنار می آییم.
کنار اومدن/ساختن/سرکردن با چیزی،
قبول کردن واقعیت
کلمات دیگر: