گروه فشار (که با فشار وارد آوردن به اولیای امور و نمایندگان مجلس و غیره اعمال نفوذ می کند)
pressure group
گروه فشار (که با فشار وارد آوردن به اولیای امور و نمایندگان مجلس و غیره اعمال نفوذ می کند)
انگلیسی به فارسی
گروه فشار (که با فشار وارد آوردن به اولیای امور و نمایندگان مجلس و غیره اعمال نفوذ میکند )
گروه فشار
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: any special-interest group that tries to influence government officials and legislation through publicity, lobbying, or the like.
• مشابه: lobby
• مشابه: lobby
• group which works for a specific cause, lobbyists
a pressure group is an organization that campaigns to make a government or other authority take a particular course of action.
a pressure group is an organization that campaigns to make a government or other authority take a particular course of action.
مترادف و متضاد
special-interest group
Synonyms: interest group, lobby, lobbyist, PAC, political action committee, single-issue group
جملات نمونه
1. They are a small but noisy pressure group .
[ترجمه ترگمان]آن ها گروه فشار کوچک اما پر سر و صدا هستند
[ترجمه گوگل]آنها یک گروه فشار کوچک اما پر سر و صدا هستند
[ترجمه گوگل]آنها یک گروه فشار کوچک اما پر سر و صدا هستند
2. The pressure group has won a number of concessions on environmental policy.
[ترجمه ترگمان]گروه فشار تعدادی از امتیازات را در سیاست محیط زیست به دست آورده است
[ترجمه گوگل]گروه فشار تعدادی از امتیازات در زمینه سیاست های زیست محیطی را به دست آورده است
[ترجمه گوگل]گروه فشار تعدادی از امتیازات در زمینه سیاست های زیست محیطی را به دست آورده است
3. The pressure group is pushing for a ban on GM foods.
[ترجمه ترگمان]گروه فشار برای ممنوعیت غذاهای اصلاح شده ژنتیکی فشار وارد می کند
[ترجمه گوگل]گروه فشار برای ممنوعیت غذاهای GM تحت فشار است
[ترجمه گوگل]گروه فشار برای ممنوعیت غذاهای GM تحت فشار است
4. a pressure group that is campaigning to make cannabis legal .
[ترجمه ترگمان]یک گروه فشار که تلاش می کند تا شاهدانه را قانونی کند
[ترجمه گوگل]یک گروه فشار که مبارزات انتخاباتی را برای مبارزه با قارچ ها قانونی می کند
[ترجمه گوگل]یک گروه فشار که مبارزات انتخاباتی را برای مبارزه با قارچ ها قانونی می کند
5. They were up against a powerful pressure group.
[ترجمه ترگمان]آن ها مخالف یک گروه فشار قوی بودند
[ترجمه گوگل]آنها علیه یک گروه فشار قوی بودند
[ترجمه گوگل]آنها علیه یک گروه فشار قوی بودند
6. Respect for Animals, a recently formed pressure group, has chosen a hard-hitting anti-fur campaign as its first move.
[ترجمه ترگمان]احترام به حیوانات که اخیرا یک گروه فشار شکل گرفته است، کمپین سخت ضد خز را به عنوان اولین حرکت خود انتخاب کرده است
[ترجمه گوگل]احترام به حیوانات، گروه تازه ای که اخیرا تشکیل شده است، اولین اقدام خود را انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]احترام به حیوانات، گروه تازه ای که اخیرا تشکیل شده است، اولین اقدام خود را انتخاب کرد
7. Pressure group politics is a manifestation of this where individuals organise into groups to achieve their aims.
[ترجمه ترگمان]سیاست گروهی فشار، نمادی از این است که افراد برای رسیدن به اهداف خود به گروه هایی تقسیم می شوند
[ترجمه گوگل]سیاست های فشار گروهی نشان دهنده این است که افراد به منظور دستیابی به اهداف خود به گروه ها سازماندهی می کنند
[ترجمه گوگل]سیاست های فشار گروهی نشان دهنده این است که افراد به منظور دستیابی به اهداف خود به گروه ها سازماندهی می کنند
8. No pressure group within the medical profession is lobbying for the right to save men's lives by regularly examining the prostate.
[ترجمه ترگمان]هیچ گروه فشار در حرفه پزشکی در حال اعمال نفوذ به سمت راست برای نجات جان انسان ها از طریق بررسی منظم پروستات است
[ترجمه گوگل]گروه بدون فشار در حرفه پزشکی لابیگری برای نجات زندگی انسان را به طور مرتب بررسی پروستات دارد
[ترجمه گوگل]گروه بدون فشار در حرفه پزشکی لابیگری برای نجات زندگی انسان را به طور مرتب بررسی پروستات دارد
9. It happens like this: a pressure group asserts that promotion of product X causes health hazards and demands a marketing code.
[ترجمه ترگمان]این امر مانند این اتفاق می افتد: گروه فشار ادعا می کند که تبلیغ محصول X باعث خطرات سلامتی می شود و نیاز به یک کد بازاریابی دارد
[ترجمه گوگل]این اتفاق می افتد مانند این گروه فشار ادعا می کند که ارتقاء محصول X باعث خطرات بهداشتی می شود و کد بازاریابی را درخواست می کند
[ترجمه گوگل]این اتفاق می افتد مانند این گروه فشار ادعا می کند که ارتقاء محصول X باعث خطرات بهداشتی می شود و کد بازاریابی را درخواست می کند
10. The local pressure group world does not provide equal access to all.
[ترجمه ترگمان]دنیای فشار محلی دسترسی برابر به همه ندارد
[ترجمه گوگل]جهان گروه فشار گروهی دسترسی برابر به همه را فراهم نمی کند
[ترجمه گوگل]جهان گروه فشار گروهی دسترسی برابر به همه را فراهم نمی کند
11. On the other is the pressure group, Birmingham for People, championed by local architect Joe Holyoak.
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، گروه فشار، بیرمنگام برای مردم، و جو Holyoak، معمار محلی، قهرمان شده است
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، گروه فشار، بیرمنگام برای مردم، توسط معمار محلی جو هولیوک دفاع کرد
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، گروه فشار، بیرمنگام برای مردم، توسط معمار محلی جو هولیوک دفاع کرد
12. Join a pressure group or raise money for famine relief.
[ترجمه ترگمان]به گروه فشار ملحق شوید و یا برای رهایی از قحطی پول جمع کنید
[ترجمه گوگل]پیوستن به یک گروه فشار یا جمع آوری پول برای کمک به قحطی
[ترجمه گوگل]پیوستن به یک گروه فشار یا جمع آوری پول برای کمک به قحطی
13. Once elected, the pressure group spokesman becomes a politician, whose business is compromise, not ideological purity.
[ترجمه ترگمان]زمانی که انتخاب شد، سخنگوی گروه فشار یک سیاست مدار می شود، که تجارتش به خطر است، نه خلوص ایدئولوژیک
[ترجمه گوگل]پس از انتخاب، سخنگوی گروه فشار، به یک سیاستمدار تبدیل می شود که تجارت آن مصالحه است، نه خلوص ایدئولوژیک
[ترجمه گوگل]پس از انتخاب، سخنگوی گروه فشار، به یک سیاستمدار تبدیل می شود که تجارت آن مصالحه است، نه خلوص ایدئولوژیک
14. The pressure group was commenting on suggestions that the Government is considering the abolition of pensioners' prescription exemptions.
[ترجمه ترگمان]این گروه تحت فشار اظهار داشت که دولت در حال بررسی لغو معافیت های پیشنهادی مستمری بازنشستگان است
[ترجمه گوگل]گروه فشار بر پیشنهاداتی که دولت در مورد لغو معافیت های تجویزی بازنشستگان در نظر گرفته است، اظهار نظر می کند
[ترجمه گوگل]گروه فشار بر پیشنهاداتی که دولت در مورد لغو معافیت های تجویزی بازنشستگان در نظر گرفته است، اظهار نظر می کند
پیشنهاد کاربران
گروه فشار ( گروهی که از قدرت و نفوذ خود جهت به کرسی نشاندن سیاست های مورد نظر خود تلاش می نماید. لابی
pressure group ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: گروه فشار
تعریف: سازمان یا گروهی که برای تأمین منافع خاص خود می کوشد با اقداماتی هماهنگ و ازپیش طراحی شده، افکار عمومی و بخش های تصمیم گیرندۀ حکومت را به اتخاذ تصمیم یا سیاست هایی سوق دهد
واژه مصوب: گروه فشار
تعریف: سازمان یا گروهی که برای تأمین منافع خاص خود می کوشد با اقداماتی هماهنگ و ازپیش طراحی شده، افکار عمومی و بخش های تصمیم گیرندۀ حکومت را به اتخاذ تصمیم یا سیاست هایی سوق دهد
کلمات دیگر: