کلمه جو
صفحه اصلی

from pillar to post


از چاه توی چاله، از یک دردسر آزاد و دچار مخمصه ی دیگر، از این ستون بان ستون، از یک دربدردیگر، ازیک وسیله به وسیله دیگر

انگلیسی به فارسی

از ستون به پست


انگلیسی به انگلیسی

• from one place or thing to another in rapid succession

جملات نمونه

1. She has buffeted about from pillar to post for ten years.
[ترجمه ترگمان]او در حدود ده سال است که از ستونی به پست تجاوز کرده است
[ترجمه گوگل]او در مورد از ستون به مدت ده سال برای پست گذاشته است

2. She was driven from pillar to post and each person she spoke to was more unhelpful than the last.
[ترجمه ترگمان]او از ستون به پست و هر کسی که با او حرف می زد، more بود
[ترجمه گوگل]او از ستون به سمت پست رانده شد و هر فردی که او صحبت میکرد، بیشتر از گذشته ناتوان بود

3. The poor kid has been pushed from pillar to post.
[ترجمه ترگمان]این کودک فقیر از ستون به سمت پست هل داده شده است
[ترجمه گوگل]بچه فقیر شده است از ستون به پست ارسال شده است

4. Nobody is in charge there. They send you from pillar to post.
[ترجمه ترگمان] هیچ کس اونجا مسئول نیست اونا تو رو از یه ستون به پست میفرستن
[ترجمه گوگل]هیچ کس مسئول آن نیست آنها شما را از ستون برای ارسال ارسال می کنند

5. We were driven from pillar to post.
[ترجمه ترگمان]از ستونی به پست رانده شدیم
[ترجمه گوگل]ما از ستون به سمت پست رانده شدیم

6. Some people enjoy that kind of life, drifting from pillar to post.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم از این نوع زندگی لذت می برند و از ستونی به سمت دیگر حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از مردم از این نوع زندگی لذت می برند که از ستون به پست می روند

7. Red tape everywhere I went. They sent me from pillar to post.
[ترجمه ترگمان] همه جا رو ضبط کردم مرا از ستونی به پست فرستادند
[ترجمه گوگل]نوار قرمز در همه جا من رفتم آنها مرا از ستون به من فرستادند

8. But if she is really driven from pillar to post, we can't disfranchise people's right of life for moral.
[ترجمه ترگمان]اما اگر او واقعا از ستون به سمت پست حرکت کند، ما نمی توانیم حق زندگی مردم را به خاطر اصول اخلاقی توجیه کنیم
[ترجمه گوگل]اما اگر واقعا از ستون به سمت پست رانده شود، ما نمی توانیم حق حیات مردم را برای اخلاق محروم کنیم

9. The enemy was hurried from pillar to post.
[ترجمه ترگمان]دشمن با عجله از ستون به جای دیگر می رفت
[ترجمه گوگل]دشمن از ستون برای پست ارسال شد

10. You may be driven from pillar to post while dealing with such problems.
[ترجمه ترگمان]ممکن است شما را از ستون به پست بازرسی کنید در حالی که با چنین مشکلاتی سر و کار دارید
[ترجمه گوگل]شما می توانید از ستون به سمت پست رد شوید در حالی که با چنین مشکلی برخورد می کنید

11. Her father changed jobs several times a year, and the family was moved from pillar to post.
[ترجمه ترگمان]پدر او چندین بار در سال شغل عوض کرد و خانواده از ستون به سمت پست انتقال یافت
[ترجمه گوگل]پدرش چند بار در سال شغل را تغییر داد و خانواده را از ستون به پست منتقل کرد

12. My parents were always on the move and so my childhood was spent being dragged from pillar to post.
[ترجمه ترگمان]پدر و مادرم همیشه در حرکت بودند و دوران کودکی من صرف این بود که از ستونی به پست پایین کشیده شوم
[ترجمه گوگل]پدر و مادرم همیشه در حال حرکت بودند و بنابراین دوران کودکی من از ستون برای پست ارسال شد

13. Morale is very low. People have just had enough of being thrown from pillar to post.
[ترجمه ترگمان] Morale خیلی پایینه مردم فقط کافی بودند که از ستونی به پست پرتاب شوند
[ترجمه گوگل]روحیه بسیار کم است مردم فقط کافی بودند که از ستون پرتاب شوند تا پست شوند

14. Good God what I've gone through I Was I to be dragged from pillar to post?
[ترجمه ترگمان]خدا را شکر که من از آن عبور کردم و از ستون به پست کشیدم؟
[ترجمه گوگل]خداحافظی من از طریق من چه گذشت؟ من از ستون برای پست کردن کشیدم؟

پیشنهاد کاربران

از این شاخه به آن شاخه پریدن
بدون هدف مشخص

از این شاخه به اون شاخه
بی برنامه و بی هدف


کلمات دیگر: