کلمه جو
صفحه اصلی

cuff link


(پیراهن مردانه) دکمه ی سردست

انگلیسی به فارسی

(پیراهن مردانه) دکمه‌ی سردست


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: either of a pair of linked buttons or other small device inserted into the buttonholes of a cuff to keep it closed.

• small decorative accessory used to close the cuffs on the sleeves of a shirt
cufflinks are small decorative objects used for holding together a shirt cuff.

جملات نمونه

1. He clipped his cufflinks neatly in place.
[ترجمه ترگمان]دگمه های پیراهنش را مرتب می کرد
[ترجمه گوگل]او دستبندهای خود را به صورت منظم در محل قرار داد

2. Cuff-links are only sold in pairs.
[ترجمه ترگمان]لینک ها فقط به صورت جفتی فروخته می شوند
[ترجمه گوگل]کاف لینک فقط در جفت فروخته می شود

3. I used to wear dinner suits with cufflinks and a top hat.
[ترجمه ترگمان]من قبلا کت و شلوار dinner و کلاه لگنی بر سر داشتم
[ترجمه گوگل]من لباس های شام با دستبند و کلاه پوشیدم

4. Silver cufflinks are £4 9 and a Waterman 100 fountain pen is £120.
[ترجمه ترگمان]نقره cufflinks ۴ \/ ۴ پوند و یک قلم ۱۰۰ Waterman ۱۰۰ fountain ۱۲۰ پوند است
[ترجمه گوگل]دکمه های نقره ای نقره ای £ 4 9 و قلم دستی Waterman 100 £ 120 است

5. Silk tie, £5 silver and gold sun cufflinks, £29 blue and gold fountain pen, £10 Gucci.
[ترجمه ترگمان]کراوات ابریشم، ۵ پوند نقره و طلایی cufflinks، ۲۹ پوند آبی و طلایی، ۱۰ پوند گوچی ۱۰ پوند
[ترجمه گوگل]کراوات ابریشمی، دستبند نقره ای 5 پوند و طلایی آفتابگردان، قلم آبی و طلای 29 پوند، 10 پوند Gucci

6. Watch out: the "cufflink index" could be next.
[ترجمه ترگمان]مراقب باشید: \"شاخص cufflink\" ممکن است بعدی باشد
[ترجمه گوگل]مراقب باشید: شاخص cufflink می تواند بعدا باشد

7. Meanwhile, from next spring cufflink specialists Simon Carter will introduce knurled finishes to the fastening mechanism of some of its designs to provide better grip.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، از سوی متخصصانی که در بهار آینده، سایمون کارتر، knurled را معرفی خواهد کرد، knurled را به مکانیزم نصب برخی از طرح های خود برای کنترل بهتر معرفی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]در همین حال، از سیمان کارتر، متخصصان cufflink بهار آینده، برخی از طراحی های خود را برای دستیابی بهتر به دست می دهد

8. Yes, a cufflink. I read about it in the paper. Unusual antique, wasn't it?
[ترجمه ترگمان] بله، یه cufflink توی روزنامه خوندم خیلی قدیمی بود، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]بله، یک cufflink من در این مقاله در مورد آن خوانده ام عجیب غیر معمول، آیا این نبود؟

9. "I'd been a cufflink wearer for a long time and grew tired of seeing a lack of innovation in the sector," says media entrepreneur Anthony Hayward.
[ترجمه ترگمان]\"آنتونی هیوا رد\"، کارآفرین رسانه ای می گوید: \" من برای مدتی طولانی یک فرد cufflink بودم و از دیدن عدم نوآوری در این بخش خسته شدم \"
[ترجمه گوگل]آنتونی هاوارد، کارآفرین رسانه ای می گوید: 'من یک کاربر گرانقیمت برای مدت زمان طولانی بوده ام و از عدم نوآوری در بخش خسته شده ام '

10. He wore a plain white shirt as fresh as new snow tiny gold cufflinks and a polka-dot tie.
[ترجمه ترگمان]پیراهنی سفید و سفید به تن داشت که تازه به سفیدی پوشیده بود و یک کراوات حنایی رنگ بود
[ترجمه گوگل]او پیراهن سفیدی سفید را به همان اندازه براق جدید و دستبند نقره ای طلایی پوشانده بود

11. "It's good to have a bit of Brunel on your cuff and it creates interest – otherwise a cufflink can just seem like a bit of gloss," says creative director Paul Brooking.
[ترجمه ترگمان]Paul Brooking، مدیر خلاق، می گوید: \" داشتن کمی of روی آستین شما خوب است و باعث ایجاد علاقه می شود - در غیر این صورت یک cufflink می تواند کمی روشن تر به نظر برسد \"
[ترجمه گوگل]پل بروکینگ، مدیر خلاق، می گوید: 'خوب است که کمی برونل در کاف خود داشته باشید و باعث ایجاد علاقه شما می شود، در غیر اینصورت یک کافلین فقط می تواند کمی براق باشد '

12. You told me in your below email that the cufflink picture from customer should be code no. C117
[ترجمه ترگمان]شما در ایمیل زیر به من گفتید که تصویر cufflink از مشتری نباید کد باشد C۱۱۷
[ترجمه گوگل]شما در ایمیل زیر خود به من گفتید که تصویر cufflink از مشتری باید کد باشد C117

13. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

14. Perhaps the most successful piece is a dumbbell design cufflink with four black pearls suspended on a bar of pav ?diamonds.
[ترجمه ترگمان]شاید بهترین وسیله حمل و نقل ساده است با چهار مروارید سیاه که روی میله of معلق است؟ الماس ها
[ترجمه گوگل]شاید موفق ترین قطعه ای است که کوله پشتی با طراحی بادکنک با چهار مروارید مرواریدی بر روی یک نوار پرچم الماس تعلیق شده است

15. And so to his new business venture, Armrevolution, whose aim is to bring together a young team of graduate designers in jewellery and industrial design with a brief to overhaul the cufflink.
[ترجمه ترگمان]و به این ترتیب، Armrevolution، که هدف آن، گردهم آوردن یک تیم جوان از طراحان فارغ التحصیلان در طراحی جواهرات و طراحی صنعتی با خلاصه ای از بازسازی the می باشد
[ترجمه گوگل]و به همین دلیل به کسب و کار جدید خود را، Armrevolution، که هدف آن جمع آوری یک تیم جوان از طراحان فارغ التحصیل در جواهرات و طراحی صنعتی با مختصر برای تعمیر کافلین

پیشنهاد کاربران

دکمه سردست یا دکمه سرآستین


کلمات دیگر: