زمان گذشتهی: undertake
undertook
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• undertook is the past tense of undertake.
جملات نمونه
1. ahmad undertook to be their teacher
احمد تقبل کرد که معلم آنها بشود.
2. javad undertook to deliver the bricks on time
جواد تعهد کرد که آجرها را سر موعد تحویل بدهد.
3. She undertook the organization of the whole scheme.
[ترجمه ترگمان]او سازمان کل برنامه را به عهده گرفت
[ترجمه گوگل]او سازماندهی کل طرح را به عهده گرفت
[ترجمه گوگل]او سازماندهی کل طرح را به عهده گرفت
4. She undertook the arduous task of monitoring the elections.
[ترجمه ترگمان]او وظیفه شاق نظارت بر انتخابات را به عهده گرفت
[ترجمه گوگل]او وظیفه دشوار نظارت بر انتخابات را انجام داد
[ترجمه گوگل]او وظیفه دشوار نظارت بر انتخابات را انجام داد
5. The council undertook a sample survey of primary schools in the county.
[ترجمه ترگمان]این شورا یک بررسی نمونه از مدارس ابتدایی در این استان را به عهده گرفت
[ترجمه گوگل]این شورا نمونه ای از مدارس ابتدایی در شهرستان را مورد بررسی قرار داد
[ترجمه گوگل]این شورا نمونه ای از مدارس ابتدایی در شهرستان را مورد بررسی قرار داد
6. I undertook to teach the children English.
[ترجمه ترگمان]من تعهد کردم به کودکان انگلیسی درس بدهم
[ترجمه گوگل]من متعهد شدم به کودکان انگلیسی تدریس کنم
[ترجمه گوگل]من متعهد شدم به کودکان انگلیسی تدریس کنم
7. The company undertook an extensive feasibility study before adopting the new system.
[ترجمه ترگمان]این شرکت پیش از اتخاذ سیستم جدید یک مطالعه امکان سنجی جامع را بر عهده گرفت
[ترجمه گوگل]این شرکت پیش از اتخاذ سیستم جدید، مطالعات امکان سنجی گسترده را انجام داد
[ترجمه گوگل]این شرکت پیش از اتخاذ سیستم جدید، مطالعات امکان سنجی گسترده را انجام داد
8. We undertook the task of hacking our way through the jungle.
[ترجمه ترگمان]ما کار هک کردن راهمان را از میان جنگل به عهده گرفتیم
[ترجمه گوگل]ما وظیفه هک کردن راه خود را از طریق جنگل انجام دادیم
[ترجمه گوگل]ما وظیفه هک کردن راه خود را از طریق جنگل انجام دادیم
9. Peter Cooke undertook to send each of us a sample contract for perusal.
[ترجمه ترگمان]پیتر کوک متعهد شد که هر یک از ما یک قرارداد برای مطالعه برای ما بفرستد
[ترجمه گوگل]پیتر کوک متعهد شد تا هر یک از ما یک قرارداد نمونه برای امتحان ارسال کند
[ترجمه گوگل]پیتر کوک متعهد شد تا هر یک از ما یک قرارداد نمونه برای امتحان ارسال کند
10. He undertook to edit the text himself.
[ترجمه ترگمان]او متعهد شد متن خود متن را ویرایش کند
[ترجمه گوگل]او متعهد شد که متن خود را ویرایش کند
[ترجمه گوگل]او متعهد شد که متن خود را ویرایش کند
11. They undertook to make their judgement without fear or favour.
[ترجمه ترگمان]آن ها قبول کردند که بدون ترس یا نفع خودشان قضاوت کنند
[ترجمه گوگل]آنها وعده دادند که بدون ترس و فضیلت قضاوت کنند
[ترجمه گوگل]آنها وعده دادند که بدون ترس و فضیلت قضاوت کنند
12. Next he undertook to pay off the debts.
[ترجمه ترگمان]پس از آن متعهد شد که قروض خود را بپردازد
[ترجمه گوگل]بعد او وظیفه پرداخت بدهی ها را بر عهده گرفت
[ترجمه گوگل]بعد او وظیفه پرداخت بدهی ها را بر عهده گرفت
13. He also undertook to earmark $ 235 billion in government expenditure on infrastructure projects within five years.
[ترجمه ترگمان]او همچنین متعهد شد که ۲۳۵ میلیارد دلار مخارج دولت در پروژه های زیر بنایی در عرض پنج سال را به حداقل برساند
[ترجمه گوگل]او همچنین وعده داده بود که در ظرف پنج سال آینده 235 میلیارد دلار هزینه های دولت برای پروژه های زیربنایی اختصاص داده شود
[ترجمه گوگل]او همچنین وعده داده بود که در ظرف پنج سال آینده 235 میلیارد دلار هزینه های دولت برای پروژه های زیربنایی اختصاص داده شود
14. The new president undertook to establish full rights for all minorities.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور جدید متعهد شد تا حقوق کامل برای همه اقلیت ها ایجاد کند
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور جدید متعهد شد تا حقوق تمام اقلیتها را کامل کند
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور جدید متعهد شد تا حقوق تمام اقلیتها را کامل کند
پیشنهاد کاربران
قول دادن، تعهد دادن، متعهد شدن
انجام دادن. .
به انجام رساندن
کلمات دیگر: