1. There's only a smattering of people who oppose the proposal.
[ترجمه ترگمان]تنها کسانی هستند که با این پیشنهاد مخالفت می کنند
[ترجمه گوگل]تنها افرادی هستند که مخالفت با پیشنهاد را دارند
2. I had acquired a smattering of Greek.
[ترجمه ترگمان]من یک فرهنگ یونانی پیدا کرده بودم
[ترجمه گوگل]من یه خرده یونانی گرفتم
3. He only has a smattering of French.
[ترجمه ترگمان]او فقط به زبان فرانسه صحبت می کند
[ترجمه گوگل]او فقط کمی فرانسوی دارد
4. The college had a smattering of white students and a top heavy frosting of white administrators.
[ترجمه ترگمان]این کالج هم تعداد کمی از دانش آموزان سفیدپوست و تعدادی از مدیران سفیدپوست را داشت
[ترجمه گوگل]این کالج دانش سطحی از دانش آموزان سفید و یک رویه خامهای کیک یا سنگین بالای مدیران سفید
5. One sees a smattering of them here and there on the otherwise white linen that is set before us.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها آن ها را اینجا و آنجا روی لباس سفید سفیدی می بیند که در مقابل ما قرار دارد
[ترجمه گوگل]یکی از آنها را در اینجا و آنجا می بیند و روی پارچه ای دیگر که پیش از ما قرار دارد را می بیند
6. Yet there are still a smattering of pop ironists trickling sporadically, lip-first into the fray.
[ترجمه ترگمان]با این حال هنوز هم تعداد کمی از ironists های پاپ وجود دارند که به طور پراکنده و پراکنده از روی لب به داخل نبرد نفوذ می کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، هنوز هم پراکنده شدن پرده های طنز پاپی به صورت پراکنده، اولین لب به گریخته است
7. There is, however, a smattering of clean-cut dentists, engineers and teachers thrown in.
[ترجمه ترگمان]با این حال، تعداد smattering از دندانپزشکان، مهندسین و معلمانی که وارد صحنه می شوند، وجود دارد
[ترجمه گوگل]با این حال، دندانپزشکان پاکستانی، مهندسین و معلمان پرتاب شده اند
8. I smattered to the computer.
[ترجمه ترگمان]به کامپیوتر زل زدم
[ترجمه گوگل]من به کامپیوتر خیره شدم
9. There was a smattering of light applause and a barely audible groan from the back.
[ترجمه ترگمان]صدای تشویق و تشویق به گوش رسید و صدای ناله ضعیفی از پشت به گوش رسید
[ترجمه گوگل]یک ذره ای از اعتراضات نور و یک زخم به سختی قابل شنیدن از پشت وجود داشت
10. Those women who have a smatter knowledge about men become men's wives at last; those who k . . .
[ترجمه ترگمان]اون زن هایی که از مردها خبر دارن که مردها در آخر به همسران انسان تبدیل می شن، اون هایی که …
[ترجمه گوگل]زنانی که دانش شنیعی در مورد مردان دارند، در آخر همسران مردان میشوند کسانی که ک
11. On his wanderings he's picked up Spanish, Italian, French and a smattering of Russian.
[ترجمه ترگمان]او در گردش های خود اسپانیایی، ایتالیایی، فرانسه و a روسی را انتخاب کرده بود
[ترجمه گوگل]در سرگردانی او اسپانیایی، ایتالیایی، فرانسوی و خنده دار روسی را برداشت
12. There were about twenty of us, all told; mostly McHoans but with a smattering of civilians.
[ترجمه ترگمان]ما در حدود بیست نفر بودیم که همه به ما گفته بودند؛ بیشتر آن ها غیر عادی بودند، اما تعداد کمی از آن ها غیر نظامی بودند
[ترجمه گوگل]همه گفتند حدود بیست نفر بودند، همه گفتند؛ عمدتا McHoans اما با ذره ای از غیر نظامیان
13. Nielsen now manages several 100 apartments and townhouses, most in Manhattan, with a smattering in Brooklyn.
[ترجمه ترگمان]نیلسن در حال حاضر چندین آپارتمان و townhouses، بیشتر در منهتن را با a در بروکلین مدیریت می کند
[ترجمه گوگل]Nielsen در حال حاضر بیش از 100 آپارتمان و خانه های مسکونی را اداره می کند، بیشتر در منهتن، با خستگی در بروکلین
14. A tactful environmental lobby, a sympathetic farmer and a smattering of goodwill on both sides may continue to produce encouraging results.
[ترجمه ترگمان]یک لابی محیطی با نزاکت، یک کشاورز دلسوز و کمی هم حسن نیت در هر دو طرف، ممکن است به تولید نتایج دلگرم کننده ادامه دهد
[ترجمه گوگل]یک لابی محیط زیستی، یک کشاورز متواضع و یک خردمندگی در هر دو طرف ممکن است به نتایج دلگرم کننده ادامه دهد